۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۳۰ ب.ظ
کند روی در پس افراط گرایی

کند روی در پس افراط گرایی

در چنین روزی خبر اعدام یکی از موثر ترین عناصر دوران طاغوت، نخست وزیر امیر عباس هویدا منتشر شد. اینکه هویدا که بود و چه کرد در این بریده جایی ندارد،البته من هم تخصصی در تاریخ نگاری ندارم. بدون شک زندگی هویدا، مدل مدیریتی او و همچنین مرگ او هر یک جای بحث مفصلی دارد. حتما به پاس خیانت های دوران پهلوی به ایران و ایرانی نه یکبار که صد بار باید مسئولین مقصر آن رژیم را اعدام کرد اما هستند کسانی که در دوران جمهوری اسلامی نان می خورند ولی از هویدا هم لیبرال ترند. روایت است که همین هویدا خرداد سال 46 که پیکان در ایران شروع به تولید کرد، از جهت حمایت از تولید ملی برای سفر های غیر اداری و شهری از پیکان استفاده می کرد. در عجبم که چطور معاون رئیس دولت امید و تدبیر، جناب ترکان صاحب جمله جاودانه "قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم" لیبرال تر از هویداست!

مرگ نخست وزیر یک سبک فکری خطرناک برای جمهوری اسلامی را هویدا کرد که هم اکنون گریبان گیر شده است.  اینکه چه کسی ترور را انجام داده آنقدر مهم نیست. اینکه کدامیک از بین صادق خلخالی یا هادی غفاری اسلحه را چکانده اند هیچ اهمیتی ندارد، آن مسئله نگران کننده، آن نگرش خطرناک، افراط و تفریط است. جمهوری اسلامی به پاس عیب هایی که در ساختار دارد در کش و قوس تصمیمات شخصی، مدیریت می شود. یک رئیس جمهور یا رئیس مجلس، حتی سخنگوی یک وزارت خانه با یک اظهار نظر نسنجیده می تواند کشور را وارد مشکلات کند بدون آنکه از طرف کسی مواخذه شود. خطوط کلان مدیریت کشور به راحتی دور زده می شود و هر کس باب میل خودش این کشتی را چپ و راست می کند. عدم تحقق برنامه های توسعه گواهیست بر خود محوری آقایان مسئول در مدیریت مملکت اسلامی!

این ساختار معیوب، فضای تصمیم سازی کشور را شبیه یک مرداب کرده است که هر حرکت آقایان به چپ و راست، باعث فرو رفتن مردم در مشکلات می شود. خلخالی و غفاری هر دو نمونه هایی از افرادی هستند که در افراط، افراطی تر از همه و در تفریط هم افراطی تر از همه پیش قراول بودند. مدل اعدام یا به تعبیری ترور هویدا نشان دهنده یک افراط گرایی عجیب در ابتدای انقلاب اسلامی است. همان کسانی که پونز زدند، به دنبال دیوار کشیدن بودند و از اسلام جلوتر راه می رفتند بر روی هویدا هم زودتر از موعد اسلحه کشیدند و اجازه ندادند سر موقع حکم اسلام اجرا شود. امروز که سال ها از آن التهابات اوایل انقلاب گذشته غفاری مدافع فتنه 88 است و خلخالی هم فدایی منتظری و حامی خاتمی بود. انگار نوعی بیماری است که هر فرد افراط گری روزی به کند روی دچار می شود و این افراد هیچ وقت سر جایشان خودشان نیستند، یا جلوتر می دوند یا عقب تر می ایستند. افراط و تفریط در مواقع متعددی برای جمهوری اسلامی مشکلات زیادی را ایجاد کرده است!

حسن روحانی هم با توجه به برخی مواضع شاذ در اوایل انقلاب از جمله بحث ایشان در مجلس با شهید چمران وزیر دفاع وقت، در خصوص اعدام و قطع حقوق و مزایای نیروهای ارتش رژیم طاغوت؛ در تندروی و کندروی دستی بر آتش دارد. یا جلو تر الله اکبر می گویند یا عقب تر آزادی را فریاد؛ خط اعتدال را هیچ وقت رعایت نمی کنند. عاملی که سیاست خارجه را هم به بن بست کشانده همین است، تکلیف برای هیچکس مشخص نیست، در خارج کسی وا دادگی را باور می کند چون سبز پوشان با قدرت سفت گرفته اند، هر چقدر هم تا الان لج کرده اند و به سوریه نرفتند، باز کسانی طوری رفتار کردند که طرف سوری توقع دیدن رئیس دولت ایران در دمشق را نداشته باشد.

در همین مسئله اخیر نیز این مردم بودند که قربانی افراط و تفریط آقایان شدند، آن اوایل که اصلا کرونا را منکر بودند، بعد از ترس کرونا حضرت مستطاب حاضر نبودند که جلسه بیایند؛ بماند که منت می گذاشتند که هفته ای یکبار جلسه تشکیل داده اند؛ بعد تر ماجرا سر قم شکسته شد و پس از آن هر کس التماس کرد که آقا قرنطینه کنید، زورشان به در های حرم های مطهر رسید. تفریطی تر از این داریم؟! گفتند خب اگر نمی توانید کنار بکشید نظامی ها مدیریت کنند، برآشفته شدند اصلا نظامی ها را در جلسات ستاد ملی راه ندادند! ترسشان که از کرونا ریخت و در جلسات روزانه شرکت کردند هم لفاظی را به عمل ترجیح دادند، هر شنبه را به عادی کردن شرایط وعده می دادند؛ ورودی شهر ها را بستند غافل از اینکه باید خروجی شهر ها را می بستند تا کسی در جاده ها نباشد، بسیار کسانی را دیدم که در وسط جاده ها باز گردانده می شدند! روز 13 فروردین (طبیعت) مقتدرانه نگذاشتند کسی از خانه خارج شود، اما شانزدهم یعنی سه روز بعد دستور فعالیت صنایع دادند. در این سه روز کرونا تمام شد؟! هنوز شیب ابتلا به کرونا نزولی نشده طوری رفتار کردند که انگار مردم وضعیتی عادی را سپری می کنند و مردم را بر سر کار ها و خیابان ها آوردند.

هر جا بحرانی در جمهوری اسلامی ایجاد شده نتیجه افراط گرایی یا تفریط گرایی است! اگر زنجیره ای قتل کردند یا دیوار های سفارتی را فتح، یا جلو امیر فلان کشور کوچک حاشیه خلیج فارس زانو زدند همه اش در افراط و تفریط از خطوط مبرهن انقلاب اسلامی است. بازیگوشی ها و لج بازی ها و تک محوری آقایان بیش از هر دشمن خارجی برای کشور بحران سازی کرده است. اگر ساختار ها تقویت شوند، تغییرات افراد اینقدر کشور را بهم نمی ریزید و این امر بدون شک باعث ثبات اقتصادی و سیاسی می شود. ثبات امنیتی به پاس دلاور مردان سبز پوش همیشه وجود دارد.

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر
دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۱۹ ب.ظ
در مرداب افکار عمومی!

در مرداب افکار عمومی!

شاید هیچکس در تاریخ فراموش نکند که یک نفری آمد و با دو جمله در دو دوره متوالی توانست رئیس جمهوری اسلامی ایران شود. آمد و گفت "من #سرهنگ نیستم، من حقوقدانم" گوی سبقت در انتخابات را دزدید، دستی تکان داد و 4 سال فلاکت را به ارمغان آورد. 96 هم آمد گفت "میخواستند در پیاده رو ها #دیوار بکشند" گوی سبقت را دزدید لبخندی زد و زندگی ما به خاک سیاه کشیده شد.
جریانی در کشور خوب یاد گرفته است که برای پیروزی در #انتخابات نیازی به فعالیت آن چنانی نیست، سکو هایی از آدم های اسکل و احمق وجود دارد که می توان به راحتی از آن به سمت صندلی های فراخ جهش کرد.
دوگانه #سیاست_خارجی دیگر بوجود نخواهد آمد، کسی هم روی آن سرمایه گذاری نمی کند، چه #FATF پذیرفته شود چه نشود آب از آب تکان نمیخورد، نطفه برجام 2، 3 و 4 هم اصلا بسته نشد! خوش فکر ها، ای مدافعین سنگر ولایت، بی شرف ها در سخت ترین شرایط، در آن گوشه رینگ زیر مشت و لگد ها، به خوبی روی کله پوکتان حساب کرده اند.

واقعا نمی فهمید چطور می شود فیلمی که در سال 89 تولید شده و در سال 93 در روز اول اکران از روی پرده پایین کشیده می شود چرا امروز مجددا روی پرده نقره ای باز گشته است؟! واقعا نمی فهمید که روی احمق بودنتان حساب کرده اند؟! روی احساسی بودنتان حساب کرده اند؟! نمیفهمید سوراخ دعا را پیدا کرده اند؟!

افتضاح روحانی
ذاتا مردم ما علاقه ای به فیلم های تلخ ندارند! کدام فیلم سیاه در صدر جدول فروش جایگزین طنز های کذایی سینما شده؟! #فروشنده اصغر فرهادی را هم با همین روش به پاچه ملت کردند! اگر کمی #چکش را پایین بگیرید اصلا صدایی بلند نمی شود که نگران آن باشید! این مدل مبارزه آخرش شکست است! آقایان 6 سال #فلاکت بس نیست؟! مردم چه گناهی کرده اند که باید تاوان تریبون به دست های #منور_الفکر را بدهند؟!

۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۱:۱۹ ۰ نظر
شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ب.ظ
خناسان!

خناسان!

فقط می شود گفت یک مشت احمق! یک مشت نادان که فقط باید از آن ها روی برگرداند! یک بیشعوری تام! 
کم نیستند عده ای که، مادامی آقای خامنه ای را ولی می دانند که ایشان همانی باشد که اینها می خواهند! اگر بر خلاف نظر این ابله ها حرف بزند یا کاری کند با ریش و چفیه فقط نگاه می کنند و سر تکان می دهند! خاک بر سرتان. چه تفاوتی ما بین شما با اشعری هاست. شما هم که ولی را اطاعت نمی کنید و فقط ردای انقلابیون را تن کرده اید! انتصاباتش را که به تمسخر می گیرید تذکراتش را توجیه می کنید و دستوراتش روی میز زندگی تان خاک می خورد.
با چه جراتی از #نه_به_سخنرانی_روحانی_در22بهمنصحبت می کنید، مگر تشر رهبری را در همین حرم امام ره در واکنش به "شعار دولت تدبیر و امید بصیرت" یادتان رفته است. مگر یادتان رفته که گفتند بین دولت و ملت انشقاق ایجاد نکنید بذر کینه را نپاشید.تا کی باید از این حجم احمقی خون دل خورد.
چه کسی پشت این ماجراست که سعی دارد 40 سالگی پیروزی انقلاب را به کام ملت تلخ کند?!

رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای:

توجه کنید، توجه کنید! توصیه سوم را توجه کنید، آن‌وقت یک‌قدری در بعضی از این شعارها ممکن است تجدیدنظر کنید. توصیه سوم؛ اتحاد دولت و ملت را به هم نزنید. ممکن است شما از یک دولتی خوشت بیاید، از یک دولت دیگری خوشت نیاید؛ دیگری هم از آن دولت دیگر خوشش نیاید، از این دولت خوشش بیاید؛ ممکن است، اشکالی هم ندارد. رقابت‌های انتخاباتی به جای خود، اختلاف‌نظرها به جای خود، حتی انتقاد هم به جای خود اما دولت و ملت باید همه در کنار هم باشند؛ یعنی اگر در این مملکت یک حادثه‌ای رخ بدهد که تهدیدی برای کشور باشد، دولت و ملّت باید همدوش حرکت کنند.
نِقار به وجود نیاورید، کدورت به وجود نیاورید، اتّحاد دولت و ملّت را حفظ کنید؛ این یکی از توصیه‌های بنده است در همه دولت‌ها. در همه دولت‌هایی که بنده بعد از رحلت امام مسوولیّت داشتم، این توصیه من بوده است؛ با اینکه دولت‌ها سیاست‌های مختلفی داشتند، جهت‌گیری‌های مختلفی داشتند لکن ملّت باید با دولت همراه باشد، اتّحاد را حفظ کند؛ این منافات ندارد با انتقاد کردن یا حرف زدن یا مطالبه کردن؛ اینها اشکالی ندارد؛ رقابت‌های انتخاباتی به جای خود. قوای سه‌گانه هم باید با هم متّحد باشند -دولت، مجلس، قوّه قضائیّه- باز این منافات ندارد با اینکه مجلس در قبال دولت به وظایف خودش عمل کند؛ به وظایف قانون اساسی عمل بکند؛ سؤال کند، مطالبه کند، بخواهد، قانون‌گذاری کند، استیضاح کند و امثال اینها؛ لکن بایستی قوا با هم همراه باشند، در مسائل اساسی کشور باید زیر یک چتر قرار بگیرند؛ همه؛ نیروهای مسلّح همین‌جور، آحاد مردم همین‌جور. پس این توصیه سوّم ماست: نگذارید احساسات شخصی یا احساسات جناحی یا مطلقاً احساسات، بر منطق غلبه کند. منطق این است که وقتی دشمن از دور نگاه می‌کند، احساس کند که اینجا یکپارچه است، احساس یکپارچگی بکند. اینکه حرف‌هایی زده بشود که از آن حرف‌ها دوجریانی و دوجهتی و تخاصم و دوقطبی‌گری در داخل ملّت یا در مجموعه نظام استفاده بشود، به ضرر کشور است.

۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۱۳ ۰ نظر
سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ق.ظ
تهوع آور، مثل همیشه!

تهوع آور، مثل همیشه!

از همان ابتدا که اسم #رشیدپور به عنوان مصاحبه کننده با روحانی بر سر زبان ها افتاد همه حدس می زدند که کاسه ای زیر نیم کاسه است. کار سختی هم نبود بالاخره مجری جسور تر از رشیدپور و سیاسی تر از حیدری هم در کشور وجود دارد، مثلا همین آقای #مقصودی تهیه کننده و مجری برنامه #ثریا!! فارغ از کنایه های صبحگاهی رشیدپور به مسئولین او اساسا یک مجری سیاسی نیست، بدرد همان میتینگ های انتخاباتی می خورد.
در ابتدای ریاست جمهوری روحانی در همان سال 92 پروژه #عوام_فریبی با مدیریت جناب #آشناانجام می شد. مصادیقش هم در صفحه توئیتر ایشان موجود است. شک ندارم که انتخاب#رشیدپور نیز در ادامه همین پروژه در این روزهای سخت دولت صورت گرفته بود. آقایان قصد داشتند با مجری جسور تر از حیدری اینطور به مردم القا کنند که مسئولین مثلا پاسخگو هستند، مطالبات جدی ملت همانطور جدی به گوش مسئولین می رسد تا بلکه از درد های و فشار های روانی وضعیت معیشتی کم شود. بعد از اعتراضات و اغتشاشات اخیر بر همه کس روشن شد که مشکلات کارد را به استخوان رسانده، باید مرهمی برای مردم آماده می شد، سعی بر این داشتند اما خودخواهی ها و غرور روحانی اجازه نداد که این نمایش دراماتیک خوب در بیاید.
به رشیدپور گفته شده بود که سعی کند بر روی موج هیجانات مردم سوار شود، از این رو در شروع گفتگو از #خاص بودن مصاحبه اش صحبت کرد. مجموعا مصاحبه به سه قسمت قابل تقسیم است، بخش اول شامل جملات تندی بود که حقیقتا موفقیت آمیز بود و توانست مخاطبان را قانع کند که مصاحبه جدی است و قرار است چالشی باشد. از همین رو گفته شد که شهید خواندن و عزای عمومی شعار است دولت باید اقدام عملی در خصوص بازماندگان و شهدای حادثه سانچی بکند، سوال دوم در خصوص عدم پیاده شدن روحانی در بازدید از کرمانشاه باعث شد که دست رشیدپور و تیم عملیات روانی دولت را باز شود. هر آدم عقلمندی می داند که امروز اهمیتی ندارد که روحانی دو ماه پیش از ماشین پیاده شده یا نشده، به لطف فضای مجازی وضعیت اسفناک#کرمانشاه و #کوهبنان بر همه آشکار است، برف می آید و مردم خانه ندارند، چندی روزی است به لطف سپاه و ارتش از چادر ها به کانکس ها منتقل شده اند، آمار #خودکشی ها رو به افزایش است و هزار مشکل دیگر... رشیدپور به جای طرح دغدغه امروز ملت از موضوعی سوال پرسید که پاسخش اولا اهمیتی نداشت دوما از قبل آماده شده بود! ناگفته نماند که آقایان با گردانی از محافظ چند متری را بدون ماشین طی کرده اند و به آن افتخار هم می کنند، الله اکبر!

در بخش دوم مصاحبه، رشیدپور صرفا پاس می داد تا روحانی گزارش عملکردی بدهد بدون ایجاد هر چالشی!! برای مثال روحانی گفت از سال گذشته برای مقابله با بحران ریزگرد ها در منطقه خوزستان 5 هزار هکتار نهال کاری شده و تا پایان سال 30 هزار هکتار دیگر هم نهال کاری می شود! در 10 ماه 5 هزار هکتار و در 2 ماه 30 هزار هکتار قرار است نهال کاری شود؟! موارد اینچنینی آن بخش های عجیبی بود که رشیدپور به آن ورود نمی کرد و با عقب نشینی سعی می کرد صرفا شنونده گزارش روحانی باشد نه پرسشگر آن!
در بخش پایانی و سوم مصاحبه نیز فضا به سمت شوخی و خنده رفت، تریبون کاملا به روحانی اعطا شد تا هر چه دوست دارد بگوید بدون اینکه به کوچکترین سوالی، پاسخ روشنی بدهد یا چالشی را طی کند، در پایان هم رشیدپور به نمایندگی از جوانان کشور با روحانی دست داد و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسید، به همین سادگی!
روحانی ناراحتی اش را نتوانست در همین ابتدای صحبت به خوبی کنترل کند و این خود باعث شد که در بخش های بعدی مصاحبه به جهت تغییر در نوع سوال ها و پاسخ ها، برای مردم عیان شود. قبلا در توئیتی گفته بودم که آقایان فکر می کنند برای سیاست مدار بودن به جای پاسخگویی و خدمتگذاری می توانند شومن خوبی باشند! آقایان فکر می کنند که مردم تفاوت این ها را متوجه نمی شوند و این همان نقطه طلایی است که تیم عملیات روانی جناب روحانی از آن غفلت می کند.
با مصاحبه دیشب متوجه شدم که آقایان حسابی به عقب برگشته اند، به دوران طاغوت! خانه های اعیانی، تیم حفاظت چندین هزار نفری، آقازادگانی متمول و مصاحبه های فرمایشی!!
علی برکت الله.

۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۰ ۰ نظر

اگر تحصیلات به سبک فریدون در کشور نهادینه شود باید فاتحه انقلاب را بخوانیم

عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: رئیس جمهور باید در صحن مجلس پاسخگوی اتهام سرقت علمی باشد، اگر تحصیلات دانشگاهی به سبک رئیس جمهور و برادرش در کشور نهادینه شود، باید فاتحه انقلاب را بخوانیم. متاسفانه امروز نیز شاهدیم که برادر رئیس جمهور در حال تحصیل رانتی در دانشگاه شهید بهشتی است.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

انتشار در خبرگزاری دانشجو

ادامه مطلب...
۰۸ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۳۹ ۰ نظر
پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۵۷ ب.ظ
سوت پایان یک راند کثیف!

سوت پایان یک راند کثیف!

روز های پایانی اردیبهشت را فراموش نمی کنم، دانشگاه الزهرا تهران کارگاه نشریات داشتم، در راه برگشت از میدان ونک تا میدان ولیعصر قریب به یک ساعت با یک بنده خدایی بحث می کردیم، یادش بخیر صدای همه مسافران درآمده بود. آخرین بخش صحبتم این بود که فریب این جار و جنجال ها را نخورید، این فحش ها به سپاه، توهین های به رئیسی، دیوار کشی ها و ... همه سیاسی کاری است این جیغ های بنفش برای خر کردن ملت است، آن عزیزدل ناراحت شد، شروع کرد داد و بیداد و توهین کردن، من به مقصد رسیده بودم از اتوبوس پیاده شدم!
امروز عده ای بنفش پوش با پررویی تمام می گویند روحانی خداحافظ، سوال اینجاست که شما از زمان رای آوردن روحانی چه کار کردید که امروز ردای خداحافظی به تن کرده اید?? روحانی با شارلاتانیسم رسانه ای امثال شما آمده و هم روحانی و هم شما شهرت جویان باید پاسخگوی مطالبات ملت باشید، هنوز که 6 ماه هم نشده است!!! به کجا چنین شتابان
پ.ن: به رای خودم افتخار میکنم
پ.ن: ما به جایگاه روحانی به عنوان رییس جمهور آگاهیم و برعکس #ترسوها که پشتش را خالی کردند به جهت بالندگی و موفقیت ایشان نیز نهایت تلاشمان را می کنیم، عده ای دندان تیز کرده اند که از ناکارامدی #روحانی گریبان نظام مقدس اسلامی را بگیرند! اینطور نمی شود، نظام اسلامی تاوان انتخاب مردم و #جوزدگیسلبریتی ها را نمی دهد. آن 16 میلیون نفر پشت سر جمهوری اسلامی با همه توان خواهند بود.
پ.ن: انتقادات متقن و دقیق به عملکرد دولت کما فی السابق ادامه خواهد داشت، دولت و طرفدارانش هم وسط گود هستند و تا 1400 هم خواهند بود، با #پشیمانم و #خداحافظ چیزی عوض نمی شود.
#رئیسی
#رای_من_افتخار_من

۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۲:۵۷ ۰ نظر

مردم به دولتی که فضای کسب‌وکار را به زمین زده‌اند رای نمی‌دهند

عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: مردم به دولتی که طی چهار سال فضای کسب‌وکار را با سر به زمین زده، منجر به تعطیلی بنگاه‌های صنعتی و افزایش آمار بیکاری شده‌اند، رای نمی‌دهند.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

انتشار در خبرگزاری دانشجو

ادامه مطلب...
۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۵۰ ۰ نظر
شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۲۶ ق.ظ
بدیل ترامپ و هیلاری!

بدیل ترامپ و هیلاری!

مناظره امشب بسیار بد بود، روحانی و جهانگیری برای ماندن در قدرت به همه چیز چوب حراج زدند. صدها بار از رهبری و مسئولین نظامی شنیده ایم که گفته اند موضوع موشکی قابل مذاکره نیست، لکن روحانی رفع تحریم موشکی را وعده داد.
روحانی سید اولاد پیغمبر را با "تو" خطاب می کرد!! اخلاق را لگد مال کرد و به دوربین لبخند می زد. جهانگیری در طی مناظره با قالیباف هر چه که داشت، گذاشت، تهمت زد، دروغ گفت و حتی از مقام معظم رهبری هم مایه گذاشت. یکی نیست که بپرسد آخر این قدرت را به چه قیمتی می خواهید؟! چرا آبروی این نظام مقدس را می برید؟! قالیباف هم از جهانگیری کم نمی آورد، لکن معتقدم آنقدر دروغ گفتند و تهمت زدند که او مجبور به سخنوری پیرامون سابقه آقایان اعتدال مسلک شد.
در این میان حجت الاسلام رئیسی را مثبت دیدم، او سابقه سفید و آبروی قضائی و چندین ساله اش را فدای آبروی نظام کرد! گفتند از امام رضا (ع) خرج نکن، سکوت کرد، فساد قائم مقام تولیت سابق آستان قدس را به او چسباندند، باز هم سکوت کرد!! به رئیس سابق سازمان بازرسی کل کشور گفتند تو کار اجرایی نکردی و دولت را نمی شناسی، باز هم سکوت کرد!! چه کسی است که نداند فساد های همین آقایان اعتدالی در دوران اصلاحات از زیر دست سید ابراهیم رئیسی می گذشته است، آیا او از کرده های دولتمردان خبرنداشت؟ در این انقلاب نبوده است؟ آیا این آقایان را نمی شناسد؟ حداقل برای من جای سوال دارد که چرا دست این نامردان را برای مردم رو نکرد، در زمان حملات دروغین روحانی دوربین روی او رفت و او بسیار عمیق به فکر رفته بود و فقط خدا می داند که به کدام مصلحت این انقلاب فکر می کرد.
برادر بزرگوار جناب روحانی باور بفرمایید که با این افسار پاره پاره، حتی با فرض محال رای آوری، دولت بعد را نمی شود ایجاد کرد! شما آبروی ما را در پیش چشمان دشمنان قسم خورده این انقلاب بردید. ترامپ و هیلاری را مسخره می کردیم، لکن شما و جهانگیری در بی اخلاقی در گفتار بدیل آن ها شدید. امشب با چند نفر از دوستان صحبت کردم، همه می گفتند روحانی اخلاق را باخت و مسلما انتخابات را هم به شکل فجیعی می بازد.
آقایان در این مناظره نشان دادند برای ماندن در قدرت هر کاری می کنند، حتی وعده حل شدن مسئله موشکی را به غربی ها می دهند، حتی چوب حراج به کشور می زنند و چشم بر رکود و بدبختی مردم می بندند، این دولت لیاقت ندارد که حتی ثانیه ای بر مسند قدرت جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مستقل، آزاد و عزتمند بنشیند.

۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۶ ۰ نظر
پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۰۱ ب.ظ
از تیزی شمشیر آل هاشمی تا مهر پایان بر یک گفتمان نحیف

از تیزی شمشیر آل هاشمی تا مهر پایان بر یک گفتمان نحیف

اشک تمساح بر پیکر مرحوم!

اکبر هاشمی رفسنجانی عصر روز 19 دی ماه در میان حیرت مردم از دنیا رفت. با نهایت تأسف و تأثر هاشمی رفسنجانی که بخش زیادی از عمر خود را صرف بیرون راندن محمدرضا پهلوی از کاخ های سلطنتی کرده بود؛ در آخر تقدیرش طوری رقم خورد که در یکی از همان کاخ های شاهنشاهی فوت کرد. مبدع تکنوکراسی در دوران پس از انقلاب اسلامی و ایجادکننده خوی اَشرافی گری در دولت جمهوری اسلامی، در آخر دور از مردم و مسئولان و فرزندان، در کاخ محمد رضا پهلوی درگذشت. فوت ایشان آنقدر شوکه کننده بود که حتی صدا و سیما هم نتوانست استراتژی درستی را اتخاذ کند و این نهاد انقلابی با دعوت عجولانه از افرادی خاص، آتشی میان مردم ایجاد کرد. به لطف سیاست های اشتباه، هاشمی رفسنجانی که پس از فتنه 88 همه چیز را باخته بود و اندک آبرویی برایش باقی نمانده بود، فارغ از تمامی کرده هایش به خوبی تطهیر شد و در این فضای غبار آلود یک شبه آنقدر بزرگ شد که گویی نظام چه عنصر مؤثری را از دست داده است. این سر و صداهای بیخودی، دشمن را به خوبی هوشیار کرد و در روز تشییع جنازه هرکس جرات کرد که هرطور می خواهد زیر تابوتش بر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بتازد. مسلماً خدمات هاشمی رفسنجانی فراموش نخواهد شد؛ و هر انسان آگاهی قدردان آن زحمات خواهد بود اما نباید فراموش کرد که وی صرفاً حجت الاسلام و المسلمین اکبر هاشمی رفسنجانی همراه و همگام دوران نهضت اسلامی بوده است نه بیشتر.

 مراسم تشییع جنازه ایشان نیز باشکوه برگزار شد و امت قدردان و بصیر حزب الله اجازه ندادند که پیکر هاشمی رفسنجانی روی دوش دشمنان و فتنه گران تشییع شود. فریاد می زدند و تأکید می کردند که «اینهمه لشکر آمده به عشق رهبر آمده» و این نشان از بصیرت نیروی پایِ کار انقلاب بود. اگر از اداهای فرزندان هاشمی رفسنجانی (حرکات و علامت های فائزه و همینطور حواشی مهدی در داخل آمبولانس) فاکتور بگیریم، یک عده بسیار قلیل هم بودند که با شعارهای کهنه و پوسیده سعی در سوء استفاده از جمعیت امت حزب الله داشتند. شاید 200 نفر هم نمی شدند آن هایی که شعار می دادند «وصیت هاشمی، حمایت از خاتمی» و البته همه شان هم دوربین ها را بالا می آوردند تا بلکه ابراز وجود کنند. هر انسان عاقل و روشنی می داند که همین خاتمیون بودند که در اوایل دهه 80 با تمام توان سعی کرده بودند که هاشمی رفسنجانی را به لجن بکشند. زمانی که هاشمی رفسنجانی نفر 30 ام تهران در انتخابات مجلس ششم شده بود را هنوز کسی فراموش نکرده است!!

فرزندانی که هاشمی رفسنجانی را طعمه کردند!!
 پر واضح است که هاشمی رفسنجانی را فرزندانش برای انقلاب تمام کردند. ضربه ای که شخصیت او از مردم خورد به دلیل حمایت های بی دلیلش از فرزندانش بود. اینکه بگوییم هاشمی رفسنجانی فتنه گر بود شاید چندان دقیق نباشد، اما مسلماً به واسطه حمایت و دخیل بودن در فتنه به واسطه فرزندانش مقصر بوده است. هاشمی رفسنجانی را فرزندانش طعمه استفاده گرگ های انگلیسی و آمریکایی کردند.
 پس از فوت ایشان به عقیده نگارنده محسن و فاطمه هاشمی رفسنجانی با توجه به اینکه آرام و متین تر هستند با حضوری مؤثر در فضای سیاسی با توجه به اعتقادات اصلاح طلبانه خودشان سعی می کنند راهی را بروند که پدر سعی کرده بود برود؛ در عین حال که عقاید اصلاح طلبانه دارند اما تلاش خواهند کرد که به نظام کمک کنند، در دایره نظام تعریف می شوند و مواضع علیه انقلاب اسلامی نخواهند گرفت. اما فائزه و مهدی فضا را بازتر می بینند و دیگر شخصی به نام اکبر هاشمی رفسنجانی دست و پای آن ها را نخواهد بست لذا به مراتب از گذشته رادیکال تر شده و اقدامات ساختار شکنانه بیشتری انجام خواهند داد. با فوت هاشمی رفسنجانی چاله ای که این دو برای خود کنده بودند، تبدیل به چاه شده و به احتمال زیاد با توجه به مواضع سیاسی و سوابقشان به زودی در این چاه خواهند افتاد. طولی نخواهد کشید که این دو فرزند ناخلف حد و مرز خودشان را با جمهوری اسلامی به صورت کاملاً مبرهن مشخص خواهند کرد و بیش از پیش به بد خواهان انقلاب اسلامی پاس گل خواهند داد. یاسر هاشمی رفسنجانی نیز کما فی السابق در همان امورات اقتصادی خواهد ماند و سعی خواهد کرد  در راه ثروت اندوزی و کاخ نشینی فرزند خلفی برای پدر باشد.

شطرنج با گرگ های گرسنه!!

فوت هاشمی رفسنجانی به عنوان بزرگترین حامی حسن روحانی، بزرگترین و سنگین ترین ضربه ممکن را به او زده است. اینکه به واسطه فوت این حامی قدرتمند از کاهش رأی روحانی سخن بگوییم، درست نیست اما بازی های انتخاباتی کاملاً تغییر کرده است. روحانی یکه و تنها در میان اصلاح طلبان افتاده و هر کس تا بتواند آن را با توجه به مشکلات پیش رو برای انتخابات، خواهد دوشید. روز قبل از فوت هاشمی رفسنجانی، ابوالفضل شکوری عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در خصوص رفتار اصلاح طلبان با روحانی به فارس گفت: « نظر شخصی‌ام را می‌گویم. چون اصلاح‌طلبان باید در این مورد جلساتی را برگزار کنند، که اگر بنا داریم از روحانی برای سال 96 حمایت کنیم، شرط و شروط بگذاریم یا خیر؟ اما نظر شخصی بنده این است که حمایت از دکتر روحانی این دفعه مشروط باشد، در انتخابات 92 ایشان تعهد اسمی به اصلاحات نداشت، ولی وعده‌های سیاسی به مردم و اصلاح‌طلبان در تبلیغاتش داده بود که تاکنون به آنها عمل نکرده است. » این بدین معنی است که روحانی برای بدست آوردن ریاست جمهوری و حمایت آقایان اصلاح طلب باید پیش از انتخابات حداقل 4 دانگ دولتش را بفروشد. خاتمی منزوی کاملاً اتفاقی و به لطف فوت هاشمی رفسنجانی عرصه را باز تر از گذشته برای چانه زنی با روحانی می بیند و این شرایط علمدار اعتدال را سخت خواهد کرد؛ چرا که با توجه به عملکرد ضعیف دولتش اگر رای نیاورد حداقل به دلیل سابقه تاریک تاریخی باید به کلی فراموش شود و اگر رأی هم بیاورد باید 4 سال بسوزد و بسازد. طرح «آشتی ملی» خاتمی در همین راستا است و او سعی دارد با بازگشتن به اغوش انقلاب از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرد و این دفعه ضربه ای کاری تر به نظام اسلامی وارد کند. «آشتی ملی» کلاه گشادی است که اگر دولت حواسش نباشد به زودی بر سرش می رود. خاتمی در حال حاضر بزرگترین دشمن روحانی برای انتخابات است.

چه کسی بر تخت هاشمی رفسنجانی خواهد نشست؟!
 هر عقل سلیمی می داند که آل هاشمی و کارگزاران حاضر نیستند زیر بیرق خاتمیون سینه بزنند؛ بنابراین باید سریعاً یک پدر معنوی رو به روی خاتمی علم شود و نگذارد که او به تنهایی میدان داری کند. سخنرانی آقای ناطق نوری در روز هفتم فوت هاشمی رفسنجانی گمان این را که ایشان جانشین احتمالی آن مرحوم باشند قوی تر می کند؛ اما آل هاشمی به خوبی میداند که ناطق نوری به هیچ وجه با هاشمی رفسنجانی قابل قیاس نیست، ناطق نوری هیچ وقت نظام را فدای هم حزبی ها و فرزندانش نخواهد کرد و البته بعید هم به نظر می رسد که درایت و شجاعت کافی را در برخورد با اصلاح طلبان تندرو داشته باشد. از طرفی روحانی برای مدیریت جریان هاشمی رفسنجانی شخص بسیار مناسبی است؛ او آنقدر که هاشمی رفسنجانی حاشیه ساز بود، حاشیه ساز است و در سخنرانی ها هم بسیار بی پروا عمل می کند. از همه جهت به کارگزارانی ها می خورد. از همه مهمتر رفیق گرمابه و گلستان هاشمی رفسنجانی نیز بوده است. این نکته قابل توجه است که روحانی حداقل برای این دوره انتخابات نمی تواند پدریِ جریان اشرافیت طلب را ایفا کند؛ چرا که گفتمان نحیف اعتدال از هم خواهد پاشید و تجربه تلخ دوران کارگزاران روی رأی او تأثیر منفی بسیاری خواهد گذاشت. با این اوصاف اینطور به نظر می رسد که آقایان سعی می کنند ناطق نوری را به اندازه ای که بتوانند انتخابات را پشت سر بگذارند، بزرگ خواهند کرد و به او پر و بال می دهند و بعد از انتخابات و ریاست جمهوری حسن روحانی با استفاده از قدرت اجرایی رئیس جمهور و تقویت دوستداران هاشمی رفسنجانی در بدنه دولت، مجدداً خاتمی را سر جایش خواهند نشاند و روحانی زمامداری امور اصلاح طلبان را می کند.

۲۸ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۰۱ ۰ نظر
يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ب.ظ
انقلابی تر از روحانی!

انقلابی تر از روحانی!

بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی برای همه واضح و روشن است که انقلابی بودن نه به ریش و یقه بسته، بلکه به رویکرد و عملکرد افراد است. مبرهن است که رویکرد ها از امام راحل و مقام معظم رهبری گرفته می شود و هر کس خلاف اینها عمل کند، بسته به کاری که انجام داده در صف کمتر انقلابی ها یا غیر انقلابی ها قرار می گیرد. هستند عده ای که ریش دارند بعضا ریش های بلندی هم دارند اما بویی از رویکرد های استقلال طلبانه جمهوری اسلامی نبرده اند. مراسم تحلیف دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا برگزار شد و سخنرانی رئیس جمهور جدید شیطان بزرگ بسیار قابل توجه بود.

ترامپ در بخشی از سخنانش گفت: "اکنون قدرت را نه از یک رئیس‌جمهور به رئیس‌جمهوری دیگر، یا حزبی به حزبی دیگر، بلکه از واشنگتن دی‌سی به شما مردم منتقل می‌کنیم" و چقدر تلخ است که ما هم با همین هدف انقلاب کردیم که قدرت را از کاخ های شاه به مردم و پابرهنگان منتقل کنیم، اما بعد از چندین سال افرادی که خود را منتسب به مطهری ها و صادقی ها و دیگر شهدا می دانند، در مجلس و به عنوان نماینده ملت به دنبال جلوگیری از اطلاع مردم از دریافتی ها مسئولین بودند. به نظر شما ترامپ اصل مطلب را از انقلاب گرفته است یا این آقایان؟

اینکه عده ای پشت نقاب آقازادگی سعی داشته باشند انقلاب را از مسیر اصلی اش منحرف کنند به هیچ وجه قابل قبول نیست و این وظیفه ماست که مردم را از این موضوعات و خطرات مطلع کنیم. در طرف مقابل هم هستند کسانی که علاوه بر ریش بلند، درس خوانده غرب هم هستند و با توجه به مسئولیت ها و اختیارات تا به امروز قدمی برای انقلاب بر نداشته و فقط شعار هایشان به روز می شود. هر روز یک شعار جدید و هر روز یک وعده زیباتر. این عزیزان به ظاهر انقلابی هم از آن طرف بوم افتاده اند، انگار نفهمیده اند که انقلاب شده تا کار ایجاد شود و کاری انجام شود، وگرنه محمد رضا که خوش بیان تر بود.

در بخش دیگری ترامپ با اشاره به نگرش اقتصادی اش می گوید: "ما یک شعار ساده خواهیم داشت: آمریکایی بخر و نیروی آمریکایی استخدام کن". آیا این بخشی از سند اقتصاد مقاومتی نیست؟ آن وزیری که اشپز ایرانی را بیکار می کند و کترینگ راه آهن را تقدیم به اتریشی ها می کند انقلابی است؟ آن وزیری که برای استخراج نفت فرش قرمز زیر پای دشمنان پهن می کند و کارگران ایرانی را بیکار می کند، انقلابی است؟ بازار راکد شده و آقایان از شیر مرغ تا اسپرم گاو را وارد می کنند. آقایان معتدل، انقلابی بودنتان پیشکش، لطفا بد تر از ترامپ نباشید!! اقتصاد مقاومتی را آن امریکایی فهمیده اما این دولت و در راس آن حسن روحانی هنوز متوجه نشده است و دو ماه دیگر هم سال 95 به پایان می رسد.

بعد از اینهمه سال استعمار آن مردک راه پیشرفت امریکا را فهمیده است، اما آقایان تدبیرگر با اینهمه تذکر و توصیه مقام معظم رهبری چشم به مرز ها دوخته اند تا بلکه برجامشان اثر کند. ماهواره ها در پارکینگ خاک می خورد، جشن ورود برای ایرباس فرانسوی می گیرند. انقلابی نباشید! همینکه از ترامپ هم بدتر نباشید کافی است.

۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر
چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۴۱ ب.ظ
گور خوابند؟ به جهنم!

گور خوابند؟ به جهنم!

شخصا بنا نداشتم که پیرامون بحث گورخواب ها نظری دهم، آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. از تصاویر تمام موضوع روشن است، تصاویر مظلومیت و اختلاف طبقاتی و مردمان ضربه خورده از اشرافیت را نشان می دهد. عجیب است که یک عده ای سعی می کنند از این مظلومیت ها برای اهداف سیاسی پوچ و کودکانه شان سو استفاده کنند و خود را مدعی عدالتخواهی و ... معرفی کنند. همه می آیند و فریاد وا اسفا سر می دهند اما دریغ از ذره ای اقدام و عمل.

رئیس قوه مجریه طی سخنانی کذایی به مسئله گور خواب ها پرداخته و گفته است:(نقل به مضمون) « در کشور مشکلاتی وجود دارد و باید برای حل آن اختلافات سیاسی و جناحی را کنار بگذاریم ». اولا که چه ربطی دارد؟ اصلا با فرض اینکه شما هزار هزار دشمن دارید، خب آقای دولت شما درگیر مسائل جناحی نشوید و سعی کنید کارتان انجام دهید؟ نمی شود؟ آیا منتقدین نمی گذارند شما به فقرا و مستمندان برسید؟ واقعا آیا منتقدین نمی گذارند شما شغل ایجاد کنید؟ آیا منتقدین درِ کارخانه ها یکی پس از دیگری می بندند؟

یکی نیست بگوید مگر همین شما نبودید که به دنبال رفاه 3 درصد جامعه التماس ایرباس و بویینگ را برای هواپیماهای چند میلیون دلاری می کردید؟ حال برای گورخواب ها اشک تمساح می ریزید؟ اگر خیلی دلتان می سوزد هزینه 5 تا از همان هواپیما ها را بدهید چند گرم خانه و کمپ ترک اعتیاد بسازند که گورخواب ها خاطر مبارک را آزرده نکنند. همه می دانند که گورخوابی دست پخت دولت برجامی و اشرافی شماست جناب شیخ، واقعا مردم را چه فرض کرده اید؟؟!!

جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهور، جمع کنید این تئاتر مسخره تان را که دیگر حال اصولگرا و اصلاح طلب را توامان بهم زده است. با این عملکرد شاذ اعتدال، مدت هاست که پروژه عبور از روحانی نه از طرف جناح ها بلکه از طرف مردم کلید خورده است. لطفا در این چند ماه آخر مردم را با حرف های صدمن یک غاز و شعار های پوچ، نسبت به نظام اسلامی از این بدبین تر نکنید. 

۰۸ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ب.ظ
استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

رئیس جمهور امروز در مشهد مقدس گفته است:
مردم ما متدین هستند ... بجای کارهایی که آن هارا خوشحال هم نمی کند، به فکر آینده آنان باشیم. مردم باید مطمئن باشند جوان آنها آینده شغلی دارد.

به قول فردوسی پور سرمان را باید بکوبیم به میز! این دیگر نوبر است! در چشمان ما زل می زنند و لبخند زنان به شعورمان توهین می کنند! خب یکی نیست بگوید بزرگوار طوری می گویید انگار مردم کنار هر بچه ای که می زایند باید شغل هم به دنیا بیاورند. یکی نیست بگوید اخوی به جاده خاکی زده اید، مسئولین امر در ایجاد اشتغال شمایید ای اعتدالیون!
بله، دقیقا خود شمایید!
والله بالله تالله شمایید!
واقعا مردم از لغو سخنرانی امثال مطهری ناراحتند یا از بیکاری مفرطی که منجر به خودکشی جوانشان شده است؟
واقعا ما را چه فرض کرده اند؟

#توهین_به_مردم
#شعور_مردم
#بی_تدبیران
#دولت_پیرمرد_ها

انتشار در کانال تلگرام

۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر
يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ
بر بلندای سیاست زدگی

بر بلندای سیاست زدگی

هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی! اساسا معتقدم که همیشه باب نقد باز نیست و هرکس باید آنقدر درک و شعور داشته باشد که در مواقع بحرانی هر حرفی را نزد. فارغ از اینکه دولت ضعیف است و ضعیف عمل می کند، زمانی که آن اتفاقات تلخ (اقدام تروریستی حله و سانحه برخورد دو قطار) افتاد، زیبنده نیروهای انقلابی نبود که تیغ تیز نقد را در آن لحظات غم بار به دولتی ها بکشند. در آن شرایط که عده کثیری از مردم ما عزادار شده بودند همانطور که از #دولت انتظار پیگیری امور مربوطه می رود قاعدتا مردم هم وظایفی دارند و باید در جهت رفع اندوه این حادثه تلاش کنند. خطاب به برخی دوستان عرض می کنم همانطور که #آخوندی اشتباه کرد و فکر کرد کسی نگران پول دیه درگذشتگان است و بحث بیمه را پیش کشید شما هم اشتباه کردید که فکر کردید از این حادثه می شود به #مایه_شرمساری پرداخت و به تعبیری موضوع را سیاسی بررسی کرد. مسلما برای خانواده های داغ دار همانقدر که بیمه بی ارزش است، #مایه_شرمساری و روحانی و حرف های او بی ارزش تر است. برای آن عده ی همیشه توجیه گر عرض می کنم که واقعا آیا پرداختن به #مایه_شرمساری باعث آرامش خانواده های داغدار می شود؟

ناگفته نماند که در این میان، اتفاق زشت تر آنجا بود که آقایان مسئول در این قیامت به دنبال استراتژی های انتخاباتی بوده اند. آقای #نجفی (مشاور رئیس جمهور) و همکارانشان در این روز های تلخ در پاستور نسخه های انتخاباتی برای 96 می پیچند. چقدر زشت و احمقانه! هنوز که ماه ها مانده است تا انتخابات، یک هفته نمی شد دندان به جگر بگیرید؟ جان مردمی در حله و قطار سوخت اما روح مردم را با این بی تدبیری ها هر روز و هر ساعت می سوزانید. هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی.

انتشار در کانال تلگرام

۰۷ آذر ۹۵ ، ۰۰:۳۵ ۰ نظر
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ق.ظ
شکنجه با طعم اعتدال

شکنجه با طعم اعتدال

در خبر ها آمده است که در آمل، 18 ساعت از این روز های سرد را بدون گاز و برق سپری کرده اند. هنوز نه کسی دستور ویژه جهت پیگیری داده و نه حتی رئیس جمهور این را مایه شرمساری توصیف کرده، وزارت نفت هم تشکیل کمیته مخصوص پیگیری این موضوع را کلید نزده است. استقبال پرشور مردم آمل از رئیس جمهور سابق هنوز فراموش نشده و مسلما آقایان تدبیر و امید از شرایط آمل بهتر از همه با خبراند ولی قابل تامل است که کاری در جهت حل مشکلات مردم آمل قدم بر نمی دارند. البته مردم آمل را باید نسبت به تهرانی ها و اهوازی ها استثنا قرار داد چرا که شرایط کاملا فرق می کند. در تهران و اهواز اگر در خانه بمانید از آلودگی و گرد و خاک در امانید اما در آمل هرجا که باشید، باز هم سرما به استخوان می رسد. فراموش نخواهد شد که هر چقدر استقبال از احمدی نژاد پرشور بود در مقابل روحانی روی ناخوش مردم را در مازندران مشاهده کرد و استقبال سردی را از او داشتند که منجر به تغییر استاندار مازندران نیز شد. به نظر شما آیا دولت به دلیل منتقد بودن مردم مازندران در حال شکنجه آنان است؟؟!!

انتشار در کانال تلگرام

۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۴ ۰ نظر

حضور ترامپ فرصتی برای جمهوری اسلامی است که در مقابل آمریکا بیشتر قدعلم کنند

عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: اقتصادی بودن ترامپ احتمالاً رفتار خارجی و سیاست بین‌المللی کشورش را تضعیف خواهد کرد و فرصتی برای جمهوری اسلامی است که در مقابل آمریکا بیشتر قدعلم کند.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

انتشار در خبرگزاری فارس

ادامه مطلب...
۲۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۰۵ ۰ نظر