۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تدبیر و امید» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۲۰ ق.ظ
تهوع آور، مثل همیشه!

تهوع آور، مثل همیشه!

از همان ابتدا که اسم #رشیدپور به عنوان مصاحبه کننده با روحانی بر سر زبان ها افتاد همه حدس می زدند که کاسه ای زیر نیم کاسه است. کار سختی هم نبود بالاخره مجری جسور تر از رشیدپور و سیاسی تر از حیدری هم در کشور وجود دارد، مثلا همین آقای #مقصودی تهیه کننده و مجری برنامه #ثریا!! فارغ از کنایه های صبحگاهی رشیدپور به مسئولین او اساسا یک مجری سیاسی نیست، بدرد همان میتینگ های انتخاباتی می خورد.
در ابتدای ریاست جمهوری روحانی در همان سال 92 پروژه #عوام_فریبی با مدیریت جناب #آشناانجام می شد. مصادیقش هم در صفحه توئیتر ایشان موجود است. شک ندارم که انتخاب#رشیدپور نیز در ادامه همین پروژه در این روزهای سخت دولت صورت گرفته بود. آقایان قصد داشتند با مجری جسور تر از حیدری اینطور به مردم القا کنند که مسئولین مثلا پاسخگو هستند، مطالبات جدی ملت همانطور جدی به گوش مسئولین می رسد تا بلکه از درد های و فشار های روانی وضعیت معیشتی کم شود. بعد از اعتراضات و اغتشاشات اخیر بر همه کس روشن شد که مشکلات کارد را به استخوان رسانده، باید مرهمی برای مردم آماده می شد، سعی بر این داشتند اما خودخواهی ها و غرور روحانی اجازه نداد که این نمایش دراماتیک خوب در بیاید.
به رشیدپور گفته شده بود که سعی کند بر روی موج هیجانات مردم سوار شود، از این رو در شروع گفتگو از #خاص بودن مصاحبه اش صحبت کرد. مجموعا مصاحبه به سه قسمت قابل تقسیم است، بخش اول شامل جملات تندی بود که حقیقتا موفقیت آمیز بود و توانست مخاطبان را قانع کند که مصاحبه جدی است و قرار است چالشی باشد. از همین رو گفته شد که شهید خواندن و عزای عمومی شعار است دولت باید اقدام عملی در خصوص بازماندگان و شهدای حادثه سانچی بکند، سوال دوم در خصوص عدم پیاده شدن روحانی در بازدید از کرمانشاه باعث شد که دست رشیدپور و تیم عملیات روانی دولت را باز شود. هر آدم عقلمندی می داند که امروز اهمیتی ندارد که روحانی دو ماه پیش از ماشین پیاده شده یا نشده، به لطف فضای مجازی وضعیت اسفناک#کرمانشاه و #کوهبنان بر همه آشکار است، برف می آید و مردم خانه ندارند، چندی روزی است به لطف سپاه و ارتش از چادر ها به کانکس ها منتقل شده اند، آمار #خودکشی ها رو به افزایش است و هزار مشکل دیگر... رشیدپور به جای طرح دغدغه امروز ملت از موضوعی سوال پرسید که پاسخش اولا اهمیتی نداشت دوما از قبل آماده شده بود! ناگفته نماند که آقایان با گردانی از محافظ چند متری را بدون ماشین طی کرده اند و به آن افتخار هم می کنند، الله اکبر!

در بخش دوم مصاحبه، رشیدپور صرفا پاس می داد تا روحانی گزارش عملکردی بدهد بدون ایجاد هر چالشی!! برای مثال روحانی گفت از سال گذشته برای مقابله با بحران ریزگرد ها در منطقه خوزستان 5 هزار هکتار نهال کاری شده و تا پایان سال 30 هزار هکتار دیگر هم نهال کاری می شود! در 10 ماه 5 هزار هکتار و در 2 ماه 30 هزار هکتار قرار است نهال کاری شود؟! موارد اینچنینی آن بخش های عجیبی بود که رشیدپور به آن ورود نمی کرد و با عقب نشینی سعی می کرد صرفا شنونده گزارش روحانی باشد نه پرسشگر آن!
در بخش پایانی و سوم مصاحبه نیز فضا به سمت شوخی و خنده رفت، تریبون کاملا به روحانی اعطا شد تا هر چه دوست دارد بگوید بدون اینکه به کوچکترین سوالی، پاسخ روشنی بدهد یا چالشی را طی کند، در پایان هم رشیدپور به نمایندگی از جوانان کشور با روحانی دست داد و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسید، به همین سادگی!
روحانی ناراحتی اش را نتوانست در همین ابتدای صحبت به خوبی کنترل کند و این خود باعث شد که در بخش های بعدی مصاحبه به جهت تغییر در نوع سوال ها و پاسخ ها، برای مردم عیان شود. قبلا در توئیتی گفته بودم که آقایان فکر می کنند برای سیاست مدار بودن به جای پاسخگویی و خدمتگذاری می توانند شومن خوبی باشند! آقایان فکر می کنند که مردم تفاوت این ها را متوجه نمی شوند و این همان نقطه طلایی است که تیم عملیات روانی جناب روحانی از آن غفلت می کند.
با مصاحبه دیشب متوجه شدم که آقایان حسابی به عقب برگشته اند، به دوران طاغوت! خانه های اعیانی، تیم حفاظت چندین هزار نفری، آقازادگانی متمول و مصاحبه های فرمایشی!!
علی برکت الله.

۱۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۲۰ ۰ نظر

توافق دولت با «FATF» به صلاح منافع ملی کشور نیست/ وزیر اقتصاد فرافکنی نکند

عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: نباید هرگز این نکته را فراموش کنیم که امریکاییها با نظام اسلامی و انقلابی ما مشکل دارند و از طُرُق مختلف  قصد ضربه زدن به نظام را دارند که یکی از روشهای آنها تسلط بر گردش مالی کشور و در نهایت الحاق به «FATF» است.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

مصاحبه با خبرگزاری تسنیم

ادامه مطلب...
۱۷ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۸ ۰ نظر
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ق.ظ
ناامید از مدعیان امید!

ناامید از مدعیان امید!

صحبت‌های صریح و بی‌پرده مسئولین عالی رتبه کشوری با مردم را در ذات خود می‌توان زیبا پنداشت، با این حال و با در نظر گرفتن این موضوع، سخنان رئیس جمهوری با مردم، در سال آخر دولتش بسیار زیباتر شمرده می‌شود؛ زیرا در نگاه اول باید این‌طور برداشت کرد که گزارشی از عملکرد سه ساله دولت آماده است. با این تفاسیر مسلماً چنین صحبت‌هایی التیام بخش بسیاری از دردها خواهد بود و پیوندی مستحکم میان دولت و ملت بوجود خواهد آورد.
بخش‌هایی از سخنان اخیر ریاست جمهوری به گشایش‌های ایجاد شده در دوران پسا برجام اشاره دارد. پر واضح است که در خانه‌ها سفره‌ها خالی، دست‌ها بسته‌تر و جیب‌ها هم خالی‌تر شده است. بی‌اثر بودن رفت و آمد خارجی‌ها در این دوره از تاریخ بسیار بیشتر از هر زمانی حس می‌شود. از اجرای برجام چندین ماه می‌گذرد و در این مدت، رفت و آمد‌های متعددی جلوی چشم مردم خودنمایی کرده است، اما هیچ کدام نتیجه مثبتی برای مردم سوغات نیاورده است. 
آن روزهایی که دولت سوت قطار اجرای برجام را به تندی می‌کشید، دلواپسان انقلاب اسلامی به منادیان تدبیر بارها تذکر دادند که طرف مقابل خدعه می‌کند، نباید اعتماد کرد؛ لذا اول ریل را بگذارید و ضمانتی برای رفت و برگشت تهیه کنید که به چنین روزهایی دچار نشویم. واقعیت این است که برجام اجرا نمی‌شود و ابزاری که بتواند طرف غربی را مجبور به عمل کند، در دست دولت نیست. این روزها تخم مرغ‌های چیده شده در سبد مذاکرات جوجه نشده‌اند و سود خاصی عاید دولت محترم و مردم صبور نشده است.
باتدبیران، سایه‌ای به نام جنگ را دستمایه حرکت در مسیری کردند که امروز به دلیل ضمانت‌های سنگین بین‌المللی به راحتی نمی‌توان از آن برگشت. فارغ از اینکه سناریوی تهدید آمیز «سایه جنگ»، و شعار مذاکره برد - برد رنگ باخته است؛ دولت به دلیل عدم توفیقات برجام، دست و پا بسته‌تر از هر زمان دیگری در داخل و خارج به سر می‌برد. جایگاه دیپلماسی منطقه‌ای جمهوری اسلامی به لطف زانو زدن‌ها از بین رفته و همینطور در فضای بین المللی، برجام به مثابه سنگی است که زبان و دست دولت زیر آن گیر کرده است.
رنج آورترین قسمت سخنان را باید در ناگفته‌ها جست و جو کرد. آنجایی که اشاره‌ای به سنگ اندازی دولت آمریکا به واسطه تحریم‌های جدید و قانون منع ویزا و... نشد و صرفا کنگره را مسئول تمام بدعهدی‌ها جلوه می‌دادند. از آن دردناک‌تر نیز آنجاست که به استکبار جهانی به شکلی کاملا زیر پوستی وعده مذاکره در دیگر موضوعات - در صورت عمل به تعهدات برجامی- داده می‌شد، ظاهرا آقای رئیس جمهور فراموش کرده بودند که برجام یک استثنا بود و دیگر چنین فرصتی برای هیچ طرفی ایجاد نخواهد شد. بعید به نظر می‌رسد که دیگر کسی بتواند با طرف مقابل تلفنی صحبت کند یا دست در دستش بگذارد و یا حتی جسورانه آنها را مودب و باهوش بخواند.
در سال آخر دولت وعده گشایش‌های جدیدی داده شد و حتی از اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی هم صحبت شد! شاید کمتر کسی نداند که سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال 92 توسط رهبر معظم انقلاب برای همین دولت تبیین شد؛ و سوال اینجاست که دکتر حسن روحانی واردات اقلام مختلف به کشور، وابستگی شدید به فروش نفت، تعطیلی تولیدی‌های بزرگ داخلی و آمار اسفناک بیکاری، دقیقا کدام قسمتش با اقتصاد مقاومتی سازگار است؟ آیا احترام به درک و شعور مردم انتظار زیادی است؟! مضاف بر موارد مذکور حقوق‌های نجومی مدیران با تدبیر، و دست داشتن نزدیکان رئیس جمهور در این امر به ادعای رئیس سازمان بازرسی کل کشور و خودباختگی دولت برای خرید هر نوع هواپیما - چه ژاپنی چه آمریکایی و چه فرانسوی- نیز از دیگر موارد متعارض با اقتصاد مقاومتی است.
جمعیت بیکار در کشور موج می‌زند و آقایان خیره به افق مرز‌ها و دست کارگران خارجی انتظار توفیقات روز افزون را می‌کشند. از طرفی دولت شعار مبارزه با فساد می‌دهد و از طرفی نیز هیئت مدیره مفسد را برای یکی از بانک‌ها انتخاب می‌کند. مدعیان راستگویی و اخلاق مداری، فارغ از تمامی توهین‌های بی‌سابقه به منتقدین و مردم که بعضا نمی‌توان ذکر کرد، به واسطه رفتار دوگانه با ولی نعمتان ماقبل انتخابات، در مظان ناکارآمدی شدید گرفتار آمده اند.
ناگفته نماند که در این نوشتار اشاره‌ای به سخنان و آمارهای چشم نواز ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن روحانی مبنی بر پرش از روی رکود و تورم‌های یک رقمی نشد؛ چرا که همراه با شخص ایشان معتقدیم شاخص و مبنای قضاوت تنها و تنها سفره مردم است.

انتشار در روزنامه کیهان

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۳ ۲ نظر

دولت به جای وعده، اقتصاد را پویا کند

مسعود رشید، عضو شورای مرکزی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با بیان اینکه دولت بهتر است به جای وعده اقتصاد پویا، توان خود را برای حل مشکلات مردم بگذارد، گفت: گوش مردم از شعار پر شده است و بعد از سه سال هنوز معلوم نیست که وعده‌های ۱۰۰ روزه کی محقق می‌شود.

مشروح مصاحبه در ادامه مطلب ...

مصاحبه با خبرگزاری دانشجو

ادامه مطلب...
۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر
چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ
وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

سال 92 را می‌توان سالی ماندگار در تاریخ ایران اسلامی متصور شد. خرداد 92 یادآور روزهایی است که عده‌ای توسط شعارهای رنگین و به پشتوانه تزریق امید، رأی مردم را جلب کردند. آن روزها شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که وعده‌های جذاب حسن روحانی زهی خیال باطل باشد.

گویی رسالت شیخ دیپلمات چیزی جدای از ریاست قوه اجرایی مملکت بوده و بلکه تنها پست ریاست جمهوری برای او اهمیت داشته است. رئیس دولت با شعار اعتدال وعده تدبیر و امید را می‌داد ولی امروز بعد از گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم به لطف مواضع حزبی و جناحی مسئولان، از آن شعار زیبا چیزی باقی مانده و تنها ویرانه‌ای از شروع یک دروغ بزرگ را در ذهن‌ها متبادر می‌سازد.

عدم تدبیر درست، امید به معتدلین را در دل‌های مردم سوزانده است، مردمانی که برای دوچندان شدن پیشرفت‌های گذشته با رأی حداقلی به روحانی اعتماد کردند، امروز ناامیدتر از گذشته روند رو به اتمام دولت او را رصد می‌کنند.
حسن روحانی در نطق‌های تبلیغاتی خود از برنامه‌ای مدون برای جوانان دم می‌زد و می‌گفت: «نگرش به مسئله جوانان در عرصه‌‏های اجتماعی و مبنا قرار دادن توجه به این سرمایه اصلی ملی به عنوان فرصت در سیاست‏گذاری‌ها و برنامه‏‌ریزی‌ها، باید تغییر اصولی پیدا کند.» اما طولی نکشید که دم خروس بیرون زد و علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اظهاراتی عجیب از بیکار شدن یک ایرانی در هر 5 دقیقه خبر داد.

دولت سیاست زده در این عمر سه ساله خود در کمتر مواردی به دنبال ایجاد اشتغال و در نتیجه جلب رضایت مردم بوده؛ بلکه تمام تخم مرغ‌های خودش را در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده بود. دولت در مقابل انتقادات دلسوزان نظام با حملاتی سنگین پاسخ می‌داد و تمامی نظرات مخالف خود را در نطفه خفه می کرد که چه بسا اگر به آن ها توجه می کرد امروز در مقابل مردم با سری بلند امید به آینده را فریاد می زد.
گویی کلید دولت امروز شکسته است به طوری که بر اساس آمار ، در حال حاضر بیش از 65 درصد صنایع تولیدی کشور تعطیل است و این روند به سرعت در حال گسترش است! آیا جز این بود که رئیس جمهور در ابتدای کار دولت یازدهم، با شعار به صف کردن «ژنرال‌ها»، مدعی بود کلید او قفل همه چیز را خواهد گشود!؟

شنیده‌ها نشان می‌دهد که در برخی از استان‌ها نرخ بیکاری به 50 درصد رسیده است و دولتی‌ها با انکه می‌دانند بیکاری به خودی خود برای کشور تنش‌زا است به آن بی توجه‌اند و در عوض به دنبال قوانین سفت و سخت‌تر برای جلوگیری از قاچاق و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی هستند.

در کوران مشکلات جوانان که باعث ناامیدی روز افزون آنها شده است؛ دولت درگیر مسائل حزبی و گروهی خود برای دوره دهم مجلس شورای اسلامی بود و حتی در پاره‌ای از اوقات که سعی داشت نقش اصلی خود را به عنوان قوه مجریه در جامعه پیاده کند؛ به جاده خاکی می‌زد.

باید توجه کرد کسانی که امروز از عدم پشتوانه مالی برای اعطای وام 20 میلیونی ازدواج دم می‌زنند همان‌هایی بودند که به جهت حمایت از دوستان خودرو سازشان مردم را خائن می‌خواندند و وام 25 میلیونی خودرو را واگذار می‌کردند. با اینکه دولتی‌ها از اهمیت مشکلات ازدواج برای جوانان آگاه بودند و محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان در مورد این موضوع گفته بود: «حل مشکلات ازدواج جوانان باعث می‌شود ضریب امید به آینده در آنان افزایش پیدا کند.» اما کوچکترین قدمی در جهت بهبود وضعیت آنان برنداشته و چه بسا در مواردی مانند موضوع افزایش وام ازدواج سنگ اندازی نیز می کردند.

نتیجه مشکلات ذکر شده باعث افزایش سن ازدواج شده است به طوریکه در سال 92 آمار ازدواج مردان بالای سن متعارف 35 سال 9.4 درصد بود که در سال گذشته این آمار به 10.4 افزایش پیدا کرد و همچنین ازدواج زنان بالای 30 سال در سال 92، 12.5 درصد بوده که در سال گذشته به 14.5 درصد رسیده است.

رسالت دولت تدبیر و امید را می‌توان در چند بخش کوچک تقسیم کرد؛ بدین صورت که سال اول تماماً با وعده وعیدها گذشت و تمامی مشکلات را به گردن دولت سابق می‌انداختند؛ در سال دوم مذاکرات هسته‌ای موضوعی حیاتی برای دولت قلمداد می‌شد و حتی آب خوردن مردم را نیز به آن ربط دادند. در سال سوم اوضاع بدتر از گذشته نیز شد و دولتی‌ها به واسطه آگاهی از کاهش چشمگیر محبوبیت شعار اعتدال در بین مردم به دنبال تشکیل مجلس دولتی بودند؛ که چه بسا زیر لقای آن، بقای خود را تضمین کنند.

با این تفاسیر و با توجه به اینکه در دفعات ثابت شده خدمت به مردم در برنامه های دولت جایگاهی ندارد؛ به راحتی می‌توان پیش بینی کرد که سال چهارم هم تماماً به برنامه ریزی و ادعای های پوچ و شعارهای زننده برای انتخابات 96 خواهد گذشت.

در همین راستا حسن روحانی ریاست محترم جمهور، در ادریبهشت ماه 95 و در جمع مردم کرمان گفت: « برجام دست ما را برای فعالیت‌های گوناگون گشوده است؛ به گونه‌ای که طی 4 ماه پس از برجام 3 میلیارد و 418 میلیون دلار سرمایه‌گذاری مستقیم در کشورمان انجام شده و برای 3.5 میلیارد دلار مجوز سرمایه‌گذاری در این مدت صادر شده و هم اکنون مشغول تدوینِ ساز و کارهای لازم برای عملیاتی کردن این قراردادها هستیم؛ ضمن اینکه همزمان برای صدها قرارداد دیگر در حال مذاکره ایم.»
دولت تدبیر و اعتدال به دولت تعطیل و رکود مبدل گشته است؛ و امروز بعد از سه سال بالانشینی درپاستور زمان پاسخگویی مسئولین فرارسیده است. روحانی که در سال 92 گفته بود: «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است.» و همینطور بسیار امیدوارانه وعده چنین روزهایی را میداد: «روزی که همه جوان‌های ما شاغل بودند و بیکار نبودند، آن روز را باید جشن بگیریم.» اکنون انتظار این را می کشد که مردم او را به عنوان اولین رئیس جمهور یک دوره ای تاریخ جمهوری اسلامی ایران جاودانه خواهند کرد یا خیر.

انتشار در خبرگزاری فارس

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۳ ۱ نظر
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ب.ظ
ما فراموش شده ایم

ما فراموش شده ایم

این روزها بسیار سخت می گذرد، فارغ التحصیلانی که مشق بیکاری می نویسند وناامیدانه در رویاهایشان رفاه را جست و جو می کنند. پس از سالها پشت میز نشینی انتظار یک شغل مناسب و یک ازدواج ساده و از سر دلخوشی چیز زیادی نیست. در دورانی که با تدبیران امیدوار درگیر مسائل سیاسی از جمله برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند؛ عده زیادی آینده خود را در میان بندهای توافق تاریخی هسته ای گم کرده اند. در روزگاری که ناامیدی به لطف اعمال منادیان امید از در و دیوار جامعه می بارد؛ کمتر جوانی را می توان یافت که از سر رضایت به دنبال خدمت اجباری باشد. تا چشم کار می کرده تماماً پسرانی مشاهده شدند که به دنبال معافی، کفالت و راه های گوناگون برای دور زدن سربازی هستند. 

بعد از ادامه تحصیل های متعدد، دو سال سربازی همان مدت نسبتاً مناسبی است که جوان میتواند پیوستن به جرگه بیکاران را به تعویق بیندازد. به لطف خدمت مقدس، افراد می توانند در یک شب آرام روی برجک نگهبانی، آینده خود را برنامه ریزی و آن را به یادگاری حک کنند. آخر به هر عقل ناسلیمی میرسد که فکر جوانان متخصص و نخبه را در پادگان ها زندانی کند. امروز بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب اسلامی و پرورش جوانان نخبه، زمانی است که مسئولین باید با تغییر در ساختارها علم را به عمل تبدیل کرده و خدمت سربازی را تبدیل به سکوی پرتابی کنند که جوان فارغ التحصیل را با انبوهی از تفکرات خلاق به جامعه می فرستد.

امروز سربازی به یک سنگ بزرگ مبدل شده است که علاوه بر دو سال دور کردن جوان از فضای اشتغال،تولید و پیشرفت؛ در اغلب موارد سن ازدواج را نیز دو سال افزایش می دهد. بر کسی پوشیده نیست که ازدواج به مثابه حلالی است که بسیاری از تلخی های روزگار را در خود حل میکند. اما از آن طرف افزایش سن ازدواج علتی است که معلول هایی خلاف آرمان های جامعه اسلامی را باعث میشود. بسیار روشن است که تسهیل در امر ازدواج -چه از طرف خانواده ها و چه با ایجاد مشوق هایی از طرف دولت- خود به مانند یک جهش بلند از رفع مشکلات و روزمرگی های جامعه امروزی ماست.
در کمال تأسف باید گفت تا زمانی که برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند مشکلاتی از این دست دغدغه مسئولین خدمتگذار به حساب نمی آید. در روزگار تدبیر و اعتدال جوانان پس از دوران دانشگاه تنها می توانند بر بلندای نرخ بیکاری بالانشینی کنند. واقعیت این است که آقایان در پسا دانشگاه، پسا سربازی و پسا ازدواج برنامه ای برای آتیه جوانان ندارند و خود را نسبت به آن مسئول نمی دانند. این روزها بسیار سخت می گذرد؛ چرا که ظواهر نشان می دهد بعد از سه سال، ما قشر جوان و آینده ساز ایران اسلامی حتی در اولویت های درجه چندمی مسئولین هم نیستیم.

سرمقاله نشریه هم شاگردی

انتشار در روزنامه کیهان

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر