ویروس کرونا در آستانهی سهماهگی است، درد آن امان ملتها را بریده و معلوم نیست بعد از ۹ ماه چه حاصلی برای اقتصاد جهانی و مردم فرودست رقم خواهدزد. آنچه واضح است این ویروس منحوس ضربهی سختی به اقتصاد کلان و خرد زده؛ کرونا غولهای اقتصادی را با ضررهای هنگفت مالی و تعلیق پرسنل درگیر کرده و از روی مرکب به پایین کشیده و البته که به جسم نحیف اقتصاد خرد مملکت هم رمقی نمانده است. نوسانات قیمت ارز، بیتدبیری در کنترل بازار، جلوگیری از واردات بیرویه و رانتهای خانوادگی هر کدام تنها برای از پا انداختن تولیدکننده کافی بود، بهتر است بگوییم که کرونا لگد آخر را دارد میزند! با این حال در پی هر تاریکی، روشنایی است و مسلم است که این ویروس ناخوانده برکاتی هم به همراه داشته است. بعد از هزینهی میلیاردها تومان، این کرونا بود که معضل ترافیک و آلودگی هوا را در کلان شهرها حل کرد. سالهاست که ماه رمضان را به امید همسان شدن فقیر و غنی شروع میکنیم، اما نیمنگاهی به سفرهی افطار هر کدام، خود گواه بر فاصلهی کیلومتری در طبقات اجتماعی است؛ یکی سطل زبالهای را از فرط سیری پر و دیگری از فرط گرسنگی آن را خالی میکند! بعد از مدتها اغنیا و فقرا هر دو یک #درد را میکشند و هر دو به دنبال یک #درمان هستند. کرونا عامل شفافیت مجلسی است که طرح شفافیت آراء را از دستور خارج کرد. میتوان گفت؛ مجلس دهم بیلیاقتترین پارلمان تمام تاریخ جمهوری اسلامی است! اصلا کدام انسان شریفی در چنین شرایط سختی از مسئولیت فرار میکند؟ پرده از شماری از نمایندگان مجلس افتاده و بیلیاقتی این قبیلهی فرصتطلب نان به نرخ روزخور عیان شده! این قبیله هیچ وقت مرد جنگ نبودند و نیستند. در آن جنگ سخت، غالبا غایب میادین جهاد و شهادت بودند و اکنون در این جنگ نرم نیز یکهتاز عرصهی ضعف و ناکارآمدی هستند. به صورت کلی مشکلات جمهوری اسلامی ناشی از دو عامل ضعف مدیریت داخلی و تلاش دشمن خارجی است. به لطف دولت تدبیر و امید با تقویت این دو بال روز به روز مشکلات بیشتر و گردن مردم محکمتر فشرده میشود. کاهلی و سستی تدبیریهای بیتدبیر مانند خورشید هر روز صبح طلوع میکند و هر کس آن را روزانه با تمام وجودش درک میکند اما مسئلهی وجود دست دشمن در مناسبات سیاسی، اقتصادی و اخیرا اجتماعی جمهوری اسلامی برای مردم بهراحتی قابل پذیرش نبوده و شفاف شدن این مسئله نیز برکت دیگری از کروناست. بحرانهای سیاسی، مسئلهی همیشگی انقلاب اسلامی از همان ابتدا بوده؛ خیانت خواص، منافقین خلق، لیبرالها، تودهایها، انقلابیون بزدل، اتفاقات کوی دانشگاه، ترورهای زنجیرهای و ماجرای نفوذ در دستگاه حاکمیتی و در آخرین نمونه هم فتنهی ۸۸ هر کدام یک ابربحران سیاسی است که با هدایت ولی فقیه و درایت ملت هوشیار همیشه در صحنه، حل و فصل شده است. بعد از آنکه در ۸۸ گرای پاشنه آشیل جمهوری اسلامی یعنی «اقتصاد وابسته به نفت و عدم پشتوانهی مناسب در تولید داخلی» به توپخانهی دشمن داده شد، در جنگ با ابرقدرتها فصل جدیدی بر جمهوری اسلامی باز شد. در سالهای گذشته و پس از بیخردیها و بیلیاقتیهای دولت امید این معضلات اقتصادی در ظواهر اجتماعی بروز کرد و موجب ناآرامیهایی در سراسر کشور شد. شرح اینکه جز ضعف داخلی، یک دست چدنی خارجی نیز وجود دارد که این تئاتر را مدیریت می.کند، برای مردم کمی دشوار است، اما به لطف کرونا هجمهی غربیها به جای کمک، و قطع مراودات خارجی در این دوران سخت، واقعیت نگاه غرب را نسبت به ایران برای آحاد مردم روشن کرد. مردم میپرسند؛ پس کجا هستند آنهایی که درد حقوق بشر و مشکلات معیشتی ایرانیان را داشتند؟! بیش از پیش همه ماندهاند که اساسا این مراوده با غرب چه محصولی در این ۷ سال داشته و چرا امروز به درد کشور نخورد؟ بماند که عدهای تمام تلاششان را کردند تا با بیمارستان ۴۸ تختخوابی پزشکان وابسته بدون مرز و مغز، مالهای بر این سیاههی عملکرد غربیها بکشند. دشمن و دشمندوستان به امید اینکه جمهوری اسلامی در این باتلاق روز به روز پایینتر برود تا فلج شود و از کار بیافتد، کشور را در ماجرای کرونا از راه زمین و آسمان درگیر همهرقم عداوت کردند اما زهی خیال باطل! این چاهی که کنده شده، اول چاهکن را به پایین میبرد! مشاهده میکنیم که این باتلاق سرتاسر عالم را فراگرفته و آمریکا را به یک قدمی فروپاشی ایالتی برده است. آن ظاهر مرتب و شیک غرب، امروز کاملا عوض شده است. دندانهای مسواکزده و ناخنهای لاکزده در پی غارت اموال یکدیگر تیز شده، غرب وحشی سر بازکرده، حمله میکند و رنگینپوستان و ضعیفان را میبلعد. غربیها هیچوقت نفهمیدند که حتی اگر فردی مانند بنیصدر هم رئیس دولت باشد، این مردم راه خودشان را، راه عزت و اقتدار را پیدا میکنند، چرا که ما مرد جنگیم و حتی اگر فرماندهای در میانه میدان نداشته باشیم! دشمنان ما ۴۰ سال است که این را نفهمیدهاند که ملت ما ذاتا «آتش به اختیار» است و اقلا در بزنگاه حادثه، خود مدیریت و خود عمل میکند. بنازم بر این نگاه عمیق آن روح خدا که فرمان تشکیل بسیج و سپاه پاسداران را داد. این مجموعهی ناب و بدیع به عنوان یک نظام ساختارمند ساختارشکن، ملجأ روح فداکاری و خدمت و ایثار است. آن روح ایثارگر خطشکن که منتظر دستور و دستورالعمل نمیماند، خانه را میکند کارگاه خیاطی و خود میشود تولیدکنندهی ماسک! الحمدلله بسیاری از مردم ما در همین خط خدمت و ایثارند. درآمد اندک را وقف خدمت میکنند و پزشکان و پرستاران را بدون درجه و جایگاه به فرماندهی قبول میکنند. آن مسئلهی عظیم که امروز مورد توجه هر ایرانی است، اصلاح نگرش نسبت به غرب و توان داخلی است. سالهاست که گروهی بعد از جنگ راه حل مشکلات را به نیویورک، ژنو و لوزان گره زدهاند اما هر بار که کشور در بحرانی قرار گرفته، این توان داخلی بوده که مشکلات را تا حد زیادی مرتفع کرده است. مهمترین فاکتوری که پیادهسازی اقتصاد مقاومتی را به عنوان تنها راه عبور از محاصرهی اقتصادی به تعویق انداخته بود، مسموم کردن دیدگاه مردم نسبت به تولیدات داخلی و اساسا توان داخلی و همت ملی بوده است. مسئلهای که از ابتدای دولت موسوم به تدبیر و امید، رهبر انقلاب چه عیان و چه پنهان بارها در خصوص آن صحبت کردهاند و با آن مبارزه کردهاند. در شماری از کشورهای دنیا کرونا نقش شتابدهندهای در خوداتکایی داشته است و مسلما ما نیز با ترویج نگاه ملیگرایی به معنای درست آن، میتوانیم ضمن غلبه بر این ویروس، در میدان جنگ اقتصادی هم پیروز باشیم انشاءالله...