۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زنگنه» ثبت شده است

من یک تندرو ام!

اگر این دو سال برای ملت چیزی نداشت اما برای فرهنگستان ادب زحمت را کم کرده بود. دولتی ها هر چقدر که نشان دادند در اصلاح اوضاع اسفناک اقتصاد، بیکاری، معیشت مردم و ... مستاصل اند اما در ساختن کلمات جدید نبوغ فراوانی دارند.

تدبیر، اعتدال، امید، قدرت های جهانی، متوهم، برجام، برد – برد و از همه شگفت انگیز تر تندرو!

تندروی کلید رمزی است که تدبیر صفتان و حامیان بیرونی آن ها کرده های بی نتیجه خود را به آن حواله می دهند. قشری به نام تندرو مسئول است در: مشکلات اقتنصادی، دشمنی امریکا، دبه درآوردن غربی ها و حتی حمله به سفارت رژیم منحوس آل سعود. در این مورد آخر تندرو ها حمله کردند، چون دولت توان محافظت از سفارت خانه هارا ندارد. خودشان کردند که پیراهن عثمان کنند علیه حزب الهی ها!

خود کرده را تدبیر نیست!

با تدبیران امیدوار عموم جامعه را به دو قسمت تقسیم کرده اند، تندرو ها که مشکلات را رقم می زنند و میانه رو هایی که بناست موجبات تعالی کشور را با لبخند هایی در مقابل توهین ها، از جمله جیبوتی رقم بزنند. البته باید اضافه کرد که عده ای نیز در این میان قسم حضرت عباس میخورند ولی دم خروسشان ...

حسن روحانی، ریاست محترم جمهور که دوستداران نظام را بیکار، بی شناسنامه، متوهم می خواند و به جهنم دعوت می کند البته در عین حال دایه دار اصل اعتدال و خود را مبدع آن مفروض می دارد.

ژنرال بیژن زنگنه، وزیر نسبتا محترم نفت که خودخوانده ژنرال شده است. در کارهای نظامی در واقع دستی دارد و آن خودخواندگی را تا حدی اثبات کرده، شاید جز او هیچکس نمی توانست با نزدیک 2000 نیروی نظامی دانشجویان دوستدار انقلاب را طی فرمانی در کسری از ثانیه جمع آوری و کتک بزند.

محمد جواد ظریف الممالک را نیز می توان عنصری میانه رو خواند. وی مصداق بارز میانه روی از دیدگاه رهبری است، چرا که تندرو ها لبخند نمی زنند!

مقام معظم رهبری نیز به زعم خود و نه برای مسئولین دولتی افراد تندرو را به کررات معرفی کرده اند، ایشان در تفسیر این قشر می فرمایند: « برخی دائماً کلمه‌ی «تندروها» را تکرار می‌کنند که منظور آنها جریان مؤمن و حزب‌اللهی است، در حالی‌که نباید جوانان انقلابی و حزب‌اللهی را متهم به تندروی کرد زیرا این جوانان با اخلاصِ تمام و با همه‌ی وجود در میدان حاضرند و هرگاه که دفاع از مرزها و دفاع از هویت ملی لازم باشد، وسط میدان هستند (30/10/94) »

میانه رو ها نیز از نظر ایشان تعریف شده اند: « مقصود آنها از میانه‌رو کسانی هستند که در مقابل بیگانگان، تسلیم و سازش‌پذیرتر هستند (5/12/94) »

امام خامنه ای برخی ها را تامین کننده اهداف دشمن می نامند: « کسانی که در بیرون مرزها تعبیر تندرو را به‌کار می‌برند، مقصودشان جریان وفادار به انقلاب و حزب‌اللهی‌ها است، بنابراین در داخل باید مراقبت شود که با تکرار این تعابیر، هدف دشمن تأمین نشود (5/12/94) » و نظر خود را پیرامون حرکت تند اینطور بیان می کنند: « در مسیر مستقیم ممکن است عده ای تندتر بروند و عده ای هم کندتر، که این اشکالی ندارد (5/12/94) »

با این تفاسیر و با توجه به اینکه رهبری تندروی در مسیر اسلام را بدون ایراد می بینند و آن را چیز بدی نمی دانند امروز هر نیروی محب انقلاب و اسلام با افتخار می تواند خود را تندرو بنامد. چرا که اگر تندروی این است، من یک تندرو ام و ننگ باد بر کسانی که وابستگی به غرب را میانه روی تعریف می کنند.

بازار بزک کردن سه سال است که داغ شده، با امریکا شروع شده و امروز به بدنه انقلابی رسیده است. با کری قدم میزنند و این را میانه روی نشان می دهند، باکری هارا هم سرکوب می کنند و این را نیز اعتدال نشان می دهند. من یک تندرو ام چون می خواهم باکری باشم نه با کری!

 

۰۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۲ ۰ نظر

ژنرال بی ستاره!

نفت هم سه نرخی می شود، بدین معنی که در یک جایگاه قمیت دولتی باشد و در جایگاه خیابان پایین تر به خاطر جایگاه به روز تر، قیمت آن دو برابر باشد. یعنی اگر شما جایگاهی بزنید و در آن یک کافی شاپ نیز راه بیاندازید و یا حتی اگر اپراتور جایگاه به جای مرد سیبیل دار روعنی یک زن آرایش کرده باشد، می توانید قیمت بنزین جایگاهتان را هر چقدر که میخواهید مشخص کنید و آن را به مردم بفروشید. قانونی بفروشید!

نکته مبهم این است که چطور این بنزین در بین جایگاه ها تقسیم می شود و به چه قیمتی قرار است تقسیم شود و همینطور آن جایگاهی که بنزین را می فروشد متغلق به کدام آقا زاده است.

بر همگان مثل روز روشن است که وزارت محترم نفت به مدیریت ژنرال زنگنه هیچ توفیقی در دیپلماسی نفتی خود نداشته است.

با حضور این ژنرال بی ستاره در جلسه اخیر اوپک نیز توفیقاتی حاصل نشد و شنیده هایی به گوش رسید که عربستان سعودی بعد از قطع فروش نفت داعش به ترکیه میزان تولیدات نفت خود را افزایش داده است. عدم کارکرد وزارت نفت در دیپلماسی بین المللی نفتی بر همگان عیان است.

نکته قابل توجه، جایگزینی این شکست های دیپلماتیک و درماندگی ژنرال است که چطور باید جبران شود.

شاید کمتر کسی فکر کند که وی بخواهد فشار ناشی از سو مدیریتش را به مردم بیاورد، اما در واقع دولت و وزارت نفت کما فی السابق در این دو سال به فکر مردم نیستند. از گرانی بنزین و ازاد سازی قیمت حامل های انرژی بگیر تا افزایش قیمت بلیط های قطار و هواپیما.

در این موضوع نیز ژنرال مذکور به واسطه این طرح سه نرخی می خواهد با گرفتن پول بیشتر از مردم درامد نفتی خودش را بالا ببرد. اما راهکاری بهتری نیز وجود دارد، استغفا بیژن زنگنه.

استعفا وی منجر می شود که به پرونده او در موضوع کرسنت رسیدگی شود و در طی چنین اتفاقی پول بی زبان مردم که ناشی از محکوم شدن در پرونده کرسنت است، از خزانه خالی نمی شود و شاید با آن حجم ارز مشکلات اقتصادی وزارت نفت حل شود.

کی این دولت می رود؟!

مسعود رشید

سوم دی ماه 1394

۰۳ دی ۹۴ ، ۱۴:۵۴ ۰ نظر