از همان ابتدا که اسم #رشیدپور به عنوان مصاحبه کننده با روحانی بر سر زبان ها افتاد همه حدس می زدند که کاسه ای زیر نیم کاسه است. کار سختی هم نبود بالاخره مجری جسور تر از رشیدپور و سیاسی تر از حیدری هم در کشور وجود دارد، مثلا همین آقای #مقصودی تهیه کننده و مجری برنامه #ثریا!! فارغ از کنایه های صبحگاهی رشیدپور به مسئولین او اساسا یک مجری سیاسی نیست، بدرد همان میتینگ های انتخاباتی می خورد.
در ابتدای ریاست جمهوری روحانی در همان سال 92 پروژه #عوام_فریبی با مدیریت جناب #آشناانجام می شد. مصادیقش هم در صفحه توئیتر ایشان موجود است. شک ندارم که انتخاب#رشیدپور نیز در ادامه همین پروژه در این روزهای سخت دولت صورت گرفته بود. آقایان قصد داشتند با مجری جسور تر از حیدری اینطور به مردم القا کنند که مسئولین مثلا پاسخگو هستند، مطالبات جدی ملت همانطور جدی به گوش مسئولین می رسد تا بلکه از درد های و فشار های روانی وضعیت معیشتی کم شود. بعد از اعتراضات و اغتشاشات اخیر بر همه کس روشن شد که مشکلات کارد را به استخوان رسانده، باید مرهمی برای مردم آماده می شد، سعی بر این داشتند اما خودخواهی ها و غرور روحانی اجازه نداد که این نمایش دراماتیک خوب در بیاید.
به رشیدپور گفته شده بود که سعی کند بر روی موج هیجانات مردم سوار شود، از این رو در شروع گفتگو از #خاص بودن مصاحبه اش صحبت کرد. مجموعا مصاحبه به سه قسمت قابل تقسیم است، بخش اول شامل جملات تندی بود که حقیقتا موفقیت آمیز بود و توانست مخاطبان را قانع کند که مصاحبه جدی است و قرار است چالشی باشد. از همین رو گفته شد که شهید خواندن و عزای عمومی شعار است دولت باید اقدام عملی در خصوص بازماندگان و شهدای حادثه سانچی بکند، سوال دوم در خصوص عدم پیاده شدن روحانی در بازدید از کرمانشاه باعث شد که دست رشیدپور و تیم عملیات روانی دولت را باز شود. هر آدم عقلمندی می داند که امروز اهمیتی ندارد که روحانی دو ماه پیش از ماشین پیاده شده یا نشده، به لطف فضای مجازی وضعیت اسفناک#کرمانشاه و #کوهبنان بر همه آشکار است، برف می آید و مردم خانه ندارند، چندی روزی است به لطف سپاه و ارتش از چادر ها به کانکس ها منتقل شده اند، آمار #خودکشی ها رو به افزایش است و هزار مشکل دیگر... رشیدپور به جای طرح دغدغه امروز ملت از موضوعی سوال پرسید که پاسخش اولا اهمیتی نداشت دوما از قبل آماده شده بود! ناگفته نماند که آقایان با گردانی از محافظ چند متری را بدون ماشین طی کرده اند و به آن افتخار هم می کنند، الله اکبر!

در بخش دوم مصاحبه، رشیدپور صرفا پاس می داد تا روحانی گزارش عملکردی بدهد بدون ایجاد هر چالشی!! برای مثال روحانی گفت از سال گذشته برای مقابله با بحران ریزگرد ها در منطقه خوزستان 5 هزار هکتار نهال کاری شده و تا پایان سال 30 هزار هکتار دیگر هم نهال کاری می شود! در 10 ماه 5 هزار هکتار و در 2 ماه 30 هزار هکتار قرار است نهال کاری شود؟! موارد اینچنینی آن بخش های عجیبی بود که رشیدپور به آن ورود نمی کرد و با عقب نشینی سعی می کرد صرفا شنونده گزارش روحانی باشد نه پرسشگر آن!
در بخش پایانی و سوم مصاحبه نیز فضا به سمت شوخی و خنده رفت، تریبون کاملا به روحانی اعطا شد تا هر چه دوست دارد بگوید بدون اینکه به کوچکترین سوالی، پاسخ روشنی بدهد یا چالشی را طی کند، در پایان هم رشیدپور به نمایندگی از جوانان کشور با روحانی دست داد و همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسید، به همین سادگی!
روحانی ناراحتی اش را نتوانست در همین ابتدای صحبت به خوبی کنترل کند و این خود باعث شد که در بخش های بعدی مصاحبه به جهت تغییر در نوع سوال ها و پاسخ ها، برای مردم عیان شود. قبلا در توئیتی گفته بودم که آقایان فکر می کنند برای سیاست مدار بودن به جای پاسخگویی و خدمتگذاری می توانند شومن خوبی باشند! آقایان فکر می کنند که مردم تفاوت این ها را متوجه نمی شوند و این همان نقطه طلایی است که تیم عملیات روانی جناب روحانی از آن غفلت می کند.
با مصاحبه دیشب متوجه شدم که آقایان حسابی به عقب برگشته اند، به دوران طاغوت! خانه های اعیانی، تیم حفاظت چندین هزار نفری، آقازادگانی متمول و مصاحبه های فرمایشی!!
علی برکت الله.