۷۱ مطلب با موضوع «بازتاب :: یادداشت ها» ثبت شده است

جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۲۶ ب.ظ
فجر انقلابی در جشواره فجر

فجر انقلابی در جشواره فجر

متاسفانه به دلیل حضور در شهرستان توفیق دیدن فیلم های جشنواره فجر را نداشته ام اما اتفاقات و حواشی پیش آمده پیرامون «ماجرای نیمروز» محمد حسین مهدویان بیانگر این است که موج های خروشان جریان دلبسته به انقلاب اسلامی به سرعت در حال عبور از روی سد ها و اشخاص ضعیف النفس غربزده است. آن هایی که در روزگاری به اسم جشنواره فجر برای امریکایی ها دم تکان می دادند دیگر باید به دنبال جای دیگری برای پهن کردن بساطشان بگردند.
نسل جدید مهدویان ها ،شعیبی ها و آبیار ها آمده اند تا روح تازه ای به کالبد هنر انقلاب اسلامی بدمند. امروز ترکیب شیخ طادی، طالبی، حاتمی کیا و ده نمکی با این جوانان جویای نام و تازه نفس بسیار قدرتمند شده است و روز های روشنی را نوید می دهد.
سال گذشته سر «ایستاده در غبار» مهدویان را به دلیل عدم پخش کننده بین المللی بریدند و «فروشنده» فرهادی را نماینده ایران در اسکار کردند، امیدواریم با توجه به داستان جنجالی «ماجرای نیمروز» مسئولین سینمایی آنقدر شرافت و جسارت داشته باشند که حق این جوان خوش آتیه را بدهند و از این جهت رگه هایی از انقلابی بودن خودشان را هم نمایان کنند.
و چقدر زیبا و آرامش بخش بود که پس از سال ها مردی با ریشی مرتب (سید محمود رضوی) و دختری کوچک اما چادری در حالی که دست او را گرفته است در میان آن همه ادا و اطوار روی سن اختتامیه جشنواره فیلم فجر رژه می رود و جایزه بهترین فیلم را می گیرد. هر انسان عاقلی می بیند که سینمای ایران خیز بلندی را برای انقلابی ماندن برداشته است و ان شا الله در این راه موفق خواهد بود.

انتشار در کانال تلگرام

۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۲۶ ۰ نظر
يكشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۴۷ ب.ظ
انقلابی تر از روحانی!

انقلابی تر از روحانی!

بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب شکوهمند اسلامی برای همه واضح و روشن است که انقلابی بودن نه به ریش و یقه بسته، بلکه به رویکرد و عملکرد افراد است. مبرهن است که رویکرد ها از امام راحل و مقام معظم رهبری گرفته می شود و هر کس خلاف اینها عمل کند، بسته به کاری که انجام داده در صف کمتر انقلابی ها یا غیر انقلابی ها قرار می گیرد. هستند عده ای که ریش دارند بعضا ریش های بلندی هم دارند اما بویی از رویکرد های استقلال طلبانه جمهوری اسلامی نبرده اند. مراسم تحلیف دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا برگزار شد و سخنرانی رئیس جمهور جدید شیطان بزرگ بسیار قابل توجه بود.

ترامپ در بخشی از سخنانش گفت: "اکنون قدرت را نه از یک رئیس‌جمهور به رئیس‌جمهوری دیگر، یا حزبی به حزبی دیگر، بلکه از واشنگتن دی‌سی به شما مردم منتقل می‌کنیم" و چقدر تلخ است که ما هم با همین هدف انقلاب کردیم که قدرت را از کاخ های شاه به مردم و پابرهنگان منتقل کنیم، اما بعد از چندین سال افرادی که خود را منتسب به مطهری ها و صادقی ها و دیگر شهدا می دانند، در مجلس و به عنوان نماینده ملت به دنبال جلوگیری از اطلاع مردم از دریافتی ها مسئولین بودند. به نظر شما ترامپ اصل مطلب را از انقلاب گرفته است یا این آقایان؟

اینکه عده ای پشت نقاب آقازادگی سعی داشته باشند انقلاب را از مسیر اصلی اش منحرف کنند به هیچ وجه قابل قبول نیست و این وظیفه ماست که مردم را از این موضوعات و خطرات مطلع کنیم. در طرف مقابل هم هستند کسانی که علاوه بر ریش بلند، درس خوانده غرب هم هستند و با توجه به مسئولیت ها و اختیارات تا به امروز قدمی برای انقلاب بر نداشته و فقط شعار هایشان به روز می شود. هر روز یک شعار جدید و هر روز یک وعده زیباتر. این عزیزان به ظاهر انقلابی هم از آن طرف بوم افتاده اند، انگار نفهمیده اند که انقلاب شده تا کار ایجاد شود و کاری انجام شود، وگرنه محمد رضا که خوش بیان تر بود.

در بخش دیگری ترامپ با اشاره به نگرش اقتصادی اش می گوید: "ما یک شعار ساده خواهیم داشت: آمریکایی بخر و نیروی آمریکایی استخدام کن". آیا این بخشی از سند اقتصاد مقاومتی نیست؟ آن وزیری که اشپز ایرانی را بیکار می کند و کترینگ راه آهن را تقدیم به اتریشی ها می کند انقلابی است؟ آن وزیری که برای استخراج نفت فرش قرمز زیر پای دشمنان پهن می کند و کارگران ایرانی را بیکار می کند، انقلابی است؟ بازار راکد شده و آقایان از شیر مرغ تا اسپرم گاو را وارد می کنند. آقایان معتدل، انقلابی بودنتان پیشکش، لطفا بد تر از ترامپ نباشید!! اقتصاد مقاومتی را آن امریکایی فهمیده اما این دولت و در راس آن حسن روحانی هنوز متوجه نشده است و دو ماه دیگر هم سال 95 به پایان می رسد.

بعد از اینهمه سال استعمار آن مردک راه پیشرفت امریکا را فهمیده است، اما آقایان تدبیرگر با اینهمه تذکر و توصیه مقام معظم رهبری چشم به مرز ها دوخته اند تا بلکه برجامشان اثر کند. ماهواره ها در پارکینگ خاک می خورد، جشن ورود برای ایرباس فرانسوی می گیرند. انقلابی نباشید! همینکه از ترامپ هم بدتر نباشید کافی است.

۰۳ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۴۷ ۰ نظر
شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۴۷ ب.ظ
خلف ناصالح

خلف ناصالح

کلیپی از حضور #مهدی_هاشمی و جنازه پدرشان منتشر شده است که حاکی از #عکس های یادگاری مهدی خان با پیکر پدر دارد. قریب به 50 سال خدمت را این پسرک بر باد داد!

خاطر ملت هست که برای همین مهدی و امثال مهدی بود که هاشمی در فتنه نامه بدون سلام والسلام به حضرت آقا داد، به خاطر همین مهدی بود که فیلم وداع منتشر شد و در آن #اکبر_هاشمی_رفسنجانی نظام را به ظلم در حق پسرش متهم کرد.
همین مهدی هاشمی بود که در 88 بنا به افشاگری نیک آهنگ کوثر به امریکا برای #تحریم جمهوری اسلامی خط می داد و بر علیه نظام شمشیر کشیده بود. همین مهدی خان بود که با آبروی پدر بازی کرد و با سو استفاده از آقازادگی و نام هاشمی رفسنجانی، #اختلاس کرد و رشوه ها داد و البته به زندان هم رفت. هاشمی را فرزندانش در دامان بدخواهان انقلاب قرار دادند. بار ها دوستان ایشان تذکر دادند که مانند دیگر سران، از #فرزندان ناصالحشان تبری جویند، اما نکردند و ضربه اش را هم خوردند.
آن دخترک در تشییع جنازه پدر با دو انگشت خود (به نشانه ویکتوری) مانور سیاست زدگی می داد و این پسرک هم در جای دیگر روی جنازه پدر به دنبال #عکس_یادگاری از زاویه های مختلف بود. مردم باید برای عفو و بخشش هاشمی رفسنجانی که #فریب فرزندان ناخلفش را خورد دعا کنند، باشد که ایشان به پاس زحمات دوران #نهضت_اسلامی رستگار شوند.

۲۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۴۷ ۱ نظر
پنجشنبه, ۹ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ق.ظ
وعده ما میدان آزادی

وعده ما میدان آزادی

در آستانه 9 دی، روز بصیرت و بیعت مجدد مردم با ولایت فقیه، سردار حسین نجات جانشین سازمان اطلاعات سپاه پشت پرده جدیدی از فتنه 88 را افشا کرد. ایشان طی سخنرانی گفته اند: « حصر این افراد یک سال بعد از فتنه و در 25 بهمن 89 اتفاق افتاده است؛ در سال 89 در سوریه معارضین علیه بشار اسد راهپیمایی کردند و رادیو BBC و VOA آن را ادامه بهار عربی نام نهادند. در این زمان تاج زاده از زندان به بازداشت شدگان در سوریه نامه می‌نویسد و با آنها اعلام همبستگی می‌کند و حتی کروبی و موسوی نیز از مردم می‌خواهند به خیابان آمده و با بازداشت شدگان در سوریه اعلام همبستگی کنند. این فراخوان باعث شد تا شورای عالی امنیت ملی در 25 بهمن 89 بنا به درخواست قوه قضائیه درخواست حصر آنها را کنند »

موسوی و کروبی با اعلام همبستگی و اخوت با معارضان سوری، ظاهرا سعی داشته اند که به کمک دواعش پروژه براندازی نظام جمهوری اسلامی را پیش ببرند. عقد اخوت با داعش برای عموم غیر قابل تحمل است. بزرگان قبایل فلوجه و موصل هم برای براندازی حکومت هایشان دست به اینچنین کار هایی زدند و امروز وضعیتشان را می بینید. رقابت سختی برای حقیر و ذلیل بودن بین ضد انقلاب وجود دارد، یک عده نامه می زنند به ترامپ که ملتمان را تحریم کنید، یک عده هم مانند کروبی و موسوی دست به سوی معارضان سوری دراز می کنند.

اگر این موضوع ثابت شود به عقیده بنده به جهت این خیانت بزرگ (خیانت در حق تمدن ایرانی، جمهوری اسلامی، شرافت آریایی) باید هر 5 (3+2) نفرشان را از بالای برج آزادی 88 بار به پایین پرت کنند تا درس عبرتی شود و در تاریخ ثبت کنند که راه رسیدن به آزادی حقیقی نابودی این ذلیلان داخلیست. 

۰۹ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۰ ۱ نظر
چهارشنبه, ۸ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۴۱ ب.ظ
گور خوابند؟ به جهنم!

گور خوابند؟ به جهنم!

شخصا بنا نداشتم که پیرامون بحث گورخواب ها نظری دهم، آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. از تصاویر تمام موضوع روشن است، تصاویر مظلومیت و اختلاف طبقاتی و مردمان ضربه خورده از اشرافیت را نشان می دهد. عجیب است که یک عده ای سعی می کنند از این مظلومیت ها برای اهداف سیاسی پوچ و کودکانه شان سو استفاده کنند و خود را مدعی عدالتخواهی و ... معرفی کنند. همه می آیند و فریاد وا اسفا سر می دهند اما دریغ از ذره ای اقدام و عمل.

رئیس قوه مجریه طی سخنانی کذایی به مسئله گور خواب ها پرداخته و گفته است:(نقل به مضمون) « در کشور مشکلاتی وجود دارد و باید برای حل آن اختلافات سیاسی و جناحی را کنار بگذاریم ». اولا که چه ربطی دارد؟ اصلا با فرض اینکه شما هزار هزار دشمن دارید، خب آقای دولت شما درگیر مسائل جناحی نشوید و سعی کنید کارتان انجام دهید؟ نمی شود؟ آیا منتقدین نمی گذارند شما به فقرا و مستمندان برسید؟ واقعا آیا منتقدین نمی گذارند شما شغل ایجاد کنید؟ آیا منتقدین درِ کارخانه ها یکی پس از دیگری می بندند؟

یکی نیست بگوید مگر همین شما نبودید که به دنبال رفاه 3 درصد جامعه التماس ایرباس و بویینگ را برای هواپیماهای چند میلیون دلاری می کردید؟ حال برای گورخواب ها اشک تمساح می ریزید؟ اگر خیلی دلتان می سوزد هزینه 5 تا از همان هواپیما ها را بدهید چند گرم خانه و کمپ ترک اعتیاد بسازند که گورخواب ها خاطر مبارک را آزرده نکنند. همه می دانند که گورخوابی دست پخت دولت برجامی و اشرافی شماست جناب شیخ، واقعا مردم را چه فرض کرده اید؟؟!!

جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهور، جمع کنید این تئاتر مسخره تان را که دیگر حال اصولگرا و اصلاح طلب را توامان بهم زده است. با این عملکرد شاذ اعتدال، مدت هاست که پروژه عبور از روحانی نه از طرف جناح ها بلکه از طرف مردم کلید خورده است. لطفا در این چند ماه آخر مردم را با حرف های صدمن یک غاز و شعار های پوچ، نسبت به نظام اسلامی از این بدبین تر نکنید. 

۰۸ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر
سه شنبه, ۷ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ
معمای شاه و خجالت آقازاده ها!

معمای شاه و خجالت آقازاده ها!

چند وقتی است که سریال #معمای_شاه را از شبکه یک دنبال می کنم. نقد های مختلف به این سریال را خوانده بودم اما به نظر بنده این سریال تاریخی در بدترین حالت، #عالی_ترین است. کمترین خاصیت این سریال خوب، این است که با صراحت تمام بر دهان تحریف کنندگان شخصیت های انقلابی (همچون آیت الله طالقانی) می کوبد. معتقدم این احمقانه است که بخواهیم ابزاری مانند معمای شاه را به خاطر چند دیالوگ یا چند روایت ناقص از دست بدهیم چه برسد که عده ای آن را #تخطئه می کنند. در بدترین حالت این سریال به وراث خسته و درمانده انقلابیون آن زمان تودهنی می زند و شخصیت واقعی آن بزرگواران را نمایش می دهد. 

شب گذشته دادگاه #آیت_الله_طالقانی و #عزت_الله_سحابی روایت می شد. مواضع ضد امپریالیسمی آیت الله طالقانی و دفاع جانانه ایشان از اسلام همان ابزاری است که جلو تحریف شخصیت ایشان را می گیرد. امروز عده ای پشت عکس یاران #امام_(ره) پنهان می شوند که ذره ای با تفکرات ایشان سازگاری ندارند و این تقصیر ماست چرا که نمی توانیم از ابزار هایمان جهت اثبات حقیقت استفاده کنیم. عزت الله سحابی که پس از #انقلاب_اسلامی به اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبدیل شد، برای پیروزی انقلاب شب گذشته به 6 سال حبس محکوم شد. ظاهرا دیده منافعش از این انقلاب تامین نمی شود و برگشته! در آستانه #9_دی، روز #بصیرت و روز پاسداری از ولایت فقیه هستیم و جلو چشم ما هستند کسانی که دیدند منافعشان تامین نمی شود و در 88 به انقلاب اسلامی لگد زدند و بازگشتند.
این بسیار ساده لوحانه و احمقانه است که به خاطر چند دیالوگ، این ابزار را از دست بدهیم تا خود فروخته های داخلی و #غرب_زده با تحریف اشخاص و سخنان آن ها، برای #امریکا دم بتکانند. انقلابیون باید سخنان آن بزرگواران همچون آیت الله طالقانی را با تمام توان در #فضای_مجازی منتشر کنند تا شاید بعضی از وراث #طالقانی_ها، #مطهری_ها و ... خجالت بکشند. معمای شاه #چوب کلفتی است که باید بر سر غرب زدگان داخلی بخورد نه اینکه بر زمین بیوفتد.

انتشار در کانال تلگرام

۰۷ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۰ ۱ نظر
پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۵ ب.ظ
به ریش مان میخندند

به ریش مان میخندند

در پی اعتراف دیرهنگام جناب دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان جا دارد که چند نصیحت مقام معظم رهبری را به ژنرال های بنفش پوش یادآور شویم، تا باشد که از این به بعد رستگار شوند!!

- «مطالبه‌ بعدی ما از مسئولین این بوده است که گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید. خوشبختانه اخیراً یکی از مسئولین محترم صریحاً گفت که ما به طرف مقابل هیچ اعتمادی نداریم و این خیلی چیز خوبی است. گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده‌ نقد که می‌دهد ـ وعده‌ نقد، نه عمل نقدـ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد! اینقدر اینها وقیحند.»
بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام، ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

- «خب، یک تصوّر غلطی در اینجا وجود دارد و آن این است که «ما با آمریکا می‌توانیم کنار بیاییم؛ با آمریکا کنار بیاییم و مشکلات را حل کنیم»! خب این تصوّر، تصوّر درستی نیست. ما نمی‌توانیم به توهّم تکیه کنیم، باید به واقعیّتها تکیه کنیم»
بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

انتشار در کانال تلگرام

۰۲ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۵ ۰ نظر
جمعه, ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۲۲ ب.ظ
شاه قلی!

شاه قلی!

حضور وزیر بهداشت در برنامه ثریا و در مقام پاسخ به منتقدان بیانگر نکات بسیار تلخی است. ایشان با طعنه و متلک تمامی آمار ها را از اساس رد کردند و منکر هر گونه مشکل در بخش مدیریتی وزارتخانه تحت امرشان شدند. در میانه صحبت، قاضی زاده هاشمی خطاب به مجری می گوید: (نقل به مضمون) « شما فقط بلدید انتقاد کنید چرا که اگر قصد اصلاح امور را داشتید نمودار ها و اسلاید ها را پیش از برنامه به من نشان می دادید »

علاوه بر اینکه ایشان اصلا انتقاد پذیر نیستند، رسانه را نیز نوکر خود می دانند که باید در خدمت دولت باشد و مجیز گویی شان را بکند. پر واضح است در شرایطی که دست مردم به مسئولین کاخ نشین نمی رسد این رسانه ها هستند که باید این زحمت را به دوش بکشند و مطالبات را مطرح کنند، این مهم وظیفه رسانه است. مگر قرار به خدمت نبود؟! چطور شد زمانی که نتایج نظر سنجی مردمی اعلام می شود ایشان همه چیز را دروغ می خوانند؟

در نگاه برخی مدیران جمهوری اسلامی جای دو چیز عوض شده است: بنا بود به واسطه مسئولیت و پست به مردم خدمت کنند، اما امروز انتظار دارند به واسطه مسئولیت و پست مردم به آن ها خدمت کنند و خشت کاخ هایشان را قرار دهند و دم نزنند.

خاطرم هست زمانی همین جناب وزیر را در مناطق محروم و در حال مداوای محرومین میدیدم، شاید آن ها هم نمایش بوده است، خدا داند. دسترسی به اقایان سخت، گوش شنوا هم ندارند. خب یکدفعه بیایید بگویید مردم شما نمی فهمید هر چه ما بفهمیم و میگوییم درست است!!

آدم یاد سریال قهوه تلخ مهران مدیری می افتد، آنجا هم هر کس برای خودش حکومتی داشت و به روش خودش مردم را سرکوب می کرد.

۲۶ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۲ ۰ نظر
پنجشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۳۳ ب.ظ
پایان !!!

پایان !!!

یکی از دلایلی که باعث می شود تا روند پیشرفت جمهوری اسلامی در بعضی موضوعات با کندی پیش برود این است که افراد سر جای خود نیستند. مسلما اگر هر کاری به کاردانَش سپرده شود آن امور به سرعت و با کیفیت بالایی انجام خواهد شد. به نظرم دلیل دیگرش نیز این است که وقتی فلان فرد نوآوری در کارش ندارد آن شخص با یک نیروی شاداب و سرزنده جا به جا نمی شود. لذا در طی زمان رخوت و بی حالی سراسر ادارات و مجموعه ها را دربر می گیرد. اوج بلوغ یک نظام این است که افراد با هدف بالندگی هر چه بیشتر مجموعه متبوعشان در زمانی که می بینند به درد سیستم نمی خورند داوطلبانه و بدون اینکه سیستم آسیب ببیند، از آن خارج شوند.

امسال بعد از انتخاب در نوزدهمین کنگره اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و با توجه به اینکه برنامه های ارائه شده بنده حقیر در تشکل، به دلایل متعدد و مختلف به خوبی پیش نمی رفت، به این نتیجه رسیدم که شاید با خروج از مجموعه، نشاط و شادابی مجدد به تیم رسانه ای جاد برگردد، از طرفی بعد از عدم تحقق اهداف و برنامه های پیش بینی شده کم کم احساس کردم که وقتم در حال تلف شدن در این مجموعه هست.
علی ایحال استعفا نامه ای تقدیم شورای مرکزی و هیئت عالی نظارت شده است و به زودی هم تایید خواهد شد. در هر حال امیدوارم جامعه اسلامی دانشجویان به دور از شعارزدگی و غرق در موضوعات روز مره و جناح بازی های معمول مسیر پیشرفت را به خوبی طی کند و به عنوان بزرگترین تشکل دانشجویی کشور نقش موثری را در دانشگاه و جامعه ایفا کند.

۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۵:۳۳ ۰ نظر

«قدرت‌طلبی» به جای «آرمان‌خواهی»!

پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی عاملی به عنوان مبارزه با ظلم و استبداد، محوری استوار برای تشکیل جریانی میان دانشجویان تلقی می‌شد. در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به جرم اعتراض و ادامه راه همان آرمان «مبارزه با استکبار» سه دانشجوی دانشگاه تهران سد راه نفوذی‌های غرب زده شدند و به شهادت رسیدند. نیکسون فردای آن روز مرگبار، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران دکترای افتخاری دریافت کرد و باید پرسید که مگر آن دانشجویان نمی‌دانستند که آن اعتراضات نتیجه مطلوبشان را نمی‌دهد پس چرا و به چه دلیلی جان خود را به خطر انداخته اند؟
پیش از انقلاب، همه گروه‌ها و تشکل‌ها نام اسلامی را یدک نمی‌کشیدند؛ توده‌ای‌ها بودند، مجاهدین خلق و... هم در کنار جنبش‌های مسلمان بودند؛ اما آنها نه برای کسب قدرت بلکه برای تحقق آرمانی بزرگ و برای قطع کردن دست اجنبی‌ها از کشور دست به اعتراض می‌زدند. بارها شنیده ایم که روح دانشجویی پر است از آرمان گرایی. اما این آرمانگرایی به چه معنی است؟
تفاوت‌های دانشگاه و مقطع دبیرستان بر هیچ کسی پوشیده نیست. نیروی جوان و جویای نام بعد از کنکور به نیت درس خواندن وارد دانشگاه می‌شود و به تعبیری درهای اجتماع باز شده و جوان را در خود می‌بلعد و این تماماً به خود شخص برمی گردد که در اجتماعی خوب و مفید تنفس کند؛ یا اینکه به بیراهه بزند و مسیر تباهی را در پیش گیرد. دانشجویان با هر گرایش فکری و سیاسی فضای جدید را لمس می‌کنند و همینطور سعی در تأثیرگذاری بر آن دارند. یک دست که صدا ندارد! لذا جمعی ایجاد شده است و به عنوان یک تشکیلات و با یک کار گروهی سعی در ایفای نقش دانشجویی دارند. پیش از انقلاب اسلامی مفهوم آرمان گرایی به معنای واقعی کلمه تبیین شد. آنجایی که نسبت به حضور نیکسون بی‌تفاوت نبودند و تا پای جان برای بستن راه آمریکایی‌ها ایستادگی کردند؛ اما هر چقدر که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذریم نقش تشکل‌های دانشجویی و دانشجو به عنوان یک عنصر کنشگر در جامعه اسلامی کمتر می‌شود. دولت‌ها نقش پر رنگی در جریان‌های دانشجویی بازی می‌کنند، فرقی نمی‌کند که نامش اصلاحات باشد یا مهرورزی یا اعتدال. هر کدام دانشگاه را صفحه شطرنج و دانشجوها را نیز مهره‌هایی فرض می‌کردند و می‌کنند. در شرایطی دانشجوها دولت را می‌سازند و در اکثر مواقع هم دولت‌ها، دانشجو را پرورش می‌دهند و از آنها استفاده می‌کنند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جریانات دانشجویی هر کدام به اندازه وسعشان سعی می‌کنند دستشان را به عناصر قدرتمند، بند کنند و از آنها استفاده کنند؛ از این رو به راحتی می‌توان ادعا کرد که آرمان گرایی مرده و جنازه اش هم دفن شده و حتی از روح آن هم خبری نیست. ارمغان ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات، مدیون جریانات دانشجویی است؛ مهم‌ترین نقش را دانشجویان در رأی آوری ایشان بازی کردند. می‌توان گفت که قدرت طلبی و زمین گذاشتن آرمان‌ها از همان روزهای نحس شروع شد و طعم شیرین قدرت، دانشجویان دیگر را نیز در پای گذاشتن به این مسیر ترغیب کرد. باید اذعان کرد که دیگر مردم و مطالبات اجتماعی بطور کامل فراموش شدند و این زدوبندهای سیاسی است که محور بیانیه‌ها و تریبون‌های دانشجویی را مشخص می‌کند.روح آرمان خواهی نابود شده است؛ و اکثر فعالان دانشجویی، تشکیلات را به مثابه پلی برای رسیدن به قدرت می‌بینند. لازم به تذکر است که در این میان توصیه‌های پدرانه مقام معظم رهبری هم تأثیر شگرفی در تغییر فضاهای دانشجویی ندارد. در تابستان ۹۵ ایشان ۱۲ نکته خطاب به تشکل‌های دانشجویی خاطرنشان کردند؛ اما امروز عمل به آن اوامر چندان قابل رؤیت نیست و موضوعات سیاسی جای آنها را گرفته است. ایشان بارها در حوزه فرهنگ تذکر داده‌اند اما کجاست گوش شنوا؟! حتی در یکی از دیدارها، مثال‌هایی از قبیل سرود و تئاتر هم زدند و به نوعی کار تشکل‌ها را هم مشخص کردند؛ اما باز هم نمود عینی پیدا نکرده است! در همین دیدار اخیر دانشجویان با ایشان، واکنش‌های رهبر انقلاب به سخنان نماینده جهادگران و پاسخ به دغدغه‌های آن جوان در خصوص روستاییان و مشکلات آنان بسیار جالب و قابل توجه بود.به هرحال جنبش دانشجویی با آن همه یال و کوپال، امروزه بسیار نحیف شده است. دیگر در دانشگاه جای بحث‌های تبیینی و کرسی‌های آزاداندیشی نیست؛ بلکه یک عده به دنبال برگزاری کنسرت و رقص و آوازند؛ و دیگری هم به دنبال برنامه‌های طنز و خنداندن دانشجویان و احتمالاً هر دو این راه را برای جذب دانشجویان بهتر دیده‌اند. ناگفته نماند که جنبش دانشجویی در مواردی نیز مانند برجام سنگ تمام گذاشته و در جهت تبیین این موضوع بسیار تلاش کرد؛ اما این را هم باید گفت که امروزه در تشکل‌ها عده‌ای برای تریبون و تبدیل شدن به پیاده نظام احزاب سیاسی رقابت می‌کنند. یک تشکل بر طبل مواضع فلان جریان سیاسی می‌کوبد و عضو شورای مرکزی گروه دیگر گستاخانه بعد از پایان دوره حضورش در تشکل، در انتخابات یکی از احزاب کاندیدا شده و عضو شورای مرکزی فلان حزب می‌شود. بخش دیگر جنبش دانشجویی در وضعیتی بسیار اسفناک روز را شب می‌کند. عده‌ای با نام امید، نواندیش و ترقی خواه برای گذران امور، خودفروشی می‌کنند و برای اندک نان و آبی در دانشگاه هر باجی را به مسئولین می‌دهند. عیب‌ها را می‌بینند و سکوت می‌کنند و حتی در موارد لازم با مسئولین همراهی هم می‌کنند و انگار اصلاً به نقد و اینکه دانشجو باید نقاد باشد اعتقاد ندارند!وضعیت جنبش دانشجویی ایران اسلامی با پیش از انقلاب بسیار متفاوت شده است. مطالبات تلگرامی شده و فضای کف دانشگاه روزهای آرامی را سپری می‌کند. پوسترهای برنامه‌ها طراحی می‌شوند که در فضای مجازی منتشر شوند و ذاتاً برنامه باید برگزار شود و سر و صدا کند؛ حال اینکه چه محتوایی از آن خارج خواهد شد چندان اهمیتی ندارد. رسانه‌ها و فضای مجازی باعث شده‌اند که جنبش دانشجویی ظاهری بسیار مرتب و آراسته از خود به نمایش بگذارد و پوکی درونی آن را هر کسی نبیند.

انتشار در روزنامه کیهان

۲۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۵۲ ۰ نظر
جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۳۰ ب.ظ
شکست خوردیم

شکست خوردیم

تمدید 10 ساله تحریم های جمهوری اسلامی امشب در سنای امریکا بدون رای منفی تصویب شد. این مسلما یک شکست برای جمهوری اسلامی است.چه بخواهیم و چه نخواهیم برجام یک مسئله و توافق ملی بود و شکست آن با توجه به حجم عظیم خساراتی که به جمهوری اسلامی وارد شده است، شکست تمام ملت است. کاری به اینکه منتقدین گفتند و اعتدالیون گوش نکردند ندارم، ای کاش تجربه تلخ دیگری مانند دیگر مذاکرات جمهوری اسلامی بوجود نمی آمد. امریکا بد عهد است و این مشخص بود و سابقه داشت، ای کاش به معنای واقعی کلمه تدبیر می شد و ملت امیدوار به وعده های برجامی اینطور شکست خورده به نقطه اول بر نمی گشتند. تجربه برجام بسیار تلخ است و تنها باید امیدوار بود که مسئولین امر از این موضوع هم درس بگیرند و این تلخی را در آینده، با خدمت هایشان و اعتماد به جوانان و مردم به یک شیرینی غیر قابل وصف تبدیل کنند. برجام یک عبرت است.

انتشار در کانال تلگرام

۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر
پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ب.ظ
استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

استندآپ کمدی روحانی در مشهد!

رئیس جمهور امروز در مشهد مقدس گفته است:
مردم ما متدین هستند ... بجای کارهایی که آن هارا خوشحال هم نمی کند، به فکر آینده آنان باشیم. مردم باید مطمئن باشند جوان آنها آینده شغلی دارد.

به قول فردوسی پور سرمان را باید بکوبیم به میز! این دیگر نوبر است! در چشمان ما زل می زنند و لبخند زنان به شعورمان توهین می کنند! خب یکی نیست بگوید بزرگوار طوری می گویید انگار مردم کنار هر بچه ای که می زایند باید شغل هم به دنیا بیاورند. یکی نیست بگوید اخوی به جاده خاکی زده اید، مسئولین امر در ایجاد اشتغال شمایید ای اعتدالیون!
بله، دقیقا خود شمایید!
والله بالله تالله شمایید!
واقعا مردم از لغو سخنرانی امثال مطهری ناراحتند یا از بیکاری مفرطی که منجر به خودکشی جوانشان شده است؟
واقعا ما را چه فرض کرده اند؟

#توهین_به_مردم
#شعور_مردم
#بی_تدبیران
#دولت_پیرمرد_ها

انتشار در کانال تلگرام

۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر
يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۵ ق.ظ
بر بلندای سیاست زدگی

بر بلندای سیاست زدگی

هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی! اساسا معتقدم که همیشه باب نقد باز نیست و هرکس باید آنقدر درک و شعور داشته باشد که در مواقع بحرانی هر حرفی را نزد. فارغ از اینکه دولت ضعیف است و ضعیف عمل می کند، زمانی که آن اتفاقات تلخ (اقدام تروریستی حله و سانحه برخورد دو قطار) افتاد، زیبنده نیروهای انقلابی نبود که تیغ تیز نقد را در آن لحظات غم بار به دولتی ها بکشند. در آن شرایط که عده کثیری از مردم ما عزادار شده بودند همانطور که از #دولت انتظار پیگیری امور مربوطه می رود قاعدتا مردم هم وظایفی دارند و باید در جهت رفع اندوه این حادثه تلاش کنند. خطاب به برخی دوستان عرض می کنم همانطور که #آخوندی اشتباه کرد و فکر کرد کسی نگران پول دیه درگذشتگان است و بحث بیمه را پیش کشید شما هم اشتباه کردید که فکر کردید از این حادثه می شود به #مایه_شرمساری پرداخت و به تعبیری موضوع را سیاسی بررسی کرد. مسلما برای خانواده های داغ دار همانقدر که بیمه بی ارزش است، #مایه_شرمساری و روحانی و حرف های او بی ارزش تر است. برای آن عده ی همیشه توجیه گر عرض می کنم که واقعا آیا پرداختن به #مایه_شرمساری باعث آرامش خانواده های داغدار می شود؟

ناگفته نماند که در این میان، اتفاق زشت تر آنجا بود که آقایان مسئول در این قیامت به دنبال استراتژی های انتخاباتی بوده اند. آقای #نجفی (مشاور رئیس جمهور) و همکارانشان در این روز های تلخ در پاستور نسخه های انتخاباتی برای 96 می پیچند. چقدر زشت و احمقانه! هنوز که ماه ها مانده است تا انتخابات، یک هفته نمی شد دندان به جگر بگیرید؟ جان مردمی در حله و قطار سوخت اما روح مردم را با این بی تدبیری ها هر روز و هر ساعت می سوزانید. هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی.

انتشار در کانال تلگرام

۰۷ آذر ۹۵ ، ۰۰:۳۵ ۰ نظر
پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۴ ق.ظ
شکنجه با طعم اعتدال

شکنجه با طعم اعتدال

در خبر ها آمده است که در آمل، 18 ساعت از این روز های سرد را بدون گاز و برق سپری کرده اند. هنوز نه کسی دستور ویژه جهت پیگیری داده و نه حتی رئیس جمهور این را مایه شرمساری توصیف کرده، وزارت نفت هم تشکیل کمیته مخصوص پیگیری این موضوع را کلید نزده است. استقبال پرشور مردم آمل از رئیس جمهور سابق هنوز فراموش نشده و مسلما آقایان تدبیر و امید از شرایط آمل بهتر از همه با خبراند ولی قابل تامل است که کاری در جهت حل مشکلات مردم آمل قدم بر نمی دارند. البته مردم آمل را باید نسبت به تهرانی ها و اهوازی ها استثنا قرار داد چرا که شرایط کاملا فرق می کند. در تهران و اهواز اگر در خانه بمانید از آلودگی و گرد و خاک در امانید اما در آمل هرجا که باشید، باز هم سرما به استخوان می رسد. فراموش نخواهد شد که هر چقدر استقبال از احمدی نژاد پرشور بود در مقابل روحانی روی ناخوش مردم را در مازندران مشاهده کرد و استقبال سردی را از او داشتند که منجر به تغییر استاندار مازندران نیز شد. به نظر شما آیا دولت به دلیل منتقد بودن مردم مازندران در حال شکنجه آنان است؟؟!!

انتشار در کانال تلگرام

۰۴ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۴ ۰ نظر
دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ق.ظ
لگد به مردم!

لگد به مردم!

رئیس جهور حقوقدان در اقدامی قابل تامل حرکت قانونی دادستان خراسان رضوی را محکوم و دستور پیگیری برای اقدامات غیرقانونی مطهری و اصلاح طلبان تندرو خراسان رضوی را داده است. تناقض های ظاهری و باطنی دولت مشمئز کننده است. همین چند ماه پیش بود که آقای روحانی در بیاناتی قابل تامل تر در خصوص پیگیری حقوق های نجومی و حرام نیروهایش گفته بود که با بگیر و ببند مشکلات حل نمی شود. چطور شد! آنجا که حق ملت ضایع شده بود نباید بگیر و ببند کرد و اینجا که از قانون دفاع می شود و اجازه نمی دهند از اموال بیت المال استفاده شخصی و حزبی شود به دنبال بگیر و ببند رفته اید؟ دولت اگر میخواهد برای همه مردم (نه همان 200 هزار نفری که باعث پیروزی در انتخاب شدند) حکومت کند باید چشم و گوشش را به بیرون درب های مجلس متمرکز کند نه داخل مجلس. از امثال مطهری ها که در این مجلس کم هم نیستند آبی گرم نمی شوند. دولت باید بشنود مردم در تجمعات جلوی مجلس چه می گویند. باید به تجمعات مسکن مهری ها، کارگران و دانشجویانی که با بدبختی روز را شب می کنند گوش کند. پتانسیل جوانان به هدر می رود و هر روز سرخورده تر از دیروز می شوند و آقایان به دنبال امثال مطهری ها هستند. کارگران بیکار می شوند، کارخانه ها تعطیل می شوند و این بوی تعفن شعار و وعده است که زندگی مردم را تلخ کرده، این طعم تلخ تدبیر و امید اعتدالیون است که کام ملت را تلخ کرده، جناب آقای حسن روحانی ما هم به 96 امیدواریم!

باشد که به راه راست هدایت شوید.

انتشار در کانال تلگرام

۰۱ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۰ ۰ نظر