۷۱ مطلب با موضوع «بازتاب :: یادداشت ها» ثبت شده است

يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۱۸ ق.ظ
راهزنی مدرن!

راهزنی مدرن!

در دولت تدبیریان همه چیز جهت سو استفاده آماده است. در زمانی که بانک ها ناله میزدند که پول برای وام ازدواج 20 میلیونی را نداریم مدیرانشان حقوق های چند ده میلیونی می گرفتند. نور چشمی ها از صندوق ذخیره فرهنگیان 8000000000 میلیارد تومان بردند و گفتند وام داده ایم و امروز هم در روز اربعین حسینی، روز تعطیل رسمی کشور، درهای مرکز دولتی را برای سخنرانی علی مطهری باز می کنند که بگوید امام رضا کنسرت می رفته یا خیر. در روز روشن از بیت المال و اموال مردم برای استفاده اقلیت پر سر و صدا، سو استفاده می کنند و شاکی هم هستند که چرا قانون جلو شان را گرفته است. در عجبم که دولت ما را چه فرض کرده که اینقدر می دوشد و می دوشد و می دوشد و سرمان داد و فریاد هم می زند. می آیند می گویند چرا گوش نمی دهید!! در روز هایی که مردم، سرگردان در مرز مهران کمک می خواستند آقایان در پی برنامه ریزی برای استفاده از اموال دولتی برای مجمع اصلاح طلبان خراسان رضوی بوده اند. راهزنان امروزی شمشیر ها را زمین گذاشته و لبخند زنان جیب ملت را می زنند. فساد افتصادی کم بود، امروزه علنا از فساد اداری دفاع می کنند و برایش یقه پاره می کنند. فلان وزیر برای کار غیر قانونی انجام شده دستور پیگیری می دهد و بی بی سی هم پشتیبانی رسانه ای می کند، و این تنها نمود کمی از اوضاع تلخ این روز های جمهوری اسلامی ایران است. هیچ چیز سر جای خودش نیست و با شعار اعتدال کاسبی می کنند.

انتشار در کانال تلگرام

۳۰ آبان ۹۵ ، ۰۰:۱۸ ۰ نظر
پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ق.ظ
دولت ظلم!

دولت ظلم!

شاخص آلودگی هوا قله ها را پی در پی فتح می کند و دولت درمانده تر از همیشه فقط نگاه می کند و به دنبال سیاسی جلوه دادن شرایط است. این آقایان پاستور نشین معلوم نیست مردم را چه چیزی فرض می کنند که از توفیقات در حوزه محیط زیست دم می زنند. چهارشنبه 26 آبان ماه 1395 تمامی مدارس، در تمامی مقاطع در شهر کرج به دلیل آلودگی هوا تعطیل می شود. اما این تعطیلی ظاهرا اهداف پشت پرده دیگری داشته است که از جان دانش آموزان نیز مهم تر بوده، آقایان خوش تدبیر مدارس را برای استقبال هر چه باشکوه تر از رئیس جمهور معتدل تعطیل کرده اند که مبادا خاطر مبارک شیخ دیپلمات آزرده شود. ماسک بزنند، آن ها را به استقبال هم ببرند و یکی بیاید از توفیقات برجامی و تورم یک رقمی بگوید و همینطور بعد از سه سال بالا نشینی لیست مشکلات رو کند. آیا این ظلم نیست؟

انتشار در کانال تلگرام

۲۷ آبان ۹۵ ، ۰۰:۰۳ ۲ نظر
يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۶ ب.ظ
فریاد های ملتمسانه

فریاد های ملتمسانه

چندی پیش دولتی ها در اقدامی غیر منتظره از ریاست ستاد انتخاباتی دولت رونمایی کردند. معرفی محمد علی نجفی در خوشبینانه ترین حالت (فارغ از در نظر گرفتن نقش ایشان در فتنه 88) حکایت از فعالیت های انتخاباتی دولت دارد.

حسن روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران امروز به شهرستان صنعتی اراک سفر کرده است و بعد از سه سال ریاست جمهوری ایشان مجددا وعده نخ نما شده رونق اقتصادی را اعلام کرد و باز هم قول داد که تا آخر امسال دیگر رونق اقتصادی محقق می شود.
تهمت ها زدند و گفتند عده ای کودک جلو در باغ برجام ایستادند و می گویند سیب و گلابی اش کجاست؟!! کودک های جلو باغ را دیدند اما سگ گردن کلف آمریکایی که درون باغ ایستاده و پارس می کند و نمی گذارد کسی میوه برجام را بچیند را ندیدند!!
ایشان فریاد ها می زدند که زنجیر ها از پای اقتصاد باز شده و از مردم فرصت می خواستند. مسلما اینطور رفتار های در شان هیچ دولتی نیست، آقایانی که تا دیروز طلبکار بودند و میگفتند چرا گوش نمی کنید چرا شکر نمی کنید و اینکه هر روز در پسا برجام یک گشایش است، امروز برای عمل به وعده های 100 روزه، سالانه و 4 ساله فریاد می زنند و خواهش می کنند. شخص رئیس جمهور امروز خیلی عیان شعار روحانی تا 1400 را فریاد می زد و رای جمع می کرد.
در بخشی از صحبت ها، شیخ دیپلمات اضافه کرد که «آدم دروغ‌گو انقلابی نیست»
4 سال است که منتقدین فریاد می زنند که عملکرد دولت انقلابی نیست اما کو گوش شنوا!!

انتشار در کانال تلگرام

۰۲ آبان ۹۵ ، ۲۲:۱۶ ۰ نظر
جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ق.ظ
دیپلماسی حسینی

دیپلماسی حسینی

چندی است که عده ای برای اندک آبی با بذک کردن چهره خبیث شیطان بزرگ دست به تحریف حادثه کربلا می زنند و از مذاکرات عاشورا و دست دادن های امام معصوم (ع) و یارانش با عمر بن سعد و مشرکین می گویند. حال اینکه اصلا این اشخاص از کجا آمده اند و با چه غرضی این چنین یاوه گویی می کنند چندان اهمیتی ندارد. در اردوگاه این افراد معلوم الحال خاطره گویی و تحریف تاریخ ید طولایی دارد و امثال این ها ذاتا نمی فهمند که محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. 

نکته مهم آنجاست که این عده خواسته یا ناخواسته سربازی شیطان را می کنند و به هر نماد عزت و اقتداری چنگ می زنند و به دنبال نابودی آن هستند. یک وقت امام (ره) را هدف می گیرند و زمانی هم آنقدر گستاخ می شوند که بر امام حسین (ع) و قیام عاشورا می تازند.
عاشورا فارغ از آب بستن ها، سیلی خوردن ها و به اسارت گرفتن ها به معنای واقعی کلمه عزت و اقتدار را تبیین می کند. اگر تدبیریان شیرینی این عزت را چشیده و ذره ای درک کرده بودند امروز چشم به دستان غرب برای اندکی رحمتی نمی بودند. مذاکره امام حسین (ع) یعنی آنکه اگر 72 نفر سرباز کوچک و بزرگ داشتی سایه جنگ را بهانه نکنی و زانو بزنی و دستانت را به نشانه تسلیم بالا بگیری. امروز دولت جمهوری اسلامی با پشتوانه 4 میلیونی دانشجویان و قریب به 30 میلیون نیروی جوان جلو دشمن دیرینه زانو میزند، قدم میزند، میخندد و راکتور هسته ای را بتن می گیرد.
روزهایی بود که رئیس دولت لبخند نیز از عاشورا درس مذاکره می گرفت، در نگاه اول این موضوع بسیار پسندیده است اما حال بعد از آن سخنان باید پرسید جناب شیخ دیپلمات آیا امام حسین (ع) هم شمشیر ها را سیمان گرفت؟ یارانش را دلواپس خواند و برای کمی آب چشم امید به خیمه ابن سعد داشت؟ بعد از آن همه جنجال برای دست دادن با امریکای بدعهد و مذاکره مستقیم به قول جناب ظریف، با تدبیران امیدوار با اهداف کودکانه شان برای ماله کشی روی سیاست های خارجی معتدل، تاریخ و هویت شیعه را نشانه گرفته اند و آن را تحریف می کنند. مردم منتظرند که دولت هر چه سریعتر برگردد و راه خدمت را در پیش گیرد.


« سرمقاله شماره دوازدهم نشریه هم شاگردی»

۳۰ مهر ۹۵ ، ۰۰:۰۷ ۰ نظر
چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۶ ب.ظ
تغییر آرایش برای پیروزی در نیمه دوم!

تغییر آرایش برای پیروزی در نیمه دوم!

روز گذشته خبر استعفا سه تن از وزرای حاشیه ساز دولتی اعلام شد. وزیر ورزش که تقریبا بعد از المپیک و آن صحبت های عجیب پیرامون توان تیم های ملی کشور، کارش تمام شده بود. وزیر فرهنگ نیز بعد از گلاویز شدن با مراجع و بزرگان به مهره ای سوخته از سوی دولت بدل شده بود و او نیز خاصیت خود را از دست داده بود. اما در این بین عزل وزیر آموزش و پرورش بسیار عجیب است. ظاهرا ایشان استعفا نداده و مجبور به ترک ساختمان وزارت شده اند. زمانی که دولت و شخص رئیس جمهور نمی توانند ایشان را قانع به استعفا کنند دستور می دهند که سورنا ستاری معاون رئیس جمهورامروز در دیدار با مقام معظم رهبری قبل از اعلام رسمی و رسانه ای شدن ماجرای استعفا، ایشان را تودیع کند.

تغییر این وزرا که ذاتا نقش خاصی نیز در دولت نداشتند و همینطور کارایی سیاسی چندانی ندارند بیشتر شبیه تغییر سیستم در زمین است. دولت تلاش می کند آرایش خود را انتخاباتی کند تا نیمه دوم ریاست جمهوری را پیروز شود. مسلما اگر دولت به دنبال تغییر در کابینه به جهت خدمت بود اقایان: طیب نیا، نعمت زاده و زنگنه و همچنین خانم ابتکار در جلو صف قرار داشتند.

انتشار در کانال تلگرام

۲۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۰۶ ۰ نظر
يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ
خود بینی مفرط!

خود بینی مفرط!

#جهانگیری معاون اول #رئیس_جمهور طی سخنانی بسیار عجیب گفته است که در مورد حقوق های نجومی اصلا تخلفی صورت نگرفته است !!! اگر تخلفی صورت نگرفته بود پس چرا ریاست محترم جمهور در همان روزهای ابتدایی دستورات ویژه جهت پیگیری حقوق ها را دادند و ژست #عدالت_خواهی را می گرفتند؟؟ یا اینکه چرا از قول رئیس #سازمان_بازرسی کل کشور 6 میلیارد تومان به بیت المال بازگشته است؟؟

اصلا اینکه قرار بوده پیگیری شود و #حقوق_های_نجومی به بیت المال مسلمین بازگردانده شود را فراموش می کنیم.
آقایان نوش جانتان! خون مردم گوارای وجودتان!
خواهشمندیم در مواجه با مطالبات #کشاورزان عزیز نیز مانند پرداخت حقوق های نجومی جهادی عمل کنید و هر چه سریعتر این مطالبات را واریز کنید. معاون وزیر کشاورزی قول داده بودند تا اول مهر ماه پرداخت شود اما جناب جهانگیری مجددا فرموده اند که تا پایان مهر پرداخت می کنند.
لطفا کشاورزان را با #بی_تدبیری خود دلسرد نکنید.

انتشار در کانال تلگرام

۱۱ مهر ۹۵ ، ۲۱:۵۸ ۰ نظر
دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ب.ظ
تنها راه

تنها راه

فرمان مقام معطم رهبری به جریان حزب اللهی:
اختلافات را کنار بگذارید

پر واضح است که تنها راه پایان دادن به دولت پیرمرد ها اتحاد در جریان انقلابی است. روحانی تنها در صورت اتحاد حزب اللهی ها یک دوره ای خواهد شد. انقلابیون به دور از قدرت طلبی برای کنار زدن خود فروختگان از راس قدرت، باید متحد شوند.

بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه درس خارج فقه امروز، ٥ مهر ١٣٩٥:
« با ملاحظه‌ی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه می‌کند که آقا شما اگر توی این مقوله وارد شدید این دو قطبی در کشور ایجاد می‌شود. دو قطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمی‌دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خب حالا این مایه‌ی اختلاف بشود بین برادران مؤمن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو.
بین برادران مؤمن اختلاف سر این چیزها هیچ مصلحت نیست. شما یک چیزی بگویید، آن یک چیزی بگوید. آن یک چیزی بگوید. یک نفر سومی هم منتظر باشد، به مجردی که شما با هم دعوا کردید، او بیاید از میانه سود خودش را ببرد؛ بردارد ببرد. اینها را باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار. سعی کنند از این چیزها اختلاف بوجود نیاورند.»
#پایان_دولت_غربگرا

انتشار در کانال تلگرام

۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۱:۴۹ ۰ نظر
شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۶ ب.ظ
دیپلماسی التماسی

دیپلماسی التماسی

سفر اخیر شیخ دیپلمات و حقوقدان به ایالات متحده حاوی نکات متعددی است که در فرصت مناسب مفصلا بحث می شود، اما ابتدایی ترین نکته بر این سفر کذایی این است که خروجی هر دیدار ریاست محترم جمهور با سران دیگر کشور ها عجز و ناله پیرامون بدعهدی امریکا و همینطور التماس به جهت سرمایه گذاری در میهن اسلامی بوده است.

آن روزهایی که رهبری فریاد می زدند که دلیلی ندارد ما اول صنعت هسته ای را تعطیل کنیم بعد آن ها شروع به رفع تحریم کنند،همین روزها را می دیدند. مگر ایشان مکرر نگفتند که اقدامات دو طرف باید همزمان انجام شود؟ همین روز ها را می دیدند که اولویت سفر رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران به جای تمدن سازی نوین اسلامی، بحث پیرامون منطقه پر آشوب، آشکار سازی جنایت های امریکایی ها و دفاع از مظلومان جهان اسلام، موضوعاتی مانند بدعهدی طرف غربی و امورات برجامی می شود.
آن روز هایی که منتقدان فریاد میزدند که اخوی اول تضمین های محکم را بگیرید بعد اقدامات متقابل را انجام بدهید گوشی بدهکار نبود.
سیاست خارجی ما باید این روزهای تلخ را به خاطر بسپارد.

انتشار در کانال تلگرام

۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۱:۴۶ ۰ نظر
شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ
همه برای هیچ!

همه برای هیچ!

بعد از انتشار خبر جلسه خصوصی جناب احمدی نژاد و مقام معظم رهبری نقل قول های فراوانی از این جلسه خصوصی در حال انتشار است. عقیده بنده این است فارغ از اینکه این صحبت ها از اساس کذب نباشد یا خیر، یک کلاغی است که چهل کلاغ کرده اند. منبع مورد وثوقی پیرامون این نظرات وجود ندارد چرا که تمامی کسانی که در حال حاضر دست به قلم برده و در مورد این نقل قول تحلیل ها می نویسند خود بخشی از پیاده نظام یک جریان سیاسی هستند و هر طور که می پسندند برای ملت خوراک تهیه می کنند.

پر واضح است که برای پیروزی در انتخابات باید از یک بدنه اجتماعی منسجم و واحد بهره مند بود. دولت به لطف تریبون ها گسترده خودش و همینطور با توجه به مواضع جنجالی شخص جناب روحانی در این سال های اخیر در نظم بخشیدن به بدنه اجتماعی و سبد رای خود مشکل چندانی نخواهد داشت. یک عده امیدوار به لبخند فارغ از عملکرد کذایی دولت اعتدال به ایشان رای خواهند داد. از طرفی دولت اگر بتواند بدنه اجتماعی طرف مقابل را از هم جدا کند راه پیروزی را بسیار هموار کرده است. مسلما آقای احمدی نژاد گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نیست اما نباید فراموش کرد که ایشان را می توان به عنوان نماد عدالت و حامی مستضعفین یک شخص بسیار عالی جهت تجمیع رای جریان ضد اشرافی گری (روحانی و هاشمی رفسنجانی) در نظر گرفت.
برای بنده در نگاه اول این نقل قول ها صرفا نقش تداعی کننده خاطرات جناب هاشمی رفسنجانی با امام (ره) را داشت. خاطراتی که هیچکس جز امام و هاشمی نمی توانند صحت آن را تایید کنند. بنابراین شاخ و برگ دادن به این نقل قول هارا، توطئه ای از طرف دولت و مخالفان جریان حزب الهی تصور می کنم چرا که قبل از جلیلی، قالیباف و ... سود این قضیه به جیب حسن روحانی ریخته می شود.
بعد از مصاحبه نزدیکان احمدی نژاد و اعلام عدم کاندیداتوری ایشان در انتخابات ریاست جمهوری(1) عده ای از جریانات اصولگرا برای انتشار هر چه بهتر این نقل قول ها با تمام توان قلم می زنند، این به جهت این است که امیدوارند تا بتوانند بدنه از هم گسیخته احمدی نژاد را حول یک محور جدید قرار دهند. کسانی که روز هایی به دنبال سخنان عمومی مقام معظم رهبری در مورد رد برجام بودند و نقل های خصوصی ایشان را از اساس رد می کردند امروز بر طبل سخنانی که هیچ سندی ندارد میکوبند، این رفتار ساده لوحانه فارغ از اینکه از اعتماد مردم به اندازه زیادی می کاهد در شان جریان انقلابی نیست. متاسفانه یک عده هم هستند که با ریش، نان را به نرخ روز می خورند.
بخشی از سخنان مقام معظم رهبری:(2)
« مبادا کسی تصور کند که رهبری یک نظری دارد که برخلاف آنچه که به عنوان نظر رسمی مطرح میشود، در خفا به بعضی از خواص و خلّصین، آن نظر را منتقل میکند که اجراء کنند؛ مطلقاً چنین چیزی نیست. اگر کسی چنین تصور کند، تصور خطائی است؛ اگر نسبت بدهد، گناه کبیره‌ای انجام داده. نظرات و مواضع رهبری همینی است که صریحاً اعلام میشود؛ همینی است که من صریحاً اعلام میکنم »

1- http://alef.ir/vdcfj0dmvw6d1ja.igiw.html?39txt

2- http://farsi.khamenei.ir/package?id=22298&news_id=22554

۲۷ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۰ ۲ نظر
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۴ ب.ظ
شوخی کردم!

شوخی کردم!

هر روزی که از عمر دولت ژنرال های با تدبیر می گذرد، تنبلی و بی حالی بیشتر نمایان می شود. جناب آقای #نعمت_زاده یکی از ضعیف ترین اعضای کابینه دولت پیرمرد هاست که طی حکمی جانشین ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی شده است.
ایشان یک سرمایه دار هزار میلیاردی است و صحبت هایشان در حمایت از حقوق های نجومی و همینطور اعتقاداتشان مبنی بر واردات مدیر را اصلا در نظر نمی گیریم، حتی عملکرد ضعیف ایشان را در وزارت صنعت را هم ندید میگیریم. اشاره ای به سکوت و عقب نشینی ایشان در خصوص تهدید های جنجالی جناب ترکان هم نمی کنیم.
اما آقایان مگر در این کشور قحط الرجال است که باید یک پیرمرد 70 ساله را به چنین مسئولیتی منصوب کنید. مگر قرار نیست امسال در اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل صورت بگیرد، واقعا انتخاب چنین فرد ضعیفی که مردودی ایشان در وزارت خانه شان بر همه عیان شده است، چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
این اقدام کذایی جناب #جهانگیری را می توان مانند یک دهن کجی بزرگ به رهنمود های مقام معظم رهبری و همینطور شوخی زشت و قبیح با مردم صبور جمهوری اسلامی در نظر گرفت . دولت پیرمرد های باتدبیر و امیدوار هر روز به زوال نزدیک تر می شود.

انتشار در کانال تلگرام

۲۴ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۴ ۰ نظر
دوشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۰ ب.ظ
نماینده نما

نماینده نما

طنز تلخ تاریخ است که بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب اسلامی امروز سکان نائب رئیسی مجلس دست کسی است که در نهایت وقاحت در مقابل کوران مطالبات منتقدان دولت پیرامون FATF میگوید خبر ندارم. همین! به همین راحتی به شعور مردمی که به ایشان رای داده اند توهین می شود. آخر یکی نیست بپرسد که بزرگوار دقیقا نقش شما در مجلس چیست؟ اساسا وظیفه یک نماینده مجلس چیست؟ مگر قرار نیست شما نظارت کنید؟
جناب دکتر پزشکیان که امروز از FATF سر در نمی آوردند زمانی برجام را فتح الفتوح می نامیدند. متاسفانه یک عده در مجلس نماینده ملت نیستند بلکه نماینده دولت اند. آقایان در عوض نظارت شان جهت جلوگیری از یک فضاحت دیگر جایگاه خود را به اندازه جاده صاف کن دولت تنزل داده اند. اینطور می شود که عده ای بیت المال را چپاول می کنند، حق اوقات فراغت فرزندان می گیرند اما این آقایان صدایشان در نمی آید. خدا می داند شاید نان خدمت به دولت چرب تر از نان خدمت به ملت است!
انتشار در کانال تلگرام

۲۲ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۰ ۰ نظر
چهارشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۳ ق.ظ
ناامید از مدعیان امید!

ناامید از مدعیان امید!

صحبت‌های صریح و بی‌پرده مسئولین عالی رتبه کشوری با مردم را در ذات خود می‌توان زیبا پنداشت، با این حال و با در نظر گرفتن این موضوع، سخنان رئیس جمهوری با مردم، در سال آخر دولتش بسیار زیباتر شمرده می‌شود؛ زیرا در نگاه اول باید این‌طور برداشت کرد که گزارشی از عملکرد سه ساله دولت آماده است. با این تفاسیر مسلماً چنین صحبت‌هایی التیام بخش بسیاری از دردها خواهد بود و پیوندی مستحکم میان دولت و ملت بوجود خواهد آورد.
بخش‌هایی از سخنان اخیر ریاست جمهوری به گشایش‌های ایجاد شده در دوران پسا برجام اشاره دارد. پر واضح است که در خانه‌ها سفره‌ها خالی، دست‌ها بسته‌تر و جیب‌ها هم خالی‌تر شده است. بی‌اثر بودن رفت و آمد خارجی‌ها در این دوره از تاریخ بسیار بیشتر از هر زمانی حس می‌شود. از اجرای برجام چندین ماه می‌گذرد و در این مدت، رفت و آمد‌های متعددی جلوی چشم مردم خودنمایی کرده است، اما هیچ کدام نتیجه مثبتی برای مردم سوغات نیاورده است. 
آن روزهایی که دولت سوت قطار اجرای برجام را به تندی می‌کشید، دلواپسان انقلاب اسلامی به منادیان تدبیر بارها تذکر دادند که طرف مقابل خدعه می‌کند، نباید اعتماد کرد؛ لذا اول ریل را بگذارید و ضمانتی برای رفت و برگشت تهیه کنید که به چنین روزهایی دچار نشویم. واقعیت این است که برجام اجرا نمی‌شود و ابزاری که بتواند طرف غربی را مجبور به عمل کند، در دست دولت نیست. این روزها تخم مرغ‌های چیده شده در سبد مذاکرات جوجه نشده‌اند و سود خاصی عاید دولت محترم و مردم صبور نشده است.
باتدبیران، سایه‌ای به نام جنگ را دستمایه حرکت در مسیری کردند که امروز به دلیل ضمانت‌های سنگین بین‌المللی به راحتی نمی‌توان از آن برگشت. فارغ از اینکه سناریوی تهدید آمیز «سایه جنگ»، و شعار مذاکره برد - برد رنگ باخته است؛ دولت به دلیل عدم توفیقات برجام، دست و پا بسته‌تر از هر زمان دیگری در داخل و خارج به سر می‌برد. جایگاه دیپلماسی منطقه‌ای جمهوری اسلامی به لطف زانو زدن‌ها از بین رفته و همینطور در فضای بین المللی، برجام به مثابه سنگی است که زبان و دست دولت زیر آن گیر کرده است.
رنج آورترین قسمت سخنان را باید در ناگفته‌ها جست و جو کرد. آنجایی که اشاره‌ای به سنگ اندازی دولت آمریکا به واسطه تحریم‌های جدید و قانون منع ویزا و... نشد و صرفا کنگره را مسئول تمام بدعهدی‌ها جلوه می‌دادند. از آن دردناک‌تر نیز آنجاست که به استکبار جهانی به شکلی کاملا زیر پوستی وعده مذاکره در دیگر موضوعات - در صورت عمل به تعهدات برجامی- داده می‌شد، ظاهرا آقای رئیس جمهور فراموش کرده بودند که برجام یک استثنا بود و دیگر چنین فرصتی برای هیچ طرفی ایجاد نخواهد شد. بعید به نظر می‌رسد که دیگر کسی بتواند با طرف مقابل تلفنی صحبت کند یا دست در دستش بگذارد و یا حتی جسورانه آنها را مودب و باهوش بخواند.
در سال آخر دولت وعده گشایش‌های جدیدی داده شد و حتی از اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی هم صحبت شد! شاید کمتر کسی نداند که سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال 92 توسط رهبر معظم انقلاب برای همین دولت تبیین شد؛ و سوال اینجاست که دکتر حسن روحانی واردات اقلام مختلف به کشور، وابستگی شدید به فروش نفت، تعطیلی تولیدی‌های بزرگ داخلی و آمار اسفناک بیکاری، دقیقا کدام قسمتش با اقتصاد مقاومتی سازگار است؟ آیا احترام به درک و شعور مردم انتظار زیادی است؟! مضاف بر موارد مذکور حقوق‌های نجومی مدیران با تدبیر، و دست داشتن نزدیکان رئیس جمهور در این امر به ادعای رئیس سازمان بازرسی کل کشور و خودباختگی دولت برای خرید هر نوع هواپیما - چه ژاپنی چه آمریکایی و چه فرانسوی- نیز از دیگر موارد متعارض با اقتصاد مقاومتی است.
جمعیت بیکار در کشور موج می‌زند و آقایان خیره به افق مرز‌ها و دست کارگران خارجی انتظار توفیقات روز افزون را می‌کشند. از طرفی دولت شعار مبارزه با فساد می‌دهد و از طرفی نیز هیئت مدیره مفسد را برای یکی از بانک‌ها انتخاب می‌کند. مدعیان راستگویی و اخلاق مداری، فارغ از تمامی توهین‌های بی‌سابقه به منتقدین و مردم که بعضا نمی‌توان ذکر کرد، به واسطه رفتار دوگانه با ولی نعمتان ماقبل انتخابات، در مظان ناکارآمدی شدید گرفتار آمده اند.
ناگفته نماند که در این نوشتار اشاره‌ای به سخنان و آمارهای چشم نواز ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر حسن روحانی مبنی بر پرش از روی رکود و تورم‌های یک رقمی نشد؛ چرا که همراه با شخص ایشان معتقدیم شاخص و مبنای قضاوت تنها و تنها سفره مردم است.

انتشار در روزنامه کیهان

۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۳۳ ۲ نظر
پنجشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۵ ق.ظ
خادم یا خائن به ملت؟!

خادم یا خائن به ملت؟!

در جای جای کره زمین با هر رنگ، زبان و آیینی، خدمت مسئولینی که دستی در امورات کشور دارند امری ارزشمند تلقی می شود. مدیران ایرانی با توجه به پشتوانه تمدنی خود تفاوتی عمیق و اساسی با دیگر مدیران جهان دارند. شایان توجه است مسئولینی که در جمهوری اسلامی ایران مشغول به فعالیت هستند وظیفه ای دو چندان بر دوش دارند؛ چرا که این کشور، نامی اسلامی را به یدک می کشد، و همچنین بنیان های جمهوری اسلامی توسط مردی نهادینه شده است که میتوان آن را خدمتگزارترین به مردم دانست.
اما با این تفاسیر سالهاست که باید در کارزارهای انتخاباتی تنها ادعای خدمت را جست و جو کرد؛ و مردمانی که در خلق حماسه ها پررنگ ترین نقش را ایفامیکنند؛ امروز زیر پای سیاست های کور کورانه مدیران دست و پا میزنند. فردی در خرداد 92 شعار می داد که باید مدیر بود؛ نه نوکر! بی شک مادامی که مدیران خودشان را تافته ای جدا بافته فرض کنند، چیزی به نام خدمت در رفتار و کردار و پندارشان دیده نخواهد شد.
این روزها به دلیل سوء تدبیر با تدبیران امیدوار، به اموال امت اسلامی چنگ زده شده؛ و ناکارآمدی دستگاه ها و ضعف بالانشینان دولتی موجبات چپاول بیت المال را برای بعضی نور چشمی ها فراهم کرده است. با توجه به آموزه های دینی و اینکه خداوند "أقرَبُ مِنْ حَبْلِ الوَرِید" است، به هیچ وجه قابل پذیرش نیست که در کشوری اسلامی عده ای وقیح از جیب مردم برای خود و اوقات فراغت فرزندانشان حقوق های چندین میلیونی بردارند. در این میان هستند نامردانی که به دلیل مناسبات سیاسی و اهداف پوچ جناحی، خائنین به اموال ملت را از کار برکنار نمیکنند؛بلکه با طناب نخ نما شده ای قبلی ها را مقصر جلوه می دهند و با فرار رو به جلویی، این بار ریش مردم را هدف پوزخندشان قرار می دهند.
در روزگاری که جوانان این مرز و بوم در خط مقدم نبرد حق علیه وهابیت تکفیری مانند شیر غرش می کنند، هستند زالو صفتانی که دست در جیب هموطنانشان کرده و حاصل دسترنج آنها را میمکند. کم نیستند مردمی که کارد به استخوانشان رسیده است و تحمل افسار گسیختگی های دنباله دار مسئولین را ندارند.مشکلات اقتصادی و بیکاری از در و دیوار هر خانه ای بالا می رود و عده ای به جای اینکه برای مردم خدمت کنند از تریبون های عمومی وعده و وعید میدهند؛ اما در خفا به دنبال افزایش دور شکم هستند. ناگفته نماند که این نوشتار تنها بخشی از مصادیق بی لطفی عده ای به اصطلاح مدیر، نسبت به مردم است که این روز ها به شدت محسوس شده است. باید توجه کرد که سفر کیش به بهانه زیباسازی شهری، آسفالت ریزی نامناسب خیابانها در عین اخذ عوارض های سر به فلک کشیده و همچنین عدم حفاظت صحیح از رأی مردم، از سوی مسئولینی که سنگ پیروی از شهدا و امام شهدا را بر سینه میزنند؛ هر کدام به نوبه خود خیانتی بزرگ به ما محسوب می شود.

سرمقاله نشریه نسیم قوچان

۳۱ تیر ۹۵ ، ۰۲:۲۵ ۱ نظر
چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ
وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

سال 92 را می‌توان سالی ماندگار در تاریخ ایران اسلامی متصور شد. خرداد 92 یادآور روزهایی است که عده‌ای توسط شعارهای رنگین و به پشتوانه تزریق امید، رأی مردم را جلب کردند. آن روزها شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که وعده‌های جذاب حسن روحانی زهی خیال باطل باشد.

گویی رسالت شیخ دیپلمات چیزی جدای از ریاست قوه اجرایی مملکت بوده و بلکه تنها پست ریاست جمهوری برای او اهمیت داشته است. رئیس دولت با شعار اعتدال وعده تدبیر و امید را می‌داد ولی امروز بعد از گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم به لطف مواضع حزبی و جناحی مسئولان، از آن شعار زیبا چیزی باقی مانده و تنها ویرانه‌ای از شروع یک دروغ بزرگ را در ذهن‌ها متبادر می‌سازد.

عدم تدبیر درست، امید به معتدلین را در دل‌های مردم سوزانده است، مردمانی که برای دوچندان شدن پیشرفت‌های گذشته با رأی حداقلی به روحانی اعتماد کردند، امروز ناامیدتر از گذشته روند رو به اتمام دولت او را رصد می‌کنند.
حسن روحانی در نطق‌های تبلیغاتی خود از برنامه‌ای مدون برای جوانان دم می‌زد و می‌گفت: «نگرش به مسئله جوانان در عرصه‌‏های اجتماعی و مبنا قرار دادن توجه به این سرمایه اصلی ملی به عنوان فرصت در سیاست‏گذاری‌ها و برنامه‏‌ریزی‌ها، باید تغییر اصولی پیدا کند.» اما طولی نکشید که دم خروس بیرون زد و علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اظهاراتی عجیب از بیکار شدن یک ایرانی در هر 5 دقیقه خبر داد.

دولت سیاست زده در این عمر سه ساله خود در کمتر مواردی به دنبال ایجاد اشتغال و در نتیجه جلب رضایت مردم بوده؛ بلکه تمام تخم مرغ‌های خودش را در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده بود. دولت در مقابل انتقادات دلسوزان نظام با حملاتی سنگین پاسخ می‌داد و تمامی نظرات مخالف خود را در نطفه خفه می کرد که چه بسا اگر به آن ها توجه می کرد امروز در مقابل مردم با سری بلند امید به آینده را فریاد می زد.
گویی کلید دولت امروز شکسته است به طوری که بر اساس آمار ، در حال حاضر بیش از 65 درصد صنایع تولیدی کشور تعطیل است و این روند به سرعت در حال گسترش است! آیا جز این بود که رئیس جمهور در ابتدای کار دولت یازدهم، با شعار به صف کردن «ژنرال‌ها»، مدعی بود کلید او قفل همه چیز را خواهد گشود!؟

شنیده‌ها نشان می‌دهد که در برخی از استان‌ها نرخ بیکاری به 50 درصد رسیده است و دولتی‌ها با انکه می‌دانند بیکاری به خودی خود برای کشور تنش‌زا است به آن بی توجه‌اند و در عوض به دنبال قوانین سفت و سخت‌تر برای جلوگیری از قاچاق و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی هستند.

در کوران مشکلات جوانان که باعث ناامیدی روز افزون آنها شده است؛ دولت درگیر مسائل حزبی و گروهی خود برای دوره دهم مجلس شورای اسلامی بود و حتی در پاره‌ای از اوقات که سعی داشت نقش اصلی خود را به عنوان قوه مجریه در جامعه پیاده کند؛ به جاده خاکی می‌زد.

باید توجه کرد کسانی که امروز از عدم پشتوانه مالی برای اعطای وام 20 میلیونی ازدواج دم می‌زنند همان‌هایی بودند که به جهت حمایت از دوستان خودرو سازشان مردم را خائن می‌خواندند و وام 25 میلیونی خودرو را واگذار می‌کردند. با اینکه دولتی‌ها از اهمیت مشکلات ازدواج برای جوانان آگاه بودند و محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان در مورد این موضوع گفته بود: «حل مشکلات ازدواج جوانان باعث می‌شود ضریب امید به آینده در آنان افزایش پیدا کند.» اما کوچکترین قدمی در جهت بهبود وضعیت آنان برنداشته و چه بسا در مواردی مانند موضوع افزایش وام ازدواج سنگ اندازی نیز می کردند.

نتیجه مشکلات ذکر شده باعث افزایش سن ازدواج شده است به طوریکه در سال 92 آمار ازدواج مردان بالای سن متعارف 35 سال 9.4 درصد بود که در سال گذشته این آمار به 10.4 افزایش پیدا کرد و همچنین ازدواج زنان بالای 30 سال در سال 92، 12.5 درصد بوده که در سال گذشته به 14.5 درصد رسیده است.

رسالت دولت تدبیر و امید را می‌توان در چند بخش کوچک تقسیم کرد؛ بدین صورت که سال اول تماماً با وعده وعیدها گذشت و تمامی مشکلات را به گردن دولت سابق می‌انداختند؛ در سال دوم مذاکرات هسته‌ای موضوعی حیاتی برای دولت قلمداد می‌شد و حتی آب خوردن مردم را نیز به آن ربط دادند. در سال سوم اوضاع بدتر از گذشته نیز شد و دولتی‌ها به واسطه آگاهی از کاهش چشمگیر محبوبیت شعار اعتدال در بین مردم به دنبال تشکیل مجلس دولتی بودند؛ که چه بسا زیر لقای آن، بقای خود را تضمین کنند.

با این تفاسیر و با توجه به اینکه در دفعات ثابت شده خدمت به مردم در برنامه های دولت جایگاهی ندارد؛ به راحتی می‌توان پیش بینی کرد که سال چهارم هم تماماً به برنامه ریزی و ادعای های پوچ و شعارهای زننده برای انتخابات 96 خواهد گذشت.

در همین راستا حسن روحانی ریاست محترم جمهور، در ادریبهشت ماه 95 و در جمع مردم کرمان گفت: « برجام دست ما را برای فعالیت‌های گوناگون گشوده است؛ به گونه‌ای که طی 4 ماه پس از برجام 3 میلیارد و 418 میلیون دلار سرمایه‌گذاری مستقیم در کشورمان انجام شده و برای 3.5 میلیارد دلار مجوز سرمایه‌گذاری در این مدت صادر شده و هم اکنون مشغول تدوینِ ساز و کارهای لازم برای عملیاتی کردن این قراردادها هستیم؛ ضمن اینکه همزمان برای صدها قرارداد دیگر در حال مذاکره ایم.»
دولت تدبیر و اعتدال به دولت تعطیل و رکود مبدل گشته است؛ و امروز بعد از سه سال بالانشینی درپاستور زمان پاسخگویی مسئولین فرارسیده است. روحانی که در سال 92 گفته بود: «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است.» و همینطور بسیار امیدوارانه وعده چنین روزهایی را میداد: «روزی که همه جوان‌های ما شاغل بودند و بیکار نبودند، آن روز را باید جشن بگیریم.» اکنون انتظار این را می کشد که مردم او را به عنوان اولین رئیس جمهور یک دوره ای تاریخ جمهوری اسلامی ایران جاودانه خواهند کرد یا خیر.

انتشار در خبرگزاری فارس

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۳ ۱ نظر
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ب.ظ
ما فراموش شده ایم

ما فراموش شده ایم

این روزها بسیار سخت می گذرد، فارغ التحصیلانی که مشق بیکاری می نویسند وناامیدانه در رویاهایشان رفاه را جست و جو می کنند. پس از سالها پشت میز نشینی انتظار یک شغل مناسب و یک ازدواج ساده و از سر دلخوشی چیز زیادی نیست. در دورانی که با تدبیران امیدوار درگیر مسائل سیاسی از جمله برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند؛ عده زیادی آینده خود را در میان بندهای توافق تاریخی هسته ای گم کرده اند. در روزگاری که ناامیدی به لطف اعمال منادیان امید از در و دیوار جامعه می بارد؛ کمتر جوانی را می توان یافت که از سر رضایت به دنبال خدمت اجباری باشد. تا چشم کار می کرده تماماً پسرانی مشاهده شدند که به دنبال معافی، کفالت و راه های گوناگون برای دور زدن سربازی هستند. 

بعد از ادامه تحصیل های متعدد، دو سال سربازی همان مدت نسبتاً مناسبی است که جوان میتواند پیوستن به جرگه بیکاران را به تعویق بیندازد. به لطف خدمت مقدس، افراد می توانند در یک شب آرام روی برجک نگهبانی، آینده خود را برنامه ریزی و آن را به یادگاری حک کنند. آخر به هر عقل ناسلیمی میرسد که فکر جوانان متخصص و نخبه را در پادگان ها زندانی کند. امروز بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب اسلامی و پرورش جوانان نخبه، زمانی است که مسئولین باید با تغییر در ساختارها علم را به عمل تبدیل کرده و خدمت سربازی را تبدیل به سکوی پرتابی کنند که جوان فارغ التحصیل را با انبوهی از تفکرات خلاق به جامعه می فرستد.

امروز سربازی به یک سنگ بزرگ مبدل شده است که علاوه بر دو سال دور کردن جوان از فضای اشتغال،تولید و پیشرفت؛ در اغلب موارد سن ازدواج را نیز دو سال افزایش می دهد. بر کسی پوشیده نیست که ازدواج به مثابه حلالی است که بسیاری از تلخی های روزگار را در خود حل میکند. اما از آن طرف افزایش سن ازدواج علتی است که معلول هایی خلاف آرمان های جامعه اسلامی را باعث میشود. بسیار روشن است که تسهیل در امر ازدواج -چه از طرف خانواده ها و چه با ایجاد مشوق هایی از طرف دولت- خود به مانند یک جهش بلند از رفع مشکلات و روزمرگی های جامعه امروزی ماست.
در کمال تأسف باید گفت تا زمانی که برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند مشکلاتی از این دست دغدغه مسئولین خدمتگذار به حساب نمی آید. در روزگار تدبیر و اعتدال جوانان پس از دوران دانشگاه تنها می توانند بر بلندای نرخ بیکاری بالانشینی کنند. واقعیت این است که آقایان در پسا دانشگاه، پسا سربازی و پسا ازدواج برنامه ای برای آتیه جوانان ندارند و خود را نسبت به آن مسئول نمی دانند. این روزها بسیار سخت می گذرد؛ چرا که ظواهر نشان می دهد بعد از سه سال، ما قشر جوان و آینده ساز ایران اسلامی حتی در اولویت های درجه چندمی مسئولین هم نیستیم.

سرمقاله نشریه هم شاگردی

انتشار در روزنامه کیهان

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر