۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشتغال» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ
وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

وعده های سرخرمن! از مشکلات جوانان تا وعده های پوچ در سال منتهی به انتخابات

سال 92 را می‌توان سالی ماندگار در تاریخ ایران اسلامی متصور شد. خرداد 92 یادآور روزهایی است که عده‌ای توسط شعارهای رنگین و به پشتوانه تزریق امید، رأی مردم را جلب کردند. آن روزها شاید کمتر کسی فکر می‌کرد که وعده‌های جذاب حسن روحانی زهی خیال باطل باشد.

گویی رسالت شیخ دیپلمات چیزی جدای از ریاست قوه اجرایی مملکت بوده و بلکه تنها پست ریاست جمهوری برای او اهمیت داشته است. رئیس دولت با شعار اعتدال وعده تدبیر و امید را می‌داد ولی امروز بعد از گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم به لطف مواضع حزبی و جناحی مسئولان، از آن شعار زیبا چیزی باقی مانده و تنها ویرانه‌ای از شروع یک دروغ بزرگ را در ذهن‌ها متبادر می‌سازد.

عدم تدبیر درست، امید به معتدلین را در دل‌های مردم سوزانده است، مردمانی که برای دوچندان شدن پیشرفت‌های گذشته با رأی حداقلی به روحانی اعتماد کردند، امروز ناامیدتر از گذشته روند رو به اتمام دولت او را رصد می‌کنند.
حسن روحانی در نطق‌های تبلیغاتی خود از برنامه‌ای مدون برای جوانان دم می‌زد و می‌گفت: «نگرش به مسئله جوانان در عرصه‌‏های اجتماعی و مبنا قرار دادن توجه به این سرمایه اصلی ملی به عنوان فرصت در سیاست‏گذاری‌ها و برنامه‏‌ریزی‌ها، باید تغییر اصولی پیدا کند.» اما طولی نکشید که دم خروس بیرون زد و علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اظهاراتی عجیب از بیکار شدن یک ایرانی در هر 5 دقیقه خبر داد.

دولت سیاست زده در این عمر سه ساله خود در کمتر مواردی به دنبال ایجاد اشتغال و در نتیجه جلب رضایت مردم بوده؛ بلکه تمام تخم مرغ‌های خودش را در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده بود. دولت در مقابل انتقادات دلسوزان نظام با حملاتی سنگین پاسخ می‌داد و تمامی نظرات مخالف خود را در نطفه خفه می کرد که چه بسا اگر به آن ها توجه می کرد امروز در مقابل مردم با سری بلند امید به آینده را فریاد می زد.
گویی کلید دولت امروز شکسته است به طوری که بر اساس آمار ، در حال حاضر بیش از 65 درصد صنایع تولیدی کشور تعطیل است و این روند به سرعت در حال گسترش است! آیا جز این بود که رئیس جمهور در ابتدای کار دولت یازدهم، با شعار به صف کردن «ژنرال‌ها»، مدعی بود کلید او قفل همه چیز را خواهد گشود!؟

شنیده‌ها نشان می‌دهد که در برخی از استان‌ها نرخ بیکاری به 50 درصد رسیده است و دولتی‌ها با انکه می‌دانند بیکاری به خودی خود برای کشور تنش‌زا است به آن بی توجه‌اند و در عوض به دنبال قوانین سفت و سخت‌تر برای جلوگیری از قاچاق و دیگر ناهنجاری‌های اجتماعی هستند.

در کوران مشکلات جوانان که باعث ناامیدی روز افزون آنها شده است؛ دولت درگیر مسائل حزبی و گروهی خود برای دوره دهم مجلس شورای اسلامی بود و حتی در پاره‌ای از اوقات که سعی داشت نقش اصلی خود را به عنوان قوه مجریه در جامعه پیاده کند؛ به جاده خاکی می‌زد.

باید توجه کرد کسانی که امروز از عدم پشتوانه مالی برای اعطای وام 20 میلیونی ازدواج دم می‌زنند همان‌هایی بودند که به جهت حمایت از دوستان خودرو سازشان مردم را خائن می‌خواندند و وام 25 میلیونی خودرو را واگذار می‌کردند. با اینکه دولتی‌ها از اهمیت مشکلات ازدواج برای جوانان آگاه بودند و محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان در مورد این موضوع گفته بود: «حل مشکلات ازدواج جوانان باعث می‌شود ضریب امید به آینده در آنان افزایش پیدا کند.» اما کوچکترین قدمی در جهت بهبود وضعیت آنان برنداشته و چه بسا در مواردی مانند موضوع افزایش وام ازدواج سنگ اندازی نیز می کردند.

نتیجه مشکلات ذکر شده باعث افزایش سن ازدواج شده است به طوریکه در سال 92 آمار ازدواج مردان بالای سن متعارف 35 سال 9.4 درصد بود که در سال گذشته این آمار به 10.4 افزایش پیدا کرد و همچنین ازدواج زنان بالای 30 سال در سال 92، 12.5 درصد بوده که در سال گذشته به 14.5 درصد رسیده است.

رسالت دولت تدبیر و امید را می‌توان در چند بخش کوچک تقسیم کرد؛ بدین صورت که سال اول تماماً با وعده وعیدها گذشت و تمامی مشکلات را به گردن دولت سابق می‌انداختند؛ در سال دوم مذاکرات هسته‌ای موضوعی حیاتی برای دولت قلمداد می‌شد و حتی آب خوردن مردم را نیز به آن ربط دادند. در سال سوم اوضاع بدتر از گذشته نیز شد و دولتی‌ها به واسطه آگاهی از کاهش چشمگیر محبوبیت شعار اعتدال در بین مردم به دنبال تشکیل مجلس دولتی بودند؛ که چه بسا زیر لقای آن، بقای خود را تضمین کنند.

با این تفاسیر و با توجه به اینکه در دفعات ثابت شده خدمت به مردم در برنامه های دولت جایگاهی ندارد؛ به راحتی می‌توان پیش بینی کرد که سال چهارم هم تماماً به برنامه ریزی و ادعای های پوچ و شعارهای زننده برای انتخابات 96 خواهد گذشت.

در همین راستا حسن روحانی ریاست محترم جمهور، در ادریبهشت ماه 95 و در جمع مردم کرمان گفت: « برجام دست ما را برای فعالیت‌های گوناگون گشوده است؛ به گونه‌ای که طی 4 ماه پس از برجام 3 میلیارد و 418 میلیون دلار سرمایه‌گذاری مستقیم در کشورمان انجام شده و برای 3.5 میلیارد دلار مجوز سرمایه‌گذاری در این مدت صادر شده و هم اکنون مشغول تدوینِ ساز و کارهای لازم برای عملیاتی کردن این قراردادها هستیم؛ ضمن اینکه همزمان برای صدها قرارداد دیگر در حال مذاکره ایم.»
دولت تدبیر و اعتدال به دولت تعطیل و رکود مبدل گشته است؛ و امروز بعد از سه سال بالانشینی درپاستور زمان پاسخگویی مسئولین فرارسیده است. روحانی که در سال 92 گفته بود: «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است.» و همینطور بسیار امیدوارانه وعده چنین روزهایی را میداد: «روزی که همه جوان‌های ما شاغل بودند و بیکار نبودند، آن روز را باید جشن بگیریم.» اکنون انتظار این را می کشد که مردم او را به عنوان اولین رئیس جمهور یک دوره ای تاریخ جمهوری اسلامی ایران جاودانه خواهند کرد یا خیر.

انتشار در خبرگزاری فارس

۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۳ ۱ نظر
سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۹ ب.ظ
ما فراموش شده ایم

ما فراموش شده ایم

این روزها بسیار سخت می گذرد، فارغ التحصیلانی که مشق بیکاری می نویسند وناامیدانه در رویاهایشان رفاه را جست و جو می کنند. پس از سالها پشت میز نشینی انتظار یک شغل مناسب و یک ازدواج ساده و از سر دلخوشی چیز زیادی نیست. در دورانی که با تدبیران امیدوار درگیر مسائل سیاسی از جمله برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند؛ عده زیادی آینده خود را در میان بندهای توافق تاریخی هسته ای گم کرده اند. در روزگاری که ناامیدی به لطف اعمال منادیان امید از در و دیوار جامعه می بارد؛ کمتر جوانی را می توان یافت که از سر رضایت به دنبال خدمت اجباری باشد. تا چشم کار می کرده تماماً پسرانی مشاهده شدند که به دنبال معافی، کفالت و راه های گوناگون برای دور زدن سربازی هستند. 

بعد از ادامه تحصیل های متعدد، دو سال سربازی همان مدت نسبتاً مناسبی است که جوان میتواند پیوستن به جرگه بیکاران را به تعویق بیندازد. به لطف خدمت مقدس، افراد می توانند در یک شب آرام روی برجک نگهبانی، آینده خود را برنامه ریزی و آن را به یادگاری حک کنند. آخر به هر عقل ناسلیمی میرسد که فکر جوانان متخصص و نخبه را در پادگان ها زندانی کند. امروز بعد از گذشت قریب به 40 سال از عمر انقلاب اسلامی و پرورش جوانان نخبه، زمانی است که مسئولین باید با تغییر در ساختارها علم را به عمل تبدیل کرده و خدمت سربازی را تبدیل به سکوی پرتابی کنند که جوان فارغ التحصیل را با انبوهی از تفکرات خلاق به جامعه می فرستد.

امروز سربازی به یک سنگ بزرگ مبدل شده است که علاوه بر دو سال دور کردن جوان از فضای اشتغال،تولید و پیشرفت؛ در اغلب موارد سن ازدواج را نیز دو سال افزایش می دهد. بر کسی پوشیده نیست که ازدواج به مثابه حلالی است که بسیاری از تلخی های روزگار را در خود حل میکند. اما از آن طرف افزایش سن ازدواج علتی است که معلول هایی خلاف آرمان های جامعه اسلامی را باعث میشود. بسیار روشن است که تسهیل در امر ازدواج -چه از طرف خانواده ها و چه با ایجاد مشوق هایی از طرف دولت- خود به مانند یک جهش بلند از رفع مشکلات و روزمرگی های جامعه امروزی ماست.
در کمال تأسف باید گفت تا زمانی که برجام، پسابرجام، فرجام و مینو خالقی هستند مشکلاتی از این دست دغدغه مسئولین خدمتگذار به حساب نمی آید. در روزگار تدبیر و اعتدال جوانان پس از دوران دانشگاه تنها می توانند بر بلندای نرخ بیکاری بالانشینی کنند. واقعیت این است که آقایان در پسا دانشگاه، پسا سربازی و پسا ازدواج برنامه ای برای آتیه جوانان ندارند و خود را نسبت به آن مسئول نمی دانند. این روزها بسیار سخت می گذرد؛ چرا که ظواهر نشان می دهد بعد از سه سال، ما قشر جوان و آینده ساز ایران اسلامی حتی در اولویت های درجه چندمی مسئولین هم نیستیم.

سرمقاله نشریه هم شاگردی

انتشار در روزنامه کیهان

۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۹ ۰ نظر