شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ
بر اساس یک داستان واقعی!

بر اساس یک داستان واقعی!

خبر کوتاه است «انتقال 9 تن شمش#طلا از#ونزوئلا به#ایران!» واکنش مایک#پمپئو، وزیر خارجه آمریکا:«اراذل و اوباش مادورو ۹ تن شمش طلا را غارت کرده و آن را به رژیم ایران دادند. سردسته دزدهای جهان با بزرگترین حامی تروریسم دولتی در جهان شریک شده‌اند.» این پاسخی به تمام حملات ضد انقلاب نسبت به حضور منطقه ای و بین المللی#جمهوی_اسلامی است.
ترسیم#هلال_شیعی به عنوان یک سپر دفاعی مستحکم در مقابل حملات گاه و بیگاه غربی ها و تحقق#آرمان_فلسطین از ملزومات آینده انقلاب اسلامی است. اینکه دستان ما تا بیخ گوش#امریکا، در ونزوئلا و#کوبا مشغول فعالیت است، امریکایی ها را بی تاب کرده، بعد از 4 سال کمپین فشار حداکثری در حالیکه به اقتصاد مملکت ضربه زده اما با#ماهواره_نظامی پاسخ داده شد، داعش از بین رفته،#عراق تصمیم به اخراج امریکا گرفته و فعالیت ایران در امریکای جنوبی به همان روز های دولت احمدی نژاد بازگشته است. ایران و#روسیه به اتفاق نگذاشتند دولت مادورو سرنگون شود و در ماجرای حملات سایبری به شبکه برق ونزوئلا مردانه پشت#دولت او ایستادند.
آیا ایران در سوریه، عراق و یمن بدون منفعت می جنگد؟!
واقعیت آن است که ما علاوه بر نگاه استراتژیک، از نظر اقتصادی نیز از طرف کشور های هم پیمان تامین می شویم. همانطور که بلندی های#جولان برای ما یک نقطه بسیار مهم در#سوریه است، متنفع شدن از معادن سوری هم بخشی از برنامه جمهوری اسلامی در آنجا می باشد. ما قرارداد های بلند مدت زیادی برای بهره برداری از منابع#فسفات و دیگر#معادن سوریه امضا کرده ایم. شبکه اقتصادی#حزب_الله لبنان و عراق در سراسر دنیا در دور زدن تحریم ها دست یاری رسان مردم ایران است، این مهم در کنار فروش گسترده#تسلیحات از نظر اقتصادی کمک شایانی به جمهوری اسلامی کرده است!
در تحولات#یمن، ما یک سرمایه گذاری بلند مدت را شروع کرده ایم، شاید الان نفع اقتصادی از منابع یمن نمی بریم اما تسلط بر#باب_المندب و همینطور فشار مستقیم به دولت#سعودی در تغییر معادلات منطقه ای به سود ایران و به ضرر#امریکا، ضمانت پر سود بودن این#سرمایه_گذاری عظیم است.
فعالیت منطقه ای جمهوری اسلامی و تشکیل جبهه واحد علیه مستکبرین، امروز امان غرب را بریده، ما دقیقا #برد-برد عمل می کنیم و فشار غرب در کم کردن این نفوذ ساختار مند در مناسبات دیگر کشور ها ناشی از همین مسئله است.

Instagram: masoud.rashiid

۱۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۰:۴۳ ۰ نظر
شنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۲:۲۱ ب.ظ
در خدمت و خیانت کرونا

در خدمت و خیانت کرونا

ویروس کرونا در آستانه‌ی سه‌ماهگی است، درد آن امان ملت‌ها را بریده و معلوم نیست بعد از ۹ ماه چه حاصلی برای اقتصاد جهانی و مردم فرودست رقم خواهدزد. آنچه واضح است این ویروس منحوس ضربه‌ی سختی به اقتصاد کلان و خرد زده؛ کرونا غول‌های اقتصادی را با ضررهای هنگفت مالی و تعلیق پرسنل درگیر کرده و از روی مرکب به پایین کشیده و البته که به جسم نحیف اقتصاد خرد مملکت هم رمقی نمانده است. نوسانات قیمت ارز، بی‌تدبیری در کنترل بازار، جلوگیری از واردات بی‌رویه و رانت‌های خانوادگی هر کدام تنها برای از پا انداختن تولیدکننده کافی بود، بهتر است بگوییم که کرونا لگد آخر را دارد می‌زند! با این حال در پی هر تاریکی، روشنایی است و مسلم است که این ویروس ناخوانده برکاتی هم به همراه داشته است. بعد از هزینه‌ی میلیاردها تومان، این کرونا بود که معضل ترافیک و آلودگی هوا را در کلان شهرها حل کرد. سال‌هاست که ماه رمضان را به امید همسان شدن فقیر و غنی شروع می‌کنیم، اما نیم‌نگاهی به سفره‌ی افطار هر کدام، خود گواه بر فاصله‌ی کیلومتری در طبقات اجتماعی است؛ یکی سطل زباله‌ای را از فرط سیری پر و دیگری از فرط گرسنگی آن را خالی می‌کند! بعد از مدت‌ها اغنیا و فقرا هر دو یک #درد را می‌کشند و هر دو به دنبال یک #درمان هستند. کرونا عامل شفافیت مجلسی است که طرح شفافیت آراء را از دستور خارج کرد. می‌توان گفت؛ مجلس دهم بی‌لیاقت‌ترین پارلمان تمام تاریخ جمهوری اسلامی است! اصلا کدام انسان شریفی در چنین شرایط سختی از مسئولیت فرار می‌کند؟ پرده از شماری از نمایندگان مجلس افتاده و بی‌لیاقتی این قبیله‌ی فرصت‌طلب نان به نرخ روزخور عیان شده! این قبیله هیچ وقت مرد جنگ نبودند و نیستند. در آن جنگ سخت، غالبا غایب میادین جهاد و شهادت بودند و اکنون در این جنگ نرم نیز یکه‌تاز عرصه‌ی ضعف و ناکارآمدی هستند. به صورت کلی مشکلات جمهوری اسلامی ناشی از دو عامل ضعف مدیریت داخلی و تلاش دشمن خارجی است. به لطف دولت تدبیر و امید با تقویت این دو بال روز به روز مشکلات بیشتر و گردن مردم محکم‌تر فشرده می‌شود. کاهلی و سستی تدبیری‌های بی‌تدبیر مانند خورشید هر روز صبح طلوع می‌کند و هر کس آن را روزانه با تمام وجودش درک می‌کند اما مسئله‌ی وجود دست دشمن در مناسبات سیاسی، اقتصادی و اخیرا اجتماعی جمهوری اسلامی برای مردم به‌راحتی قابل پذیرش نبوده و شفاف شدن این مسئله نیز برکت دیگری از کروناست. بحران‌های سیاسی، مسئله‌ی همیشگی انقلاب اسلامی از همان ابتدا بوده؛ خیانت خواص، منافقین خلق، لیبرال‌ها، توده‌ای‌ها، انقلابیون بزدل، اتفاقات کوی دانشگاه، ترورهای زنجیره‌ای و ماجرای نفوذ در دستگاه حاکمیتی و در آخرین نمونه هم فتنه‌ی ۸۸ هر کدام یک ابربحران سیاسی است که با هدایت ولی فقیه و درایت ملت هوشیار همیشه در صحنه، حل و فصل شده است. بعد از آنکه در ۸۸ گرای پاشنه آشیل جمهوری اسلامی یعنی «اقتصاد وابسته به نفت و عدم پشتوانه‌ی مناسب در تولید داخلی» به توپخانه‌ی دشمن داده شد، در جنگ با ابرقدرت‌ها فصل جدیدی بر جمهوری اسلامی باز شد. در سال‌های گذشته و پس از بی‌خردی‌ها و بی‌لیاقتی‌های دولت امید این معضلات اقتصادی در ظواهر اجتماعی بروز کرد و موجب ناآرامی‌هایی در سراسر کشور شد. شرح اینکه جز ضعف داخلی، یک دست چدنی خارجی نیز وجود دارد که این تئاتر را مدیریت می.کند، برای مردم کمی دشوار است، اما به لطف کرونا هجمه‌ی غربی‌ها به جای کمک، و قطع مراودات خارجی در این دوران سخت، واقعیت نگاه غرب را نسبت به ایران برای آحاد مردم روشن کرد. مردم می‌پرسند؛ پس کجا هستند آن‌هایی که درد حقوق بشر و مشکلات معیشتی ایرانیان را داشتند؟! بیش از پیش همه مانده‌اند که اساسا این مراوده با غرب چه محصولی در این ۷ سال داشته و چرا امروز به درد کشور نخورد؟ بماند که عده‌ای تمام تلاش‌شان را کردند تا با بیمارستان ۴۸ تخت‌خوابی پزشکان وابسته بدون مرز و مغز، ماله‌ای بر این سیاهه‌ی عملکرد غربی‌ها بکشند. دشمن و دشمن‌دوستان به امید اینکه جمهوری اسلامی در این باتلاق روز به روز پایین‌تر برود تا فلج شود و از کار بیافتد، کشور را در ماجرای کرونا از راه زمین و آسمان درگیر همه‌رقم عداوت کردند اما زهی خیال باطل! این چاهی که کنده‌ شده، اول چاه‌کن را به پایین می‌برد! مشاهده می‌کنیم که این باتلاق سرتاسر عالم را فراگرفته و آمریکا را به یک قدمی فروپاشی ایالتی برده است. آن ظاهر مرتب و شیک غرب، امروز کاملا عوض شده است. دندان‌های مسواک‌زده و ناخن‌های لاک‌زده در پی غارت اموال یک‌دیگر تیز شده، غرب وحشی سر بازکرده، حمله می‌کند و رنگین‌پوستان و ضعیفان را می‌بلعد. غربی‌ها هیچ‌وقت نفهمیدند که حتی اگر فردی مانند بنی‌صدر هم رئیس دولت باشد، این مردم راه خودشان را، راه عزت و اقتدار را پیدا می‌کنند، چرا که ما مرد جنگیم و حتی اگر فرمانده‌ای در میانه میدان نداشته باشیم! دشمنان ما ۴۰ سال است که این را نفهمیده‌اند که ملت ما ذاتا «آتش به اختیار» است و اقلا در بزنگاه حادثه، خود مدیریت و خود عمل می‌کند. بنازم بر این نگاه عمیق آن روح خدا که فرمان تشکیل بسیج و سپاه پاسداران را داد. این مجموعه‌ی ناب و بدیع به عنوان یک نظام ساختارمند ساختارشکن، ملجأ روح فداکاری و خدمت و ایثار است. آن روح ایثارگر خط‌شکن که منتظر دستور و دستورالعمل نمی‌ماند، خانه را می‌کند کارگاه خیاطی و خود می‌شود تولیدکننده‌ی ماسک! الحمدلله بسیاری از مردم ما در همین خط خدمت و ایثارند. درآمد اندک را وقف خدمت می‌کنند و پزشکان و پرستاران را بدون درجه و جایگاه به فرماندهی قبول می‌کنند. آن مسئله‌ی عظیم که امروز مورد توجه هر ایرانی است، اصلاح نگرش نسبت به غرب و توان داخلی است. سال‌هاست که گروهی بعد از جنگ راه حل مشکلات را به نیویورک، ژنو و لوزان گره زده‌اند اما هر بار که کشور در بحرانی قرار گرفته، این توان داخلی بوده که مشکلات را تا حد زیادی مرتفع کرده است. مهمترین فاکتوری که پیاده‌سازی اقتصاد مقاومتی را به عنوان تنها راه عبور از محاصره‌ی اقتصادی به تعویق انداخته بود، مسموم‌ کردن دیدگاه مردم نسبت به تولیدات داخلی و اساسا توان داخلی و همت ملی بوده است. مسئله‌ای که از ابتدای دولت موسوم به تدبیر و امید، رهبر انقلاب چه عیان و چه پنهان بارها در خصوص آن صحبت کرده‌اند و با آن مبارزه کرده‌اند. در شماری از کشورهای دنیا کرونا نقش شتاب‌دهنده‌ای در خوداتکایی داشته است و مسلما ما نیز با ترویج نگاه ملی‌گرایی به معنای درست آن، می‌توانیم ضمن غلبه بر این ویروس، در میدان جنگ اقتصادی هم پیروز باشیم ان‌شاءالله...

۰۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۲۱ ۰ نظر
سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۳۰ ب.ظ
کند روی در پس افراط گرایی

کند روی در پس افراط گرایی

در چنین روزی خبر اعدام یکی از موثر ترین عناصر دوران طاغوت، نخست وزیر امیر عباس هویدا منتشر شد. اینکه هویدا که بود و چه کرد در این بریده جایی ندارد،البته من هم تخصصی در تاریخ نگاری ندارم. بدون شک زندگی هویدا، مدل مدیریتی او و همچنین مرگ او هر یک جای بحث مفصلی دارد. حتما به پاس خیانت های دوران پهلوی به ایران و ایرانی نه یکبار که صد بار باید مسئولین مقصر آن رژیم را اعدام کرد اما هستند کسانی که در دوران جمهوری اسلامی نان می خورند ولی از هویدا هم لیبرال ترند. روایت است که همین هویدا خرداد سال 46 که پیکان در ایران شروع به تولید کرد، از جهت حمایت از تولید ملی برای سفر های غیر اداری و شهری از پیکان استفاده می کرد. در عجبم که چطور معاون رئیس دولت امید و تدبیر، جناب ترکان صاحب جمله جاودانه "قدرت رقابت در هیچ صنعتی جز قرمه سبزی و آبگوشت بزباش را نداریم" لیبرال تر از هویداست!

مرگ نخست وزیر یک سبک فکری خطرناک برای جمهوری اسلامی را هویدا کرد که هم اکنون گریبان گیر شده است.  اینکه چه کسی ترور را انجام داده آنقدر مهم نیست. اینکه کدامیک از بین صادق خلخالی یا هادی غفاری اسلحه را چکانده اند هیچ اهمیتی ندارد، آن مسئله نگران کننده، آن نگرش خطرناک، افراط و تفریط است. جمهوری اسلامی به پاس عیب هایی که در ساختار دارد در کش و قوس تصمیمات شخصی، مدیریت می شود. یک رئیس جمهور یا رئیس مجلس، حتی سخنگوی یک وزارت خانه با یک اظهار نظر نسنجیده می تواند کشور را وارد مشکلات کند بدون آنکه از طرف کسی مواخذه شود. خطوط کلان مدیریت کشور به راحتی دور زده می شود و هر کس باب میل خودش این کشتی را چپ و راست می کند. عدم تحقق برنامه های توسعه گواهیست بر خود محوری آقایان مسئول در مدیریت مملکت اسلامی!

این ساختار معیوب، فضای تصمیم سازی کشور را شبیه یک مرداب کرده است که هر حرکت آقایان به چپ و راست، باعث فرو رفتن مردم در مشکلات می شود. خلخالی و غفاری هر دو نمونه هایی از افرادی هستند که در افراط، افراطی تر از همه و در تفریط هم افراطی تر از همه پیش قراول بودند. مدل اعدام یا به تعبیری ترور هویدا نشان دهنده یک افراط گرایی عجیب در ابتدای انقلاب اسلامی است. همان کسانی که پونز زدند، به دنبال دیوار کشیدن بودند و از اسلام جلوتر راه می رفتند بر روی هویدا هم زودتر از موعد اسلحه کشیدند و اجازه ندادند سر موقع حکم اسلام اجرا شود. امروز که سال ها از آن التهابات اوایل انقلاب گذشته غفاری مدافع فتنه 88 است و خلخالی هم فدایی منتظری و حامی خاتمی بود. انگار نوعی بیماری است که هر فرد افراط گری روزی به کند روی دچار می شود و این افراد هیچ وقت سر جایشان خودشان نیستند، یا جلوتر می دوند یا عقب تر می ایستند. افراط و تفریط در مواقع متعددی برای جمهوری اسلامی مشکلات زیادی را ایجاد کرده است!

حسن روحانی هم با توجه به برخی مواضع شاذ در اوایل انقلاب از جمله بحث ایشان در مجلس با شهید چمران وزیر دفاع وقت، در خصوص اعدام و قطع حقوق و مزایای نیروهای ارتش رژیم طاغوت؛ در تندروی و کندروی دستی بر آتش دارد. یا جلو تر الله اکبر می گویند یا عقب تر آزادی را فریاد؛ خط اعتدال را هیچ وقت رعایت نمی کنند. عاملی که سیاست خارجه را هم به بن بست کشانده همین است، تکلیف برای هیچکس مشخص نیست، در خارج کسی وا دادگی را باور می کند چون سبز پوشان با قدرت سفت گرفته اند، هر چقدر هم تا الان لج کرده اند و به سوریه نرفتند، باز کسانی طوری رفتار کردند که طرف سوری توقع دیدن رئیس دولت ایران در دمشق را نداشته باشد.

در همین مسئله اخیر نیز این مردم بودند که قربانی افراط و تفریط آقایان شدند، آن اوایل که اصلا کرونا را منکر بودند، بعد از ترس کرونا حضرت مستطاب حاضر نبودند که جلسه بیایند؛ بماند که منت می گذاشتند که هفته ای یکبار جلسه تشکیل داده اند؛ بعد تر ماجرا سر قم شکسته شد و پس از آن هر کس التماس کرد که آقا قرنطینه کنید، زورشان به در های حرم های مطهر رسید. تفریطی تر از این داریم؟! گفتند خب اگر نمی توانید کنار بکشید نظامی ها مدیریت کنند، برآشفته شدند اصلا نظامی ها را در جلسات ستاد ملی راه ندادند! ترسشان که از کرونا ریخت و در جلسات روزانه شرکت کردند هم لفاظی را به عمل ترجیح دادند، هر شنبه را به عادی کردن شرایط وعده می دادند؛ ورودی شهر ها را بستند غافل از اینکه باید خروجی شهر ها را می بستند تا کسی در جاده ها نباشد، بسیار کسانی را دیدم که در وسط جاده ها باز گردانده می شدند! روز 13 فروردین (طبیعت) مقتدرانه نگذاشتند کسی از خانه خارج شود، اما شانزدهم یعنی سه روز بعد دستور فعالیت صنایع دادند. در این سه روز کرونا تمام شد؟! هنوز شیب ابتلا به کرونا نزولی نشده طوری رفتار کردند که انگار مردم وضعیتی عادی را سپری می کنند و مردم را بر سر کار ها و خیابان ها آوردند.

هر جا بحرانی در جمهوری اسلامی ایجاد شده نتیجه افراط گرایی یا تفریط گرایی است! اگر زنجیره ای قتل کردند یا دیوار های سفارتی را فتح، یا جلو امیر فلان کشور کوچک حاشیه خلیج فارس زانو زدند همه اش در افراط و تفریط از خطوط مبرهن انقلاب اسلامی است. بازیگوشی ها و لج بازی ها و تک محوری آقایان بیش از هر دشمن خارجی برای کشور بحران سازی کرده است. اگر ساختار ها تقویت شوند، تغییرات افراد اینقدر کشور را بهم نمی ریزید و این امر بدون شک باعث ثبات اقتصادی و سیاسی می شود. ثبات امنیتی به پاس دلاور مردان سبز پوش همیشه وجود دارد.

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۳۰ ۰ نظر
پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ب.ظ
یک قدم تا پایان یا شروع؟!

یک قدم تا پایان یا شروع؟!

دلخوشی های کمی در این سال ها وجود دارد، اصلا شاید طلسم شده ایم که اینقدر روزگار بد می گذرد، هرچند که از اوضاع ما بدتر هم زیاد وجود دارد. همین ساعت های آخر ظاهر کمتر کسی شیرین کامی را روایت می کند، خوشی هایمان کوتاه و زودگذر!

اینکه نمی توانیم از روز مره مان لذت ببریم دو جنبه داخلی و خارجی دارد، جنبه خارجی اش مسئولین بی تعهد و بی حیایی هستند که از نجابت مان سو استفاده کرده اند و می کنند، پاسخ سوال های مارا نمی دهند، کاهل اند، کم کارند، پررو هستند و در شرایطی که ما همکاری می کنیم، آن ها این را نمی فهمند که این همکاری ها کمی از سر ناچاریست، این خوب نیست، نمی شود به این همکاری ها بالید، این نتیجه درک تلخ مردم است از مسئولین بی لیاقت، نمی فهمند که ما هر کار می کنیم تا بتوانیم کمی شرایط را قابل تحمل کنیم!

جنبه داخلی هم ناشی از بی هنری خودمان است، ما چندین سال است که در پس پرده تاریک زندگی مان پنهان می شویم، پنجره را می بندیم و برای رسیدن به روشنایی هم تلاشی نمی کنیم! شاید حس نمی کنیم که فراز و نشیب ها باید در یک زندگی معمولی باشد! اینطور نیست که چون مشکلات زیاد شده ما غیر طبیعی زندگی می کنیم، نه! مشکلات بیشتری هم هست که ما به آن ها دچار نیستیم، مردم عراق سراسر دنیایشان مشکل است، اما زندگی را همانطور که هست پذیرفته اند و جلو می روند! به امید روزهایی که آفتاب گرم تر بتابد...خوشی ها در زندگی کوتاهند و زودگذر، این رسم تمام شیرینی های این دنیاست، هنر ماست که بتوانیم آن را ماندگار کنیم، با آن ها زندگی کنیم و مسیر روز مره مان را خودمان تغییر دهیم! در چنین حالتی حتی دیگر روز مره گی هم نمی کنیم! دنیایی قشنگ تر داریم با اهدافی که پیشروی ماست ...

آن بهترین، آن مقتدایی که واقعا توانسته دنیای خودش و مردمش را تغییر دهد، زیبا کند و هدف های پیشرو را نشان دهد و آن قله های بعدی و بعدی را هم فتح کند، آن به نظرم امام (ره) است، آن حضرت «آقا» است. وقتی مشکلات این انقلاب را از همان اول میشماریم، تعدادش از دست درمی آید، اما او و فرزند صالحش توانستند ادامه دهند و ادامه می دهند تا خیانت دوستان تمام شود، تحریم ها بگذرد، دشمن خسته شود و ما بر بالای قله عزت و اقتدار بایستیم و تمدن نوین اسلامی مان را رونمایی کنیم. دنیا همین است، سختی زیاد و فرصت کمی برای امید به آینده وجود دارد، شاید روزی دست پر قدرتت را ترور کنند، قطع کنند اما باید جوانه زد، رشد کرد و به آن رزونه روشنی خیره شد!

این روز ها که وارد حرم می شوم، فضا بسیار غمگین است، خالی از زائر، بدون صدا، ظاهرا بی روح اما واقعا پر از معنویت، همه مشکل دارند و اینجاست که منیت ها از بین می رود، در این نا امیدی ها مزه توسل چیز دیگریست! فضا واقعا پر از معنویت است، نه در حرم، هر جایی که دلداده ای باشد این نجواها و التماس های زیر لب شنیده می شود. شمس الشموس مایه دلگرمی همه ماست، اوست که کریم است و به ایران اسلامی ما کرامت را اعطا کرده، اوست که دستگیر ماست و اوست که ملجا درماندگان است و مظهر امید و محبت!

همین ساعت های پایانی سال 98، همین روز های بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی، روز های مبارزه با کرونا، پیش رو را می بینم! زادروز همسرم را جشن گرفتیم، 28 اسفند هر سال تجدید روحیه است برای شروعی دوباره در سالی به امید رونق، چه در تولید چه در اشتغال و چه در هر چیزی که حضرت «آقا» می فرمایند. باید پیشروی کنیم، برای حرکت باید روحیه داشته باشیم و برای آن باید دلخوشی هایمان را بهانه حرکت کنیم. این تولد همسرم شیرینی بسیار دارد، خستگی یک سال با این خوشحالی و خوش شانسی خانوادگی که به نو شدن و بهار متصل است، در می آید.

امید یعنی همین! ما در سخت ترین شرایط یک زندگی عادی و طبیعی را داریم، نه بد بخت ترین هستیم و نه خوشبخت ترین، نه چشم آبی ها خوشبخت ترین اند و نه رو سیاهان آفریقایی بد بخت ترین، در شلوغی دهلی هم زندگی هست، عشق هست و امید جریان دارد. همه اش بسته به انتخاب نوع نگاه ما به زندگی است، می شود فردی را انتخاب کرد، با او زندگی کرد و لذت برد، و می شود هم فردی را انتخاب کرد، زندگی نکرد، زجر کشید و با شلیک به آن خاتمه داد. تفاوت زندگی نجفی با بقیه همین نگاه به زندگی است. سیل آمده یکی ناله کرد یکی با امید برای کمک دوید، به داد سیستان، لرستان و گلستان رسید، دیگری غم فراق حاج قاسم گوشه گیرش کرد، آن یکی دست روی شاسی گذاشت و با امید دست سنگینی به صورت دشمن گذاشت. زندگی ما همین است، باید دقت کنیم به کدام سمت نگاه می کنیم، پس پرده تاریک یا رو به پنجره و در تلاش برای گشودن دنیای جدید!

۲۹ اسفند ۹۸ ، ۲۱:۳۳ ۰ نظر
شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ۰۵:۴۴ ب.ظ
وحدت‌شکنی نَفَس عمار یا نَفْس اماره؟!

وحدت‌شکنی نَفَس عمار یا نَفْس اماره؟!

انتخابات یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی شاید یکی از پرهزینه‌ترین و پرحاشیه‌ترین انتخابات‌ها در تاریخ بعد از انقلاب باشد. وجه اختلاف انتخابات سال ۷۶ و ۸۸ با ۹۸ گستردگی جبهه‌ی نفاق است. در انتخابات‌های گذشته صرفا یک گروه سیاسی بهانه را سر چوب می‌کرد و علیه حکومت و حاکمیت می‌بافت و می‌دوخت! اما در این دوره هر دو گروه سیاسی علم نفاق را به سقف آسمان کوباندند. مجلس یازدهم ماحصل زحمات جوانان بصیر است، نه سیاست‌های کذایی پیرمردهای محافظه‌کار! آن کسی که نه خام عدالت‌خواران و شعارزدگان انقلابی می‌شود و نه مفتون عافیت‌طلبان عصا‌به‌دست، حتما در خط #عمار است که چم و خم سیاست این روزها را می‌فهمد. ما جوانان، خوب فهمیدیم که لیست سهمیه‌ای، کجای داستان است و نیز فهمیدیم شعارهای انقلابی، از کدام سمت، لیست را می‌کشد. اصلح کیست. صالح مقبول کجاست و ریشه‌ی عدالت‌خواهی کاریکاتوری امروز از کجا آب می‌خورد! سال‌های اخیر، زمانی‌ که هر دو گروه شاخص سیاسی کشور متوجه شدند که حتما باید لیست واحد داشته باشند و به‌شکل گروهی در انتخابات شرکت کنند، مع‌الاسف کسانی از پستوی احزاب بی‌خاصیت‌شان به دنبال فرد اصلح و غیراصلح می‌گشتند! این بازی نخ‌نما! همان موقع هم برای پرهیز از اتحاد، بهانه سر نیزه می‌کردند و برای جبهه‌ی انقلاب، دایه‌ی عزیزتر از مادر می‌شدند. ما البته موافق هر نوع وحدتی نیستیم ولی در سیاست، تحقق وحدت ایده‌آل، امر آسانی نیست؛ لذا تا از چیزهایی، من‌هایی، منیت‌هایی و منم‌منم‌هایی کوتاه نیاییم، هرگز وحدت حاصل نمی‌شود. رهبر انقلاب با صداقت تمام پایان این ماجرا را رقم زدند؛ «به نظر بنده این‌جور می‌رسد که چون یکایک افراد را ممکن است نشناسیم، خود بنده هم وقتی این فهرست‌ها را می‌آورند که بیایم رأی بدهم، بعضی از آدم‌های این فهرست‌ها را نمی‌شناسم اما اعتماد می‌کنم به آن کسانی که اینها را معرفی‌کرده‌اند و نگاه می‌کنم ببینم آن کسانی که این فهرست را معرفی کرده‌اند چه کسانی هستند؛ اگر دیدم این‌ها آدم‌های متدین، مؤمن و انقلابی‌ای هستند، به حرف‌شان اعتماد می‌کنم و به فهرست آن‌ها رأی می‌دهم؛ اگر دیدم نه، کسانی که این فهرست را داده‌اند کسانی هستند که به مسائل انقلاب، به مسائل دین، به مسائل استقلال کشور خیلی اهمیت نمی‌دهند، دل‌شان دنبال حرف آمریکا و غیر آمریکا است، به حرف‌شان اعتماد نمی‌کنم...». حتی با وجود آن‌که «ممکن است سعی ما به نتیجه نرسد و غلط انتخاب کنیم، عیبی ندارد؛ خدای متعال از ما قبول خواهد کرد، چون کار خودمان را کرده‌ایم، تلاش خودمان را کرده‌ایم.» تمام! سال ۹۸ هم فاصله‌ی عمیق منظومه‌ی فکری ایشان نسبت به «خود عمارپندارهای زمانه» بیش از پیش نمایان شد. عجیب است! آقایانی که هر ساله دوره‌های چند صد میلیونی تبیین ولایت‌فقیه و بررسی آراء و نظرات ولی‌فقیه برگزار می‌کنند، چه‌طور می‌شود که این‌قدر از نظرات رهبر حکیم ما دور هستند؟! چه‌طور می‌شود که ذره‌ای از نگاه رهبری در امورات آقایان مهر به پیشانی‌چسبانده دیده نمی‌شود؟ اصلا چه‌طور می‌شود که مردم، مسیر را بهتر از این آقایانی که هر از گاهی حضورا پای نصایح رهبر معظم انقلاب هستند، تشخیص می‌دهند؟ این منش خطا از کجا نشأت می‌گیرد؟! جذابیت قدرت، چشم برخی را کور کرده  وگرنه امکان ندارد که مواضع اظهر من الشمس حضرت‌آقا را کسی این‌طور نادیده بگیرد. در روز انتخابات به استفاده از تمام پتانسیل رأی در شهرهای بزرگ اشاره کردند و مخصوصا تهران را مثال زدند که حتما به سی نفر رأی بدهند! فراتر از این، هم‌چنان که چند خط قبل نیز آوردم، رهبر فرزانه‌ی ما می‌گویند؛ «به لیست اعتماد کنید...». واقعا کدام جریان بودند که لیست‌های در سایه و سرشار از منیت و هم‌راه با منهای عقل و بعلاوه‌ی منیت رو کردند؟! چه کسی تأکید داشت که خودتان را مدیون خون شهدا نکنید و اگر به فلانی شک، ولو شک از سر نفس‌پرستی دارید رأی ندهید؛ در صورتی که نهاد قضائی مملکت تمامی اتهامات واردشده را رد کرده بود؟! این فاصله‌ی نظری بین علم‌دار انقلاب و آن‌هایی که از عدالت می‌خورند یا دم از استقامت و پایداری می‌زنند دقیقا چه‌قدر است؟ مبیّن است که عده‌ای انقلاب اسلامی و نظرات امامین انقلاب را دست‌مایه‌ی سیاست‌های خود می‌کنند. این سوء استفاده‌ها با قرآن سر نیزه کردن عمروعاص تفاوت چندانی ندارد! خودتان را هم فریب ندهید و آن پیشانی از مهر داغ شده را هم متر و معیار قرار ندهید! عمروعاص هم همین بود! حرف علی علیه‌السلام را طوری روایت می‌کرد که به زعم خودش بود! #علی را آن‌چنان تصویر می‌کرد که خود می‌پسندید. این فاصله‌ی نظری و عملی بین برخی از سیاسیون ظاهرا انقلابی، آش را خیلی شور کرده است. سر بر آوردن‌ها عوض سر به زیر بردن‌ها که بلای امروز ما شده، محصول همین شلم‌شوربایی است که آقایان ریش‌دار از انقلابی‌گری ساخته‌اند. مسیر انقلاب اسلامی، هم میسر است و هم در خطر. پیرمردهای خسته‌ی وامانده، ایضا جوانان پر از شور اما کم‌بهره از شعور، آب ندیده‌اند، وگرنه شناگرهای ماهری هستند. اساسا مشکل با هاشمی رفسنجانی چه بود؟! همین الان مشکل ما با حسن روحانی از کجا نشأت گرفته است؟! جز مقابله‌ی علنی با نظرات بزرگان؟! مگر مشکل ما با احمدی‌نژاد بر سر چیست؟! حسن روحانی نماینده‌ی رهبر انقلاب در شورای‌عالی امنیت ملی که ژست ولایت‌مداری‌اش در سالیان دورتر، چشم عالم و آدم را کور کرده بود، مگر غیر از این است که وقتی آب دید، مسیر خلاف جریان را انتخاب کرد؟! این غش کردن به چپ و راست و در آغوش این و آن بودن برای این‌که خودتان «آقا» باشید، عاقبتش «رحم اجاره‌ای» بودن است که نطفه‌ی نفاق را پرورش می‌دهد. مخالفت غیر خصمانه با این نظر یا آن سخن حکمت‌آموز خیرخواه اول جامعه، لزوما اقدامی ضد ولایت‌فقیه نیست اما در صورت تکرار و اصرار، قطعا به آن خواهد انجامید. مخصوصا که اگر خط و ربط‌تان از اول طور دیگری باشد و الان طوری دیگر! عاقبت این‌چنین سیاست‌ورزی، یک #قهرمان را بیرون نمی‌دهد. نهایتا «مذبذب سیاسی» را ایجاد خواهد کرد که هر دوره می‌تواند بازی بخورد، بازی بدهد و طبق سودای قدرت، معشوقه‌اش را انتخاب کند. اگر «دیاثت سیاسی» سر خم کردن جلوی غرب و آمریکاست، این «تذبذب سیاسی» هم خود نوعی #دیاثت است. در این بهانه‌جویی برای حذف این و آن، برای حضور به هر قیمتی در انتخابات، فقط و فقط می‌توان سودای قدرت را دید و بس! این‌که امام راحل عظیم‌الشأن فرمودند؛ «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، گزافه نیست که آقایان زیر پا می‌گذارند. آری! برای این است که «رحم اجاره‌ای» نشوید...

نشریه حق

۲۴ اسفند ۹۸ ، ۱۷:۴۴ ۰ نظر
شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۲۳ ب.ظ
مقاومت روی زمین پیروز می شود، ذهن سازی نکنید!

مقاومت روی زمین پیروز می شود، ذهن سازی نکنید!

حال که گرد و خاک عراقی ها کمی به زمین نشسته و شور و شوق ضد امریکایی مان کمی فروکش کرده، می توان کمی دقیق تر نسبت به شرایط و مناسبات عراقی ها با ملت و دولت جمهوری اسلامی نگاه کرد.
واقعیت این است که کشور عراق مملو از تشویش افکار و نظرات سیاسی و عقیدتی است، همانطور که 10 روز تمام زندگی پیش پای زائران ابا عبدالله میریزند هستند کسانی که روز آخر خدمت به زائران را چند برابر حساب می کنند، همینطور که خشم نسبت به امریکا روز افزون است اما رییس جمهورشان دست در دست ترامپ لبخند زنان توافق می کند. هر چند که اختلاف سلایق سیاسی در هر جامعه ای بسیار طبیعی به نظر می رسد اما ماجرا در عراق کمی شور تر است.
چند هفته ای از ترور فرماندهان حشد الشعبی در خیابان های عراق در جریان اعتراضات، با آن قساوت نگذشته است، یا اعدام آن بنده خدایی که از که اویزان شده بود. همین مردم عراق بودند که در روز روشن هم حکم دادند و هم حکم را اجرا کردند و سلفی گرفتند.
من فکر می کنم با تمام احترام، باید بسیار توان گذاشت تا آماده شدن مردم عراق برای ظهور محقق شود. کمی احمقانه به نظر می رسد که با یک تجمع در یک روز آن هم به دعوت فردی به نام مقتدی صدر فکر کنیم، مقاومت عراق را درنوردیده است. عراق نه لبنان است و نه حتی سوریه! از انگلیس و امریکا تا همین سعودی که در ردیف دشمنان جمهوری اسلامی هم به حساب نمی آید برای عراق و مردم عراق نقشه می کشند و در کنار دست خدا همت ما هم برای پیروزی واقعی و قطعی در عراق شرط است.
فشار بر افکار عمومی نسبت به این مسئله نیز خطرات بسیاری خواهد داشت، با اولین توهین و جسارت به پرچم و تصاویر رهبر ما و فرمانده سلحشور ما این وهم فتح عراق فرو خواهد ریخت! که تبعات خوبی برای دل های پر آشوب ایرانیان ندارد.
#عراق #ثوره_عشرین_الثانیه #مقاومت #حزب_الله

۰۵ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۲۳ ۱ نظر
دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۱۹ ب.ظ
در مرداب افکار عمومی!

در مرداب افکار عمومی!

شاید هیچکس در تاریخ فراموش نکند که یک نفری آمد و با دو جمله در دو دوره متوالی توانست رئیس جمهوری اسلامی ایران شود. آمد و گفت "من #سرهنگ نیستم، من حقوقدانم" گوی سبقت در انتخابات را دزدید، دستی تکان داد و 4 سال فلاکت را به ارمغان آورد. 96 هم آمد گفت "میخواستند در پیاده رو ها #دیوار بکشند" گوی سبقت را دزدید لبخندی زد و زندگی ما به خاک سیاه کشیده شد.
جریانی در کشور خوب یاد گرفته است که برای پیروزی در #انتخابات نیازی به فعالیت آن چنانی نیست، سکو هایی از آدم های اسکل و احمق وجود دارد که می توان به راحتی از آن به سمت صندلی های فراخ جهش کرد.
دوگانه #سیاست_خارجی دیگر بوجود نخواهد آمد، کسی هم روی آن سرمایه گذاری نمی کند، چه #FATF پذیرفته شود چه نشود آب از آب تکان نمیخورد، نطفه برجام 2، 3 و 4 هم اصلا بسته نشد! خوش فکر ها، ای مدافعین سنگر ولایت، بی شرف ها در سخت ترین شرایط، در آن گوشه رینگ زیر مشت و لگد ها، به خوبی روی کله پوکتان حساب کرده اند.

واقعا نمی فهمید چطور می شود فیلمی که در سال 89 تولید شده و در سال 93 در روز اول اکران از روی پرده پایین کشیده می شود چرا امروز مجددا روی پرده نقره ای باز گشته است؟! واقعا نمی فهمید که روی احمق بودنتان حساب کرده اند؟! روی احساسی بودنتان حساب کرده اند؟! نمیفهمید سوراخ دعا را پیدا کرده اند؟!

افتضاح روحانی
ذاتا مردم ما علاقه ای به فیلم های تلخ ندارند! کدام فیلم سیاه در صدر جدول فروش جایگزین طنز های کذایی سینما شده؟! #فروشنده اصغر فرهادی را هم با همین روش به پاچه ملت کردند! اگر کمی #چکش را پایین بگیرید اصلا صدایی بلند نمی شود که نگران آن باشید! این مدل مبارزه آخرش شکست است! آقایان 6 سال #فلاکت بس نیست؟! مردم چه گناهی کرده اند که باید تاوان تریبون به دست های #منور_الفکر را بدهند؟!

۰۶ آبان ۹۸ ، ۲۱:۱۹ ۰ نظر
دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۲:۳۵ ب.ظ
مردم به مخالفان شفافیت اجازه ورود به مجلس آینده را ندهند

مردم به مخالفان شفافیت اجازه ورود به مجلس آینده را ندهند

مسعود رشید فعال دانشجویی و از ادوار اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، با انتقاد از برخی نمایندگان مجلس به دلیل مخالفت با موضوع شفافیت آرا، گفت: مردم باید کسانی که مخالف شفافیت هستند را بشناسند و اجازه ندهند آنها در دوره‌های بعدی وارد مجلس شوند.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

انتشار در خبرگزاری فارس

ادامه مطلب...
۰۸ مهر ۹۸ ، ۱۴:۳۵ ۱ نظر
سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۴۰ ب.ظ
انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا نشان داد هزینه مقاومت کمتر از سازش است

انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا نشان داد هزینه مقاومت کمتر از سازش است

مسعود رشید فعال دانشجویی ضمن تجلیل از نیروهای سپاه پاسداران برای منهدم کردن پهپاد جاسوسی امریکا گفت: انهدام پهپاد جاسوسی آمریکا به خوبی مشخص کرد که این گفتمان و ایدئولوژی که هزینه سازش بیشتر از هزینه مقاومت است، درست است.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

انتشار در خبرگزاری فارس

ادامه مطلب...
۰۴ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۰ ۰ نظر
سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۲۷ ب.ظ
دایره انقلاب چقدر است?!

دایره انقلاب چقدر است?!

این روزها این #عکس در صدر پست ها و توییت های جبهه انقلابیست، من شاملو را دقیق نمیشناسم، نمیدانم هم چرا نباید کتاب شعر #شاملو را دست #رهبریببینیم! 
اما چرا این موضوع برای ما اینقدر عجیب است? فاصله نگاه ما با رهبری نسبت به افرادی که شبیه ما فکر نمی کنند چقدر است?
امروز که رهبری #کتاب_شعر شاملو را می گیرد آیا روزی هم خواهد رسید که از فیلم#کیارستمی تعریف کند یا #شجریان را شخصیتی بنام در تاریخ #انقلاب_اسلامیبداند?!
آیا من که عملکرد سیاسی - اجتماعی شجریان را قبول ندارم نباید صدای او را بشنوم? یا نباید فیلم های کیا رستمی یا#اصغر_فرهادی را ببینم?
یادتات هست قبل از اینکه #فروشندهمنتشر شود چه بلوایی به پا شد که وا اسلاما غیرت ایران و ایرانی رفت ... یا#هیس دختر ها فریاد نمی زنند!
قرار نیست که فرهادی یا شجریان الگوی ما باشند، قرار نیست برای عقایدمان به آن ها اقتدا کنیم اما می شود #هنر افراد را مجزا از شخصیتشان سنجید، عملکرد افراد را مجزا از شخصیتشان سنجید، می شود به #اسکارو #گرمی و #آقاخان افتخار کرد! قرار نیست همه شبیه ما باشند، شبیه ما فکر و عمل کنند! البته نکته #ظریف ماجرا اینجاست فرضا اگر آن #هنر به ابزاری برای مقابله با عقاید ما، مقابله با #انقلاب_مابود داستان چطور می شود?! آنجاست که باید جلوی آن هنر را هم گرفت با آن مقابله کرد، مثلا جلو پخش #ربنا را هم در#صدا_و_سیما گرفت!
آن چیزی که اهمیت دارد این است می شود#فیلم را دید #موسیقی را شنید شعر را خواند، می توانیم لذت ببریم، تحسین کنیم اما به خالق آن علاقه ای نداشته باشیم و او را قدیس نکنیم.
#شاملو #رهبری #تناظر_هنر #انقلاب#نمایشگاه #شجریان #از_سپیده_تا_فریاد

۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۹:۲۷ ۲ نظر
يكشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۷، ۰۷:۱۹ ب.ظ
مهندس رویاها

مهندس رویاها

بعد از جنگ سی وسه روز شنیده بودم که مهندسی از ایران برای مدیریت و در دست گرفتن کار بازسازی به لبنان آمده اما او را نمی‌شناختم. تخریب جنگ زیاد بود و نگرانی ما هم در آن شرایط بسیار. خرابی‌ها باید زودتر آباد می‌شد و مردم باید زودتر سر و سامان می‌گرفتند. یک سال قبل از شهادت عماد بود، روزی نگرانیم را به او گفتم که در این شرایط مهندسی که از ایران آمده چگونه می‌تواند این همه کار را انجام دهد؟ حاج عماد لبخندی زد و گفت: «خیالتون راحت باشه کسی آمده که بهترین فرد برای این کار است.» بعد یکسال و در زمان شهادت عماد روند بازسازی به قدری خوب پیش رفته بود که دیگر همه جا مهندس ایرانی را می‌شناختند؛ کسی که بی‌ وقفه کار کرده بود و خرابی‌ها زودتر از حد تصور همه آباد شده بود.
مهندس حسام بعد شهادت حاج عماد برای عرض تسلیت همراه مسئولین ایرانی به خانه ما که آمد اولین ‌بار بود که او را می‌دیدم. خانه شلوغ بود و همه به احترام او برخواستیم. در این مدت آنقدر تعریف او را شنیده بودیم که دوست داشتم او را از نزدیک ببینم. مهندس تا مرا دید، نزد من آمد وگفت : مادر، از شما تقاضایی دارم. صمیمیت کلامش بر جانم نشست وقتی مرا «مادر» خطاب کرد. گفتم : بفرمایید. گفت: «اگر میشه از این جایی که ایستادید چند قدم آن‌طرف‌تر بروید.» با تعجب گفتم: «حتما» و یک قدم عقب رفتم . ایشان با حضور آن همه مسئولین وجمع رسمی، بر زمین نشست و بر جای قدم‌هایم بوسه زد.
همه جمع منقلب شدند و من شرمنده تواضع ایشان. چون باید مقام ایشان را در لبنان بدانی و احترامی که همه ما برای ایشان قائل بودیم و بدانی که کار ایشان چقدر تواضع و صمیمیت به همراه داشت. ایشان برخاست و گفت: «شنیده‌ام بهشت زیر پای شماست.»
- خاطره مادر شهید والا مقام حزب الله عماد مغنیه از سردار شهید حسن شاطری
پ.ن: به نام مهندس کار زیاد انجام می شود، اما همه آن ها یادگار نمی ماند، هم می شود در گوشه کنار شهر ساخت و ساز کرد، سود کرد، پول به جیب زد هم می شود در مرکز دنیا باشی و زندگی هارا بسازی. امروز اگر در خیابان فریاد بزنید مهندس!خیلی ها سر برمیگردانند!خیلی!
کسی مانند حسن شاطری حقیقتا ناب است، الگوست، یک انسان تمام عیار، یک مهندس در خدمت مردم، اثرات او در جهان از بین نخواهد رفت و چقد حیف ما که ایشان را کم می شناسیم...
چقدر ارزشمند است خدمت در جایی که هر کسی جرات حضور را ندارد، چقدر جنگیدن و شهید شدن مقابل اسرائیلی ها لیاقت می خواهد، این مسیر واقعا زیباست!
چنین مهندس بودنی را آرزوست... #التماس_دعا
#شاطری #مهندس #مهندس_حسام#حسام_خوشنویس #حسن_شاطری#جهادی

روز مهندس مبارک

۰۵ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۱۹ ۱ نظر
شنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۷، ۰۷:۱۳ ب.ظ
خناسان!

خناسان!

فقط می شود گفت یک مشت احمق! یک مشت نادان که فقط باید از آن ها روی برگرداند! یک بیشعوری تام! 
کم نیستند عده ای که، مادامی آقای خامنه ای را ولی می دانند که ایشان همانی باشد که اینها می خواهند! اگر بر خلاف نظر این ابله ها حرف بزند یا کاری کند با ریش و چفیه فقط نگاه می کنند و سر تکان می دهند! خاک بر سرتان. چه تفاوتی ما بین شما با اشعری هاست. شما هم که ولی را اطاعت نمی کنید و فقط ردای انقلابیون را تن کرده اید! انتصاباتش را که به تمسخر می گیرید تذکراتش را توجیه می کنید و دستوراتش روی میز زندگی تان خاک می خورد.
با چه جراتی از #نه_به_سخنرانی_روحانی_در22بهمنصحبت می کنید، مگر تشر رهبری را در همین حرم امام ره در واکنش به "شعار دولت تدبیر و امید بصیرت" یادتان رفته است. مگر یادتان رفته که گفتند بین دولت و ملت انشقاق ایجاد نکنید بذر کینه را نپاشید.تا کی باید از این حجم احمقی خون دل خورد.
چه کسی پشت این ماجراست که سعی دارد 40 سالگی پیروزی انقلاب را به کام ملت تلخ کند?!

رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای:

توجه کنید، توجه کنید! توصیه سوم را توجه کنید، آن‌وقت یک‌قدری در بعضی از این شعارها ممکن است تجدیدنظر کنید. توصیه سوم؛ اتحاد دولت و ملت را به هم نزنید. ممکن است شما از یک دولتی خوشت بیاید، از یک دولت دیگری خوشت نیاید؛ دیگری هم از آن دولت دیگر خوشش نیاید، از این دولت خوشش بیاید؛ ممکن است، اشکالی هم ندارد. رقابت‌های انتخاباتی به جای خود، اختلاف‌نظرها به جای خود، حتی انتقاد هم به جای خود اما دولت و ملت باید همه در کنار هم باشند؛ یعنی اگر در این مملکت یک حادثه‌ای رخ بدهد که تهدیدی برای کشور باشد، دولت و ملّت باید همدوش حرکت کنند.
نِقار به وجود نیاورید، کدورت به وجود نیاورید، اتّحاد دولت و ملّت را حفظ کنید؛ این یکی از توصیه‌های بنده است در همه دولت‌ها. در همه دولت‌هایی که بنده بعد از رحلت امام مسوولیّت داشتم، این توصیه من بوده است؛ با اینکه دولت‌ها سیاست‌های مختلفی داشتند، جهت‌گیری‌های مختلفی داشتند لکن ملّت باید با دولت همراه باشد، اتّحاد را حفظ کند؛ این منافات ندارد با انتقاد کردن یا حرف زدن یا مطالبه کردن؛ اینها اشکالی ندارد؛ رقابت‌های انتخاباتی به جای خود. قوای سه‌گانه هم باید با هم متّحد باشند -دولت، مجلس، قوّه قضائیّه- باز این منافات ندارد با اینکه مجلس در قبال دولت به وظایف خودش عمل کند؛ به وظایف قانون اساسی عمل بکند؛ سؤال کند، مطالبه کند، بخواهد، قانون‌گذاری کند، استیضاح کند و امثال اینها؛ لکن بایستی قوا با هم همراه باشند، در مسائل اساسی کشور باید زیر یک چتر قرار بگیرند؛ همه؛ نیروهای مسلّح همین‌جور، آحاد مردم همین‌جور. پس این توصیه سوّم ماست: نگذارید احساسات شخصی یا احساسات جناحی یا مطلقاً احساسات، بر منطق غلبه کند. منطق این است که وقتی دشمن از دور نگاه می‌کند، احساس کند که اینجا یکپارچه است، احساس یکپارچگی بکند. اینکه حرف‌هایی زده بشود که از آن حرف‌ها دوجریانی و دوجهتی و تخاصم و دوقطبی‌گری در داخل ملّت یا در مجموعه نظام استفاده بشود، به ضرر کشور است.

۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۱۳ ۰ نظر
يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۱۲ ب.ظ
در حال آماده سازی ...

در حال آماده سازی ...

سال گذشته به پیشنهاد همسر عزیز پارچه روی کوله پشتی ام، یادآور جایگاه استراتژیک پیاده روی اربعین بود. ساده است:
ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد هر کس مرد این راه است بسم الله ...
سردار عزیز اسلام حاج احمد متوسلیان

اینکه هدفمان از اربعین زیارت باشد، خیلی خوب است ان شا الله خدا هم قبول کند، اما اربعین در حقیقت میعادگاه سربازان اسلام بر علیه ظلم است و البته که بزرگترین ظلم عالم بشریت وجود اسرائیل است.
پیاده روی میلیونی اربعین تجدید عهدی است که ستون های جماعت غاصب را به لرزه درمی آورد.
راه کربلا از شلمچه می گذرد و راه بیت المقدس هم بلاشک در امتداد این پیاده روی میلیونی است، اربعین اردوگاه است، اردوگاهی برای مبارزه، مبارزه ای برای ازادی مسلمانان و قبله اول مسلمین جهان!
نگاه به مسئله اربعین باید در تشکیل جبهه علیه غاصبین باشد البته که الحمد لله همینطور است، لذا از این راه نباید جا ماند!
این مسیر مارا به آن چیزی که برای آن زندگی می کنیم می رساند، ان شا الله!
چقدر شیرین است که میبینم این روز ها رفقای انقلابی پول قرض می کنند و برای مسیر آماده می شوند، بله واقعا هم تلاش کردن و رسیدن به آن هدف متعالی شیرین است ... تصویر اربعین 96 حوالی مسجد کوفه است!
ان شا الله امسال هم نائب الزیاره همه عزیزان خواهم بود.
اربعین امسال به نیابت از شهید والا مقام#حسن_شاطری است!

۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر
يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۲۷ ب.ظ
سالگرد انقلاب ما!

سالگرد انقلاب ما!

روز 13 ابان را باید قدر دانست و سالگرد ان باید هر سال باشکوه تر شود، چرا?
نسل سوم و چهارم انقلاب شاه را لمس نکرده اند، همیشه گیج بوده ایم میان ادم هایی که گاه شاه را الهه خوشبختی توصیف می کردند و صحبت از پسته های درجه یک مدرسه ها می کردند و کسانی که محمد رضا را سفاک و خون ریز می دانستند و از جنایت های میدان ژاله و امثالهم صحبت کردند یا کشف حجاب رضا را روایت می کردند.
مذهبی ها یک جور حکومت پهلوی را روایت و تحلیل می کنند اما اقدامات و پیشرفت تکنولوژی ایران در دوره رضا پهلوی هم غیر قابل انکار است!
با این حال برای نسل جوان امروز صحبت در مورد پهلوی ها کمی سخت است چون سواد و اطلاعات دقیقی نداریم، افکار اکثر هم سن های من نسبت به دوران طاغوت از شنیده ها شکل گرفته است، حال چرا باید 13 آبان را پاس بداریم? چه ربطی دارد?
نکته کلام اینجاست، 13 ابان در ایران چند مناسبت دارد یکی از انها به گفته امام ره انقلاب دوم نام گرفته است. این کلیدواژه "انقلاب دوم" خیلی دقیق است. انقلاب برای ما در واقع نه از بهمن 57 که از ابان 58 شروع می شود، ما شاه را ندیده ایم، حس نکرده ایم و تحلیل و روایت دوران حکومتش سخت است اما رفقای شاه را دیده ایم، هر روز میبینیم، با شاه صفتی هر روز زندگی می کنیم، ترامپ مگر فکر نمی کند شاه و شاخ دنیاست، هر جا را بخواهد هر لحظه بخواهد تحریم می کند، برجام و ... را هم پاره می کند کسی هم جرات نطق کشیدن ندارد.
این نمونه یک شاه است. یک جهانخوار ...
باید شخصیت اینها، استکبار و جنایات اینها هر سال به جوانانمان یاداوری شود، این امریکا و دوستانش یک شاخص و خط کش است برای شناخت دوران طاغوت، برای اینکه حرف زور را لمس کنیم و رگ غیرتمان بیرون بزند. انقلاب برای نسل سوم و چهارم عملا از ابان 58 اغاز می شود. این روز سالگرد انقلاب ماست، انقلابی که مسیر ان در مبارزه با جریان استکبار تکمیل می شود، که ان را با تکیه بر اندیشه های آقای خامنه ای ادامه می دهیم، 13 ابان روز بسیار مهمی است، این مسیر از تاریکی به سمت روشنی امده است و دست ما قرار گرفته و ان شا الله پرچم اسلام را در انتهای افق خواهیم کوبید.
#13آبان#استکبارستیزی#شاه#امام#خامنه_ای#مقام_معظم_رهبری#امام_خامنه_ای#انقلاب_دوم#عزت#استقلال#آزادی#سربلند

۱۳ آبان ۹۷ ، ۱۸:۲۷ ۰ نظر
دوشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۰۸ ب.ظ
حسین بن علی یک داستان نیست

حسین بن علی یک داستان نیست

حسین یک شخصیت حماسی است، اما حماسه انسانیت، حماسه بشریت، نه حماسه قومیت، سخن حسین، عمل حسین، حادثه حسین، روح حسین، همه چیز حسین هیجان است، تحریک است، درس است، القاء نیروست، اما چه جور القاء نیروئی؟ چه جور درسی؟ آیا از آن جهت که مثلاً به یک قوم بخصوص منتسب است؟! یا از آن جهت که شرقی است؟ یا از آن جهت که مثلاً عرب است و غیر عرب نیست؟! یا به قول بعضی از ایرانیها از آن جهت که مثلاً زنش ایرانی است؟!
اساساً در وجود حسین یک چنین حماسه هائی نمی تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسین هم همین است. چون حماسه او بالاتر و مافوق اینگونه حماسه هاست کمتر افراد می توانند او را بشناسند. حالا ببینیم که واقعاً چگونه است؟ شما در جهان یک شخصیت حماسی مانند شخصیت حسین بن علی از نظر شدت حماسی بودن و از نظر علو و ارتفاع حماسه یعنی جنبه های انسانی نه جنبه قومی و ملی پیدا نخواهید کرد.

چرا باید حادثه کربلا را همیشه از نظر صفحه سیاهش مطالعه کنیم؟ و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی از آن جنبه ای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهائی که به نام حسین بن علی می دهیم و می نویسیم، از صفحه تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ما صفحه نورانی این داستان را کمتر مطالعه می کنیم، در حالی که جنبه حماسی این داستان صد برابر جنبه جنائی آن می چربد. و نورانیت این حادثه بر تاریکی آن خیلی می چربد پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه اش را می خوانیم، و صفحه دیگرش را نمی خوانیم. جانیهای بر امام حسین آنهائی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و می کنند.
حسین را یک روز کشتند و سر او را از بدن جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل من و شما نیست، حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زنده تر می شود. دستگاه بنی امیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحمتر است، تربت حسین کعبه صاحبدلان است. زینب هم به یزید همین را گفت. گفت اشتباه کردی، کد کیدک واسع سعیک، ناصب جهدک فوالله لاتمحوا ذکرنا، و لاتمیت و حینا(9)هر نقشه ای که داری بکار ببر ولی مطمئن باش تو نمی توانی برادر مرا بکشی و بمیرانی، برادر من زندگیش طور دیگر است، او نمرد، بله زنده تر شد.
در آن وقت مرثیه گوها مثل مرثیه گوهای حالا نبودند. کمیت مرثیه گو بود، دعبل خزائی مرثیه گو بود. همان دعبل خزائی که گفت پنجاه سال است که من دار خودم را بدوش کشیده ام. او طوری مرثیه می گفت که تخت خلفای اموی و عباس را متزلزل می کرد. او که محتشم نبود شعرای ما چرخ و فلک را مسؤول شهادت حسین دانسته اند، کمیت که این جور نبوده، یک قصیده که می گفت دنیا را متزلزل می کرد، ولی با تاریخچه حسین، با نام حسین، با مرثیه حسین.
دیدند عجب! قبر حسین هم مصیبتی برای ما شده است، تصمیم گرفتند که قبرش را از بین ببرند، قبرش را خراب کردند، تمام آثار آن را محو کردند، پستی و بلندیهای زمین را یکسان کردند به محل قبر آب انداختند بطوری که احدی در آن سرزمین نفهمد که قبر حسین در کدام نقطه بوده است، اما مگر شد؟ حتی روی آوردن مردم به آن بیشتر هم شد.
#ماه_محرم
#کتابخوانی
#شناخت_حسین
#شهید_مطهری 
#مرتضی_مطهری

۱۶ مهر ۹۷ ، ۱۸:۰۸ ۰ نظر